نخواه که بچه مو ازم بگیری

به احترام اون شبا که باهم
ستاره می چیدیم از آسمونا
می رقصیدیم و جشنمون براه بود
تو جمع سوت و کورکهکشونا

به احترام روزایی که خورشید
به شوق عشق ما سرک می کشید
تو اون روزا که قلب ما تازه داشت
لذت عاشق شدنو می چشید

به خاطر تمام خاطراتی
که خط به خط ترانه سازمون شد
به حرمت تمام واژه هایی
که خالق راز و نیازمون شد

حالا که عمر رابطه تمومه
الان که راه به انتها رسیده
حالا که تو هجوم بدبیاری
دست خزون میوه ی عشقو چیده

نذار شکنجه شم تمام عمرم
نگو که زندگیم بشه اسیری
نذار به جرم مادری بمیرم
نخواه که بچه مو ازم بگیری

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/93297کپی شد!
1033
۳۵

درباره‌ی سارا حبیبی

دلم گرفته است دلم گرفته است به ایوان می روم و انگشتانم را بر پوست کشیده ی شب می کشم چراغهای رابطه تاریکند چراغهای رابطه تاریکند کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد کسی مرا به مهمانی گنجشکها نخواهد برد پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی ست . sarahabibipoam@gmail.com

  • علی یاری سلام خانوم حبیبی ترانه ی نسبتا خوبی بود و میتونست بهتر تراش بخوره قسمت زیر از وزن خارج شدید به شوق عشق ما سرک می کشید موفق باشید چراغ امید تو دلتون روشن
  • حسین موسوی سلام موضوع خوبی بود با پرداختی ضعیف میتونستی بهتر به این موضوع خاص بپردازی بهترین باشی
  • محمد قاسمی سلام و درود. به آکادمی خوش اومدید. کار روونی بود و البته پر احساس. نخواه که بچمو ازم بگیری برقرار باشید.
  • Bahar khalili موفق باشید
  • nassim beyranvand سلام.قشنگ بود، میتونست اینقدر زود تموم نشه.مقدمه چینی ها به اندازه بود ولی وقتی رسید به جایی که مخاطب متوجه گسست این رابطه شد و کلیت داستان دستش اومد، ترانه به انتها رسید.کاش این التماسه یا این بیقراری مادرانه بیشتر میشد تا از لحاظ عاطفی با ترانه ارتباط بیشتری میگرفتم. فکر نکنم کار دومتون باشه. کاملا مشخصه که حاصل تمرینهای زیاده. موفق باشید.
    • سارا حبیبی سلام خانم بیرانوند. خوشحالم که تشریف آوردید. تو کامنتا خوندم که تجربه چاپ کتاب شعر داشتید. قطعا این تجربه با ارزشتون به درد همه ما میخوره. من چند سالی هست که تجربه شعر کلاسیک دارم ولی تو زمینه ترانه بدون شک به راهنمایی شما و دوستان باتجربه سایت نیاز پیدا می کنم. در مورد این ترانه سعی من به رعایت ایجاز و پرهیز از تکرار بود و می خواستم همه بندها مثل قابی باشن که مصرع آخر رو به نمایش بذارن و ذهن مخاطب به چیزی جز اون جلب نشه. ولی به هرحال برای نقد و نظر شما بی نهایت احترام قایلم و نظرتون در مورد "مجسمه" هم برام فوق العاده با ارزشه و ازتون دعوت می کنم برای دیدن و خوندنش.
  • حامد اکبری درود خانوم حبیبی موضوع ترانه خوبه ولی برای طیف خیلی خیلی محدودی از جامعه گفته شده؛ این جور موضوعات بیشتر برای خالی شدن خود نویسنده هستن و میشه گفت یه جورایی موضوع خاصی هست و عمومیت نداره و تنها مخاطبی که این ترانه میتونه داشته باشه مادرایی هستن که جدا شدن و پدر بچه می خواد بچه رو هم ازشون بگیره بهتر نیست برای ترانه هاتون موضوعاتی انتخاب کنید که طیف وسیعی از مخاطبان رو در بر بگیره؟
    • سارا حبیبی درود جناب اکبری عزیز. بهترین مثالی که می شه تو این موضوعات که حالت روایت و داستان دارن براتون بیارم این ترانه خانم زهرا عاملی هست که مهدی یراحی خونده: ما هیچ وقت با هم نبودیم اتاق ِ مون از هم سوا بود اما کسی اینو نفهمید این راز ِ بین ِ ما دوتا بود این خونه آرامش نداره با اینکه چیزی کم نداریم یک عمر با من بودی اما ما بچه ای از هم نداریم من زخم میزدم قبوله اما تو هم مرهم نبودی هربار رفتی خواب بودم هربار برگشتم نبودی گاهی دلم فریاد میخواد گاهی دلم میخواد بدشم گاهی دلم میخواد یکبار از مرز ِ.این احساس ردشم این خونه آرامش نداره با اینکه چیزی کم نداریم یک عمر با من بودی اما ما بچه ای از هم نداریم
      • حامد اکبری این ترانه ای هست که مشخصا طبق سیاست های دولت مبنی بر افزایش جمعیت سروده شده :) و مسلما عمومیت داره اما ترانه شما موضوعش خاص هست
      • سارا حبیبی ببینید خیلی از موضوعات خاص هستن که می تونن دستمایه خلق ترانه های خیلی خوبی بشن. موضوع اعتیاد یا سرطان یا ... که بخش کوچکی از جامعه ممکنه گرفتارش باشن ولی ترانه سرا با ترانه ش می تونه باعث همدردی مخاطبین با اون قشر بشه.
      • حامد اکبری بله صد در صد این موضوعاتی که گفتین خیلی عالیه ولی بخش کوچکی از جامعه نیستن! ۲۵ درصد جمعیت کشور مبتلا به سرطان های گوناگون هستن طبق آمار و اعتیاد هم که دیگه چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است در ضمن خانواده های اون ها هم درگیر این مسأله هستن و میتونن مخاطبان چنین ترانه هایی با این موضوعات بشن بنابراین این موضوعات هم عمومیت دارن ولی موضوع ترانه شما خاص بود خیلی :) البته جسارت بنده رو ببخشین هر کسی در انتخاب موضوع ترانش آزاده
      • سارا حبیبی خواهش می کنم جناب اکبری. لطف کردید نظرتونو فرمودید. ولی ۲۵ درصد فکر نمی کنم آمار صحیحی باشه. یعنی از هر چهارنفری که اطرافمون می بینیم یه نفر سرطان داره؟
      • حامد اکبری نهخدا نکنه ۲۵ درصد باشه منظچرم دو و نیم درصد بود که متاسفانه نقطش تایپ نشده ببخشید
      • nassim beyranvand نه بابا.فکر نکنم ربطی به سیاست دولت داشته باشه این ترانه ی خانم عاملی.
      • حامد اکبری خواسته یا ناخواسته کاملا ربط داره
      • محسن قاسمی به من بگین الان که ما مثل لودر از عشق شعر می گیم ...چند درصد جامعه عاشقن؟نه جان داداش یه درصدی بیار تا ما بدونیم جهان شمول چیه
      • حامد اکبری مثل لودر؟! خخخخخ
    • محسن قاسمی این چه حرفیه اقا ..مگه مرد نمی فهمه درد جدایی از کودکش رو؟ بعدشم اصلا حرف شما صحیح..چه ایرادی داره که یه ترانه واسه نصف جامعه باشه؟ این هایی که می گین شما دوستان به نظر من بی انصافیه..من به این خانوم تبریک می گم ..من هرروز کلی ترانه می خونم ولی کم پیش میاد این جور نگاهارو توشون ببینم ...
      • سارا حبیبی ممنون از نظرتون آقای قاسمی. تمام نظرات موافق و مخالف و نقد و انتقادات رو به دیده منت می پذیرم و از همه دوستان سپاسگزارم.
  • حمزه شربتی سلام دوست گرامی وزن دلچسبی در ترانه تان جاری است. ضرباهنگ قوافی گوشنواز است و حس و حال روایت زیباست. اما چیزی که هست جهان شمول بودن اثر است. ( که البته الزامی ندارد که باشد)به این معنی که در همین لحظه من به عنوان یک مرد به همراه ۳ میلیار مرد دیگر نمی توانیم با حس عمیق مادرانگی همذات پنداری کنیم. می توانیم حس کنیم می توانیم حدس بزنیم اما همذات پنداری نه.
    • سارا حبیبی سلام جناب شربتی. این موضوع برای یکی از فامیل های نزدیک بنده پیش اومده و از نزدیک شاهد گریه ها و شکنجه ای که مادر در فراق فرزند یازده ساله ش تحمل کرده بودم و اتفاقا ازدواج عاشقانه ای بود که بعد ها به جدایی انجامید. این داستان به اندازه ای دردآور هست که ارزش ترانه شدن رو داشته باشه و متاسفانه کم نیست در جامعه ما. به خصوص که قانون جانب مرد رو می گیره تو موضوع به این مهمی و زنان بسیاری تو جامعه ما متحمل این شکنجه روانی میشن.امیدوارم همذات پنداری با این زنان برای مردان جامعه ما چندان سخت نباشه.
      • محسن قاسمی سارا خانوم ترانه شما یه عیب داره فقط...که واقعا داستانتون تو ترانه واسه همه مون جدیده....ولی این عیب نیست و یه حسن ...من عاشق این جور کارا هستم
  • رضا زال نژاد سلام خوب بود به نظر من شما بخش زیادی از بیت هارو صرف به تصویر کشیدن گذشته کردین و تا به نقطه عطف ترانه رسیدین ترانه تموم شد
    • سارا حبیبی سلام جناب زال نژاد. ممنون از حضورتون. این نقطه عطف ترانه در واقع محکم ترین ضربه رو تو مصرع آخر ترانه وارد می کنه. تمام ترانه التماس زنی هست که مهم ترین خواسته ش جدا نشدن از بچه ش هست و ابیات قبل همه مایه گذاشتن از زیبایی عشق تموم شده شونه برای یادآوری اون لحظات زیبا و نرم کردن دل مرد.
  • نيما سكوت درود بانو سارا اولین کاری هست ازتون میخونم برای شروع خیلی هم خوبه موفق باشید
  • sepinood pahlevani موضوع خوب و پرداخت ضعیف اگر واقعا این کار کار دومت باشه باز میشه گفت خوب بود ریتم کار یه جاهایی دچار اشکال شده به نظرم میشد بهتر هم نوشت اما باز هم خوبه به امید کارای بهتر
    • سارا حبیبی خوشحال میشم اشاره کنی به مواردی که ریتم رو دچار اشکال کرده سپینود جان.
      • sepinood pahlevani به احترام روزایی که خورشید به شوق عشق ما سرک می کشید تو اون روزا که قلب ما تازه داشت لذت عاشق شدنو می چشید مصرع اخر
      • سارا حبیبی مرسی سپینود جان. گاهی رعایت نکردن ریز به ریز قواعد عروض ضربه ای به ریتم ترانه نمی زنه و فکر می کنم مصرع آخر این بند هم مشمول همین قضیه بشه. بازم ممنون از وقتی که برای خوندن ترانه م گذاشتی.
  • مسعود حسنی سلام ترانه تون موضوع خیلی خوبی داره نذار شکنجه شم تمام عمرم نگو که زندگیم بشه اسیری نذار به جرم مادری بمیرم نخواه که بچه مو ازم بگیری