تقاص

دارم پیر میشمو نیستی ببینی
جوونیمو سر احساس دادم
خدا لعنت کنه این زندگی رو
چقد من واسه تو تقاص دادم

دیگه گریه امونم رو بریده
نبودی که ببینی بی قرارم
تحمل کردم این سی سالو اما
دم آخر دیگه طاقت ندارم

درخت عمر من از ریشه خشکه
با هر ضربه به زیر پا می افتم
میخواستم از تو آرامش بگیرم
ولی فرصت نشد … چیزی نگفتم

تقاص چی رو میگیری عزیزم؟
که من با حسرت و دلشوره میرم
یه عمرو پای تو دادم که چی شه؟
یقین دارم که تنهایی می میرم

دارم پیر میشمو کارم تمومه
جوونیمو به پای تو گذاشتم
خدا لعنت کنه این زندگی رو
تا شاید من نگم دوستت نداشتم
…………
B.S

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/96841کپی شد!
446
۱