دیوونگی

داری دل میکنی راحت،میخوای دیوونه تر باشم
نمیخوام بشنوم رفتی،بزار که بی خبر باشم
ببین که بی خبر تا صب،هنوزم منتظر موندم
توی تنهاییام بی تو،همون آهنگتو خوندم
***
تو داری میری و اما،منم که حبس این خونه م
تا این دیوونگی رفتم،رسیده تا تهش، جونم
هنوزم خاطرات تو،منو یاد تو میندازه
تو هر ثانیه برگردی ،درای این خونه بازه
***
چه ساده پیر شدم بانو،ببین،چشم و دلت روشن
چراغ روشن امید،دیگه خاموش شد در من
قدم بردار آرومتر،یه روزم تو میشی خسته
ولی راهی که تو میری،بدون آخرش بن بسته
***
تو داری میری و اما،منم که حبس این خونه م
تا این دیوونگی رفتم،رسیده تا تهش، جونم
هنوزم خاطرات تو،منو یاد تو میندازه
تو هر ثانیه برگردی ،درای این خونه بازه
۹۴/۰۷/۲۰

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/97896کپی شد!
571
۷
۱

  • melodi_tarane slm doste khobam dar negahe aval kare khili khobi shode vali hamontor k aghaye khazaee goftan iradate kochaki am dare dar entezare taranehaye zibaye badit hastam
  • علی اصغر شریفی کار نسبتا خوبی بود. *موفق باشید*
  • حسین خزایی به زبوون خودمونی و خوانشی برات یه سری برداشت هایی که از کارت داشتمو برات میگم . البته امیدوارم گزافه گویی نبوده باش. قبل از هر چیز کارتو چند بار خوندم : اولین نکته اینکه متوجه شدم هیچ گونه پیش زمینه یا تصویر خاصی از قبل که بشه به روایت داستان بخوای به قلم بیاری معلوم توو ذهنت نبود . چون تصاویرت پراکندست . بداهه ایی بودد که تحت تاثیر یه حس جوشششی به قلم آوردی . تو نگارش ترانه و یا شعر و و و همیشه دنبال خلق تصاویر بدیع و خلاقانه باش . نه .. تصویر سازی تو قوی کن .. فراز و فروود .. شروو خوب .. و پایان فوق العاده .. از اول بند معشوقه داره میره و تو غصه می خوری .. *داری دل میکنی * راحت،میخوای دیوونه تر باشم نمیخوام بشنوم رفتی،بزار که بی خبر باشم زمانی نمی خوای خبر وقوع اتفاق بدی را بشنوی دلیلش این می تونه باشه که با بی خبری شرخوش و دلخوش باشی و اذیت نشی . ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ***** ((بذار تا بی خبر اینجا .. دلم خوش باش همرامی توی دلتنگیام تنها .. بگم تو مال فردامی )) این بیت می تونه در ادامه تصویر بیت اول بیاد که معقول تر. دوست داشتی استفاده کن . یه نوع دلخوشی کاذب اما امید بخش . ***** ـــــــــــــــــــــــــــــــــ بیت پایین فک کنم اضافه باشه . متناقض با بیت اولت میشه .. یا عوضش کن یا حذف . ببین که بی خبر تا صب،هنوزم منتظر *موندم* توی تنهاییام بی تو،همون آهنگتو *خوندم * زبان ترانه خودتو یکدست کن .. داری میری ـــــــــــــــ منتظر موندم : *** تو داری میری و اما،منم که حبس این خونه م (( این دو مصرع برام قابل هضم نیست .. هیچ ارتباطی حسی و کلامی نمی تونم باهاش برقرار کنم . تا این دیوونگی رفتم،رسیده تا تهش، جونم**** تا این دیونگی متوجه منظورت نشدم . رسیده تا تهش جونم (( این بند ضعیف ترین بند ترانه است )) هنوزم خاطرات تو،منو یاد تو میندازه (خاطرات تو باید تو رو یاد خودش بندازه .. سعی کن اشاره به موضوع یا فضا و مکانی بکنی بعد بگی یاد تو می ندازه .)) تو هر ثانیه برگردی ،درای این خونه بازه (( *** چه ساده پیر شدم بانو،ببین،چشم و دلت روشن چراغ روشن امید،دیگه خاموش شد در من (( امید خودش اشاره به روشنی داره .. چراغ روشن امید ترکیب مخاطب پسند و قوی نمی تونه باشه )) قدم بردار آرومتر،یه روزم تو میشی خسته ولی راهی که تو میری،بدون آخرش بن بسته (( وزن می زنه .. * ولی *برای شروو این مصرع یه وصله ناجورر .. بدون مناسب تر .. به وزن بندتم میشینه .. در غیر این صورت وزنت خارج)) *** تو داری میری و اما،منم که حبس این خونه م تا این دیوونگی رفتم،رسیده تا تهش، جونم هنوزم خاطرات تو،منو یاد تو میندازه تو هر ثانیه برگردی ،درای این خونه بازه تصاویر ترانه یکدست و مکنسجم نیست . موفق باشی .. قلمت نویسا
  • حسین خزایی به زبوون خودمونی و خوانشی برات یه سری برداشت هایی که از کارت داشتمو برات میگم . البته امیدوارم گزافه گویی نبوده باش. قبل از هر چیز کارتو چند بار خوندم : اولین نکته اینکه متوجه شدم هیچ گونه پیش زمینه یا تصویر خاصی از قبل که بشه به روایت داستان بخوای به قلم بیاری معلوم توو ذهنت نبود . چون تصاویرت پراکندست . بداهه ایی بودد که تحت تاثیر یه حس جوشششی به قلم آوردی . تو نگارش ترانه و یا شعر و و و همیشه دنبال خلق تصاویر بدیع و خلاقانه باش . نه .. تصویر سازی تو قوی کن .. فراز و فروود .. شروو خوب .. و پایان فوق العاده .. از اول بند معشوقه داره میره و تو غصه می خوری .. *داری دل میکنی * راحت،میخوای دیوونه تر باشم نمیخوام بشنوم رفتی،بزار که بی خبر باشم زمانی نمی خوای خبر وقوع اتفاق بدی را بشنوی دلیلش این می تونه باشه که با بی خبری شرخوش و دلخوش باشی و اذیت نشی . ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ***** ((بذار تا بی خبر اینجا .. دلم خوش باش همرامی توی دلتنگیام تنها .. بگم تو مال فردامی )) این بیت می تونه در ادامه تصویر بیت اول بیاد که معقول تر. دوست داشتی استفاده کن . یه نوع دلخوشی کاذب اما امید بخش . ***** ـــــــــــــــــــــــــــــــــ بیت پایین فک کنم اضافه باشه . متناقض با بیت اولت میشه .. یا عوضش کن یا حذف . ببین که بی خبر تا صب،هنوزم منتظر *موندم* توی تنهاییام بی تو،همون آهنگتو *خوندم * زبان ترانه خودتو یکدست کن .. داری میری ـــــــــــــــ منتظر موندم : *** تو داری میری و اما،منم که حبس این خونه م (( این دو مصرع برام قابل هضم نیست .. هیچ ارتباطی حسی و کلامی نمی تونم باهاش برقرار کنم . تا این دیوونگی رفتم،رسیده تا تهش، جونم**** تا این دیونگی متوجه منظورت نشدم . رسیده تا تهش جونم (( این بند ضعیف ترین بند ترانه است )) هنوزم خاطرات تو،منو یاد تو میندازه (خاطرات تو باید تو رو یاد خودش بندازه .. سعی اشاره به موضوع یا فضا و مکانی بکنی بعد بگی یاد تو می ندازه .)) تو هر ثانیه برگردی ،درای این خونه بازه (( *** چه ساده پیر شدم بانو،ببین،چشم و دلت روشن چراغ روشن امید،دیگه خاموش شد در من (( امید خودش اشاره به روشنی داره .. چراغ روشن امید ترکیب مخاطب پسند و قوی نمی تونه باشه )) قدم بردار آرومتر،یه روزم تو میشی خسته ولی راهی که تو میری،بدون آخرش بن بسته (( وزن می زنه .. * ولی *برای شروو این مصرع یه وصله ناجورر .. بدون مناسب تر .. به وزن بندتم میشینه .. در غیر این صورت وزنت خارج)) *** تو داری میری و اما،منم که حبس این خونه م تا این دیوونگی رفتم،رسیده تا تهش، جونم هنوزم خاطرات تو،منو یاد تو میندازه تو هر ثانیه برگردی ،درای این خونه بازه تصاویر ترانه یکدست و مکنسجم نیست . موفق باشی .. قلمت نویسا
    • محمدرضا نعمتی سلام ممنون بابت نظر..این کار با کلییییی تغییرات رفت برای آهنگسازی.ایراداتش کامل برطرف شد..این کار خامشه که شما مطالعه کردین..خودمم خیلی روش تغییرات دادم...خیلی از جاها کلا حذف شد و عوض شد .خیلی از جاها هم تصحیح شد..در کل ممنون ازتون
  • محمد قاسمی (شاهد) سلام محمد رضای عزیز. کار نسبتا خوبی بود. البته جای تصاویر سازی های بکرتر تووش خالیه. برقرار باشی دوست من.