عصر یخبندون

ترانه ی جدیدی نیست مروبط به چند ماه گذشته س.

عصر یخبندون همینه
عصر آدم آهنی
عصر روزای پر ازشب
عصر درد و خودزنی

روزگار ِ رنج انسان
عصر جهل ِ مقتدر
آدمای بی خود از خود
صورت دنیا کدر

عصر منطق های پوچو
بمب و موشک حرف زور
دستهای پشت پرده
چشم های کور ِ کور

ژست های خنده دار از
صلح و قانون بشر
درد و رگبار و گلوله
سر زمین ها در به در

بچه های بی گناهو
جسم های غرق ِ خون
مرگ و وحشت خون و آتیش
یک سمینار از جنون

عصر یخبندون همینه
عصر آدم آهنی
عصر روزای پر ازشب
عصر درد و خودزنی

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/93410کپی شد!
1183
۳۲

درباره‌ی شكوفه عبدلي

شكوفه عبدلي / یک قرن مرده بودم در انتهای فریاد دست مرا گرفتی، گفتی شکوفه برخیز برخاستم ولی نه، در این زمانه هستم حرف نگفته ای در این واژه های ناچیز امشب که با تو هستم ، جای دو چیز خالیست یک مولوی کم است و، دیوان شمس تبریز / آدرس وبلاگم: http://nmidanm.blogsky.com