محتاط
برو راحت خیالت تخت عزیزم
که بعد از رفتنت معتاد میشم
به هر عشقی که بعد از تو ببینم
شدیدا تا یه حد محتاط میشم
تمومه خاطراتت دود میشه
با پُک های نفسگیره غرورم
مقصر تا ابد عشقم تو بودی
که اندازه صد سال از تو دورم
چقد بی اعتمادم به دلی که
بخواد دستامو محکم تر بگیره
دارم شک می کنم دیوونه باشه
که می خواد واسه من راحت بمیره
نمی فهمم نمی دونم نمی خوام
که بعد از تو دوباره عشق باشه
توو این دیوار مستحکم سینه ام
به جای دل باید سنگ ریزه جاشه