دلم تنگِ

یه تصویرِ تماشایی
جلو چشمایِ من رخ داد
ازین چیزایی که دیدم
زدم فریاد ، زدم فریاد

تورو دیدم که جایِ من
یکی بات هم قدم میشه
فقط خندیدمو رفتم
ولی خشکیدم از ریشه

چقدر دلتنگیم این روزا
منو تنهاییو خونه
همش عکساتو میبینیم
منو حالی که داغونه

چیزی از تو نموند پیشم
فقط چَن تا دونه عکسه
دلم بی تو توو این خونه
از این تنهایی میترسه

تو پیشم نیستیو بازم
دارم دلشوره میگیرم
میدونم آخرش یک روز
از این دلشوره میمیرم

چقدر دلتنگیم این روزا
منو تنهاییو خونه
همش عکساتو میبینیم
منو حالی که داغونه

https://www.academytaraneh.com/93189کپی شد!
960
۱۸

  • amir mohamad panahie سلام. کار زیبایی بود لذت بردم از خوندنش .....
  • علی یاری سلام آقای سامانی ترانه ی اجرایی زیبایی بود ایراداتی هم داشت که دوستان گفتن من تکرار نمیکنم ... ولی از روی کامنت ها کلی سوال تو ذهنم ایجاد شد که به زودی بهشون میرسم موفق باشید چراغ امید تو دلتون روشن
  • علیرضا کنعانی هرندی سلام آقای سامانی احسنت و درود به شما که به کارتون ایمان دارید و میدونید که از ترانتون چی می خوایید یه سوال؟ شما ساکن اصفهان هستید( بخاطر شمارتون عرض میکنم) چون اگه باشید یجورایی همشهری حساب میشیم.
  • sepinood pahlevani تصویر تماشایی چیه دقیقا؟ به نظرم تماشایی صفتیه که بیشتر دلچسب بودن و جالب بودنو تداعی میکنه پس چرا باید از دیدن یه تصویر تماشایی فریاد بزنیم؟! بات زیاد درست نیست حتی تو محاوره هم میگیم باهات مگر مواقعی که خیییلی تند حرف بزنیم!ولی فک نمیکنم بات درست باشه منو نه اقای سامانی من و .منو یعنی من را.لطفا درست تایپ کنید چون همه که مث من و شما ترانه سرا نیستن!اومدن یه ترانه بخونن لذت ببرن!مگه نه؟خودمونو بذاریم جای اون دوستان من یچیزی رو متوجه نمیشم! وقتی طرف با یکی دیگست دیگه دلشوره چی میگه؟! وقتی از یه نفر بی خبریم چون فک میکنیم ممکنه بره با یکی دیگه دلشوره میگیریم!من معنی این دلشوره رو نمیفهمم ببخشید اینو میگم ولی این کار از نظر من اصلا کار خوبی نبود به امید بهترین ها
  • hamed shaabani سلام اقای سامانی..رضا زال نژاد به نکته مهمی اشاره کرد که به ذهن من اصن نمیرسید..به هرحال ترانه شما هم جنبه اجرایی داره و ترانه های اجرایی کلا اینجا زیاد ازش استقبال نمیشه یعنی به همین نکته اجرایی بودنش بعضیا خیلی حساسن..میخواستم بدونم اهل چه شهی هستین؟؟
    • سعید سامانی سلام حامدِ عزیز و نازنین ، جوابی که به جناب زال نژادِ عزیز دادم رو مطالعه بفرمایید... من ۹۹% ترانه هام رو با ملودی میگم و اجرا میشه... و متأسفانه خیلیا اینجا درکِ این نوع ترانه نویسی رو ندارند... من اصالتاً اصفهانی هستم جناب شعبانی عزیز ممنون بابت نظرتون نازنین مرد س.س
  • maede najafi سلام"سعید سامانی متولد ۲ اسفند۱۳۷۰ ترانه سُرا - تنظیم کننده - خواننده ، آهنگساز - منتقد ادبی - عضو دپارتمان شعر و ادب به شماره پرسنلی.........." ببخشید! حوصله ندارم بقیشو تایپ کنم!! خب! بریم سراغ ترانه...خیلی پیشرفت کردید آفرین! نسبت به ترانه های قبلیتون خیلی بهتر شده...! فقط: ۱-یکی بات هم قدم میشه/ پیش هراستادی که برید میگه "بات" صحیح نیست...البته جسارتمو ببخشیدا! شما خودتون یه پا استادید...انگاری.... ۲-فقط چَن تا دونه عکسه/ چن تا دونه؟؟؟؟ به نظرم این قسمت حشو داره....! دوستان لطفا درباره این قسمت شماهم نظر بدید...! ۳-تو پیشم نیستیو بازم دارم دلشوره میگیرم میدونم آخرش یک روز از این دلشوره میمیرم/تکرار دو باره کلمه دلشوره یذره تو ذوق میزنه...! چون بقیه کلمه ها ساده ست و تصویر سازی خاصی نداره تکرار دوبارش خیلی خوب نیست.... درکل بخوام بگم یه کار خیلی ساده بود بدون هیچ تصویر سازی یا تعبیرو آرایه خاصی... ولی بازم به نسبت پیشرفت داشتید... احسنت... البته کارتون چیزای مثبتم داشت.. مثلا اینکه همه قافیه هارو رعایت کرده بودید.... امیدوارم کارای قوی تری ازتون بخونم.... با نهایت احترام....
    • سعید سامانی سلام مائده ی عزیز قبل از هرچیزی ازت میخوام که دفعه آخرت باشه دلخوری های بیرونِ دنیای مجازی رو به اینجا میکشونی...یه رابطه ای بوده تموم شده ، منم کل عکس هایی که با هم داشتیم رو از گوشیم و هر جایی که داشتم حذف کردم. ممنون میشم شما هم همینکارو بکنید و روابط خصوصیمونو به اینجا نکشونی... بریم سرِ انتقاد هایی که کردی... ۱- من تک تکِ ترانه هایی که مینویسم اجرا میشه ، پس لازم میدونم همون چیزی که تو اجرا خونده میشه رو دقیقاً بیارم رو کاغذ که وقتی خواننده میخواد روزِ ضبطِ کار بخوندش راحت بخونه و همونو دقیقاً کپی میکنم اینجا که مخاطبین با فضایِ کاریم بیشتر آشنا بشن... و از قسمت جسارتش باید بگم که خواهش میکنم عادت دارم همیشه وقتی دعوامون میشه اینجوری صحبت کنی از سرِ لج ۲- میشه حشو رو برای من توضیح بدید؟ :)) ۳- تو ذوقِ من که نزد ، تو ذوقِ شمام اگه کسِ دیگه ای این ترانه رو نوشته بود نمیزد... ----- در کل بخوام بگم من کلاً کار های سادمو فقط میزارم اینجا ، خیلی ها اینجا جایِ استادِ من محصوب میشن ولی خیلیا هم ترانه رو مثل شما با بچه بازی هاشون به انحراف میکشند پس دلیلی نمیبینم ترانه ای قوی از خودم تو آکادمی انتشار بدم... ترانه های قوی بنده رو میتونید با صداهای مختلف از گوگل سرچ کنید ، دانلود کنید و گوش بدید... البته ممنون بابت نظر زیباتون ، آهان راستی مثلاً حدود ۱ماه دیگه دارم میام شیراز یه کارگاهِ ترانه به سفارش شهرداری شیراز اونجا دائر کردن ، بنده که پیشِ استادی همچون شما هیچم ولی خواستید تشریف بیاورید یه علم ناچیزی دارم با هم به اشتراک بزاریم... موفق و پیروز باشید و امید وارم دفعه آخرتون باشه با انگیزه زیرِ ترانه هایِ من نظر میدید، اصلاً کلاً زیر ترانه های من شما نظر ندید اگر امکانش هست... ممنون س.س
  • بابک آرمانی سلام آقای سامانی کارتون زیبا بود موفق باشین.
  • رضا زال نژاد سلام آقای سامانی یه تصویرِ تماشایی جلو چشمایِ من رخ داد ازین چیزایی که دیدم زدم فریاد ، زدم فریاد تورو دیدم که جایِ من یکی بات هم قدم میشه بند اول رو که خوندم حس کردم که اتفاق باید اتفاق خوشحال کننده ای باشه و اون فریاد ها از سر ذوق زدگی و شوقه. اما با خوندن بیت اول بند دوم دیدم که قضیه دقیقا عکس چیزی بود که من برداشت کرده بودم. برداشت مخاطب های ترانه ی شما که یکیشون هم منم ۹۹% همون چیزیه که شما با نوشتن به ما القاع میکنید. کلمات در تصویر سازی ها و رسوندن منظور ترانه سرا یا نویسنده نقش خیلی مهمی دارن. در بند اول شما، ترکیب "تصویر تماشایی" داره به ترانه جهت میده و برای مخاطب فضاسازی میکنه ولی این فضایی که ساخته شده در راستای موضوع ترانه شما (تا بیت سوم) نیست. شما میتونستید با کلمات بهتری فضارو طور دیگه جلوه بدین که من فکر نکنم اون فریاد ها از سر شوق باشه. مثلا اگر شما از دلخراش یا کلماتی با معانی و تعابیر مشابه استفاده میکردین من برداشتم از اون اتفاق قطئا یک اتفاق تلخ بود. دقیقا همون چیزی میشد که شما انتظار داشتین.
    • سعید سامانی سلام و عرض ادب جناب زال نژادِ عزیز اتفاقاً من همین انتظار رو از مخاطبام دارم... شیوه ی کارِ من اینه که قابل پیش بینی نباشم و یه جور خاص و متفاوت اون رویِ سکه رو نشون بدم تا خیلی ها با تصوراتِ شما که میخواید با خوندن بیت اول کل داستانِ ترانه رو پیش بینی کنید پی ببرید که همیشه دنیا وفقِ مراد شما نیست... دنیایی که ما توش زندگی میکنیم پستی و بلندی هایی داره که قابل پیش بینی نیست و هر لحظه امکان داره قارون با اون گنجش بشه یه گدایِ خیابونی... این شیوه ای که من تو نوشتن برخی از ترانه هام استفاده میکنم بهم کمک میکنه تا مخاطب تا آخر ترانه رو با اشتیاق دنبال کنه و براش یکنواخت و خسته کننده نشه... باز هم ممنون از نظرِ دلنشین و به جاتون امیدوارم قانع کننده بوده باشه جوابم برای شما... س.س
      • رضا زال نژاد سلام متاسفانه قانع نشدم و همچنان سر حرفم هستم امیدوارم هرجا که هستین موفق باشی سعید عزیز (گل)
      • سعید سامانی اوکی پس تمام سعیمو میکنم که سریع این کار رو رد کنم بره اجرا شده ی اینکار رو گوش بدید تا قانع شید... شمام همینطور آقا رضای دوست داشتنی نماز روزه هاتونم قبولِ درگاه حق (قلب)