نگاه پنجره
وقتی نگاه پنجره
روبه تماشای توئه
اوج نگفته های من
گفتن حرفای توئه
امشب به وقت انتظار
ساعت من دقیق شده .
تو ارتفاع ترس تو
هوا..واسم رقیق شده .
تو نیستی و فضای شب
به سمت بسته بودنه
تو عمق پرسه های من
باور خسته بودنه
اگه تو کوله بار من
جهانی از عاطفه بود
قانون تو ولی به عکس
خلاف این جاذبه بود.
بمون نرو که با صدام
سکوت شهرو بشکنم
رو به شب و آیینه ها
بگم که این خود منم
بمون نرو که با صدام
اسمتو نقاشی کنم
تو متن هر حاشیه ای ..
جهانمو ..کاشی کنم
گه نیاز تو برام
دلیل زنده بودنه
بی تو ببین که زندگیم
به مرگ ادامه دادنه.
سید علی اکرمیان
آبان ماه نود و چهار..
 
				 کامبیز جمشیدی	
			
			سلام جناب اکرمیان کار زیبایی بود . قلمتون نویسا . خسته نباشید
کامبیز جمشیدی	
			
			سلام جناب اکرمیان کار زیبایی بود . قلمتون نویسا . خسته نباشید		
	
	 Mehdi zaman	
			
			نگاهتون به پنجره زیبا بود.موفق باشید
Mehdi zaman	
			
			نگاهتون به پنجره زیبا بود.موفق باشید		
	
	 حسین خزایی	
			
			موفق باشی ... زیبا خوندمت
حسین خزایی	
			
			موفق باشی ... زیبا خوندمت		
	
	 صادق شيخي	
			
			کار خوبی بود.شروع خوب و پایان خوب. موفق باشید
صادق شيخي	
			
			کار خوبی بود.شروع خوب و پایان خوب. موفق باشید		
	
	 علی اصغر شریفی	
			
			کار خوبی ازتون خوندم،  *موفق باشید*
علی اصغر شریفی	
			
			کار خوبی ازتون خوندم،  *موفق باشید*		
	
	 پنجاه درجه
پنجاه درجه قصه ی باغ
قصه ی باغ بی خیالت شدم
بی خیالت شدم