یه پل بین دو دنیا بود
دو دنیای جدا از هم
یکی دریا و بارونی
یکی خشکی، یکی ماتم
مثه پل بود عشق ما
میون جنگلو بیشه
یکیمون غرق شیطونی
یکیمون خسته همیشه
چجوری ممکنه این عشق
نفهمیدیم، نمیدونیم
ولی حال خوشمونو
به این تک راهه مدیونیم
هوای صاف احساست
با ابرای غرور من
عجین شد راحت و ساده
مثه خون تو رگ این تن
یه پل بین دو دنیا بود
یه پل شاید یه بیراهه
ولی حالا شده جاده
چراغش هم خوده ماهه
عجیبه که چقد ساده
یه عشق میتونه پل باشه
تو دنیای دوتا آدم
یه حس مشترک جاشه
محمد قربانپور
سلام خانم معصومی.کار زیبایی بود.تبریک.فقط قسمت یکیمون خسته همیشه رو متوجه نشدم چجوری باید خوند.گمونم همیشه مشدد خونده میشه
mohamad hosein rajabi parsa
شما فقط کار می زارید و کسی رو نقد نمی کنید ..... بازم .... زیبا بود .....
hamed shaabani
سلام...ترانه تون زیبا بود اما بند زیر برای من یکم نامفهوم بود...اگر بیشتر اون تعابیر شاعران رو توو ترانه بکار میبردین خیلی زیباتر میشد... چجوری ممکنه این عشق نفهمیدیم، نمیدونیم ولی حال خوشمونو به این تک راهه مدیونیم
علی یاری
سلام خانوم معصومی زیبا بود چراغ امید در دلتان روشن
مهسا معصومی
سلام خیلی ممنون
بانوی ترانه های عاشقانه-ژیلاقنبری
سلام خانم معصومی عزیز کارای قبلیتو بیشتر دوست داشتم هرچند این کارم زیبایی خودشو داشت اما حال بعضی کارات بدجوری قشنگه
مهسا معصومی
ممنون عزیزم لطف داری
مسعود حسنی
یه پل بین دو دنیا بود یه پل شاید یه بیراهه ولی حالا شده جاده چراغش هم خوده ماهه
مهسا معصومی
چقد خوشحالم بعد مدت ها بازم حضور دارید
تهِ کدوم مسیر،سرِ کدوم مزار؟
بامن بمان
امسال، سال منه ☃️
آوازِ قو
فرشته بودن