کافه کلاغ

خاک مرده توو خونه پاشیده ن
خسته از رنگ پرده های اتاق
وسط عابرا می آی به خودت
داری میری به سمت کافه-کلاغ

حالا احساس بهتری داری
روی این صندلی پوسیده
ظاهرا قبل تو کسی اینجا
توو خیالش یکی رو بوسیده

توو دلت حس قهرمانی نیست
از خودت که مدال میگیری
وقتی از دست عشق، تندیس
بدترین مرد سال میگیری

دیر خوردی دوباره قرصات و
مژه های تو داره تَر میشه
کافه چی، هر چی دیر برگرده
اضطراب تو بیشتر میشه

تو یه گوینده ی خبر بودی
که یه خط در میون تپق میزد
عاشقی که با هر دوسِت دارم
توی سطل زباله ، عُق میزد

وسط بوسه های پی در پی
روح تو پشت میز کارِت بود
اولین عکس عاشقانه ی تو
آخرین ژست خنده دارت بود

زن سراغ "دوسِت دارم" میگشت
توو کشو، توی جیب شلوارت
توی گلدونِ روی جاکفشی
زیر خاکسترای سیگارِت

***
داری از پشت شیشه میبینی
داره میباره..داره شب میشه
تا حواس تو نیست این فنجون
بی هوا با تو لب به لب میشه

بعدِ یه قهوه با خودت میگی:
"هی دارم خوب و خوب تر میشم"
اما یادت میاره موهاش و
عطر آهنگ "جاده ابریشم"*

شب که میشه، تموم خاطره ها
مثل یه پادِشاهِ خونخوارن
شکل یه دختر از نژاد مغول
مثل سرباز جنگ تاتارن

تو کلافه ای مثه چتری
که همیشه به میخ، آویزه
زن که از خونه رفت، فهمیدی:
چمدون ، گاهی نفرت انگیزه

جاده ابریشم*=>نام یک قطعه ی بیکلام، اثر "کیتارو"

https://www.academytaraneh.com/92762کپی شد!
2014
۱۳۳

  • شكوفه عبدلي سلام نسیم جان عکس پروفالت چقدر قشنگه. عکس خودته دیگه؟ چقدر خانمی، چقدر باوقاری و چه تبسم قشنگی مثل ترانه هات ناب و دوست داشتنی هستی
  • amir mohamad panahie درود به شما ...ترانه و احساس ناب تون بانو...... بدرو....
  • مائده نجفی نسیم! من هنوز خمار حس آمیزی این بندم.... بعدِ یه قهوه با خودت میگی: "هی دارم خوب و خوب تر میشم" اما یادت میاره موهاش و عطر آهنگ "جاده ابریشم"* خیلی دوسش دارم....خیلی اندازه شاعرش:)
  • mohamad hosein rajabi parsa درود بر شما ...... خیلی وقته که من نبودم و شما هم کار جدید نذاشتید .... دلم برای شما تنگ شده بود ...ولی بیشتر واسه ترانه های عاشقانه تون ... ببخشید ....من این چند وقته از خودمم دور بودم ... ببخشید بانو ...... بابت نبودنم کنار ترانه هاتون ..... امید وارم هم ببخشید و هم درکم و هم حلالم کنید. موفق. ...
    • nassim beyranvand سلام جناب پارسا. شما که همیشه لطف دارید و همیشه هم حضور داشتین. ممنون بابت محبتهاتون. راستش ترانه ی عاشقانه نیاز به حال و هوای عاشقانه داره که من واقعا ندارم. دارم سعی میکنم ترانه های اجتماعیم بیشتر از ترانه های عاشقانه ام باشه. اما چشم...تلاش خودم و میکنم. ممنون از محبتها و حضور همیشگیتون. سپاس(گل)
  • حمید محمدی مطالعتون رو بیشتر کنید.دیر خوردی دوباره قرصات و در این قسمت جا به جایی ارکان دیده میشه موفق باشین
    • علی یاری جناب محمدی خانوم بیرانوند یکی از بهترین های آکادمی هستند که از سواد بالایی برخوردارند این پیشنهاد رو به شما میکنم که مطالعه کنید جابه جایی ارکان همیشه ایراد نیست گاها باعث زیبایی ترانه میشه ما انشا نمینویسیم که جمله بندی کنیم من این ترانه رو واقعا دوست دارم موفق باشین
      • nassim beyranvand ممنون آقای یاری عزیز. من واقعا سواد ادبی بالایی ندارم.هر چی میگم از تجربه هام میگم. از اینکه فهمیدم ترانه ام و دوست دارین، واقعا انرژی مثبت گرفتم. لطف شماست:) (گل)
      • علی یاری مشکل ما ریشه ای خانوم بیرانوند نظر شخصی هر کس درست ترین نظر از لحاظ خودشه همه خودشون رو دانای کل میدونن جناب حمیدی از کل ترانه گشتید و به نظرتون یه ایراد پیدا کردید که درست نیست گیریم که درست چرا از زیبایی های بقیه ی ترانه نگفتید حر من با شما نیست کلیه ایرانی ها همیشه دنبال تخریب کردند چی بگم
      • علی یاری بعله اون کامنت هارو خوندم و متوجه کلیت قضیه شدم برای همین بهم فشار اومد
      • حمید محمدی علی آقا این که ترانه ی خوبی هس معلومهٰبا این که من از اینجور ترانه ها دخوشم نمیاد اما چیزی از ارزش ترانه ی این خانم کم نمیکنه.من ترانه های خوده شمارو هم خوندم که حتی احاطه رو با ساده هم قافیه کرده بودین.قصد من تخریب نبود انتقاد بود.من حتی حوصلم نکشید ترانه رو کتامل بخونم.خوده شما سعی کنی جوری ترانه بنویسی که خواننده نیاد پیش من بگه ترانه واسه خودمه الکی اسمشو اوردم و گفتم دوتایی نوشتیم.و بگه الکی گفتم ترانه خودم و تورو مخلوط کردم ویرایش کردم و این دراومده.سعی کن ترانت جوری باشه که این حرفا پشت سرش نباشه
      • حمید محمدی ترانه ی پاپ یه قوائدی داره.اگه شما دوس داری هرچی دلت خواس بنویسی میتونی سبکت رو به رپ تغییر بدی.خواننده ای که اجرا کرده بود اینو گفتش.نه ترانه سرا.ایشالله همینطور قدرتمند باقی بمونی و ما روز به روز پیشرفت شمارو ببینیم
      • علی یاری http://www.shereno.com/post-16431.html مطالعه کنید شاید همه ی اساتید قواید رو بلد نیستن شما بلدی نمیدونم والا
    • nassim beyranvand چشم:) من اومدم آکادمی شاگردی کنم آقای محمدی. شما هم موفق باشین.
      • حمید محمدی خانم بیرانوند من کینه ای از کسی به دل ندارم اما نقدی که از ترانه ی من شده بود نقد کلی بود و فقط یه نفر به اشاره ی مستقیم به ترانه ی من داشت.وگرنه من انتقاد پذیر هستم ولی نگفتم به شما ربطی نداره.گفتم نظرتون محترم اما خودم به شخصه دوسش دارم چون داستان عشقی خودم رو توش بیان کردم و تغییر دادنش رو دوس ندارم.اما خیلی کوتاه اینو گفتم که شما مفهوم حرفمو متوجه نشدید
      • علی یاری حرف های خنده دار زده میشه خانوم بیرانوند چشم شرمنده پای ترانه ی شما این بحث ایجاد شد هر دو موفق باشین
  • علیرضا سرمدیان سلام بانو .... من کارو چندین بار خوندم .... از همون موقع تا حالا ... نظر نذاشتم چون دوس دارم یه مدت مطالعمو بیشتر کنم و حداقل طریقه مبتدی نقد کردنو یاد بگیرم ... فعلا معذور دار مارا ... خلاصه کلام ...از نظر من کار عالی بود ... متشکرم ....
  • mohamad hosein rajabi parsa سلام ... منتظر شما هستم ... کار جدیدم .... سلام عاشقانه .... موفق...
    • maede najafi منم هرچی دنبالش گشتم نبود :( فکرکنم باید توی بروز رسانی بعدی سلام عاشقانه رو بخونیم نسیم جان
      • maede najafi نه بابا :)))) مگه توی انجمن نخوندیش؟ به من و تو و شکو تقدیم کرده بود البته من قبلا خونده بودمش ترانه قشنگیه... داستان پردازی خوبی داره آقای پارسا من دارم پیش پیش نقد میکنم خخخخ
  • مسلم ترکاشوند سلام همشهری،خیلی زیبا گفتی،مرسی از ترانه قشنگت.
  • mohamad hosein rajabi parsa این چند وقته هر چی نوشتم از ترانه های شما دوتا بزرگوار الهام گرفتم .... خصوصا سلام عاشقانه . .
  • mohamad hosein rajabi parsa سلام. خانوم نجفی که مغناطیس .... حلا اشتباه شد چی کار کنم من هرشب یه ترانه از ترانه های شما رو نقد میکنم واسه خودم منم که عاشق ترانه های شما دوتا بزرگوار...... از نظر من خانوم نجفی مغناطیس باشن ولی قد یک ترانه به همراه شما .....!!!!خانوم نجفی روی منو زمین نمی ندازن.. مگه نه.....؟! خدا کنه حالا کار خوبی یی بشه که لایق شخصیت هردوتا بزرگوار باشه..
  • فاطمه محاسن نسیم جان، عزیزم به سرررررعت یه راه ارتباطی(ایمیل، فیسبوک، شماره و...)بذار جلو پای من.کار واجب دارم باهات.زود جواب منو بده خانوم گل.
  • رضا کزازی زیبا بود و با احساس
  • علی یاری موضوع همونی که من میدونستم و فکر میکردم نباید بگم ....
    • nassim beyranvand سلام مائده ی عزیز.حالا شد:) چقدر خوشحالم که منطقی تصمیم گرفتی...از ابن به بعد قراره هیچ وقت از این جا نری. منم سی و چند بار چک میل کردم،..جواب نمیدی که!
      • maede najafi تا همین الان تو وبلاگ گل و بلبل تحویل هم میدادیم! دیگه چه جوابی؟! یه قالب خوشگلم پیدا کردم بعد افطار تغییرو تحولم و به سرانجام میرسونم:) دنیای قالب عجب جایی بود! مرسی شکو هم که پارسی اینا بود:)) الان باید بگم:خواهرا فعلا تا آخر شب:)) وعده ما:مائده های زمینی خخخخ
    • nassim beyranvand دنیای قالب و خودم کشف کردم:)) باشه:)
  • حسین میرزایی یاد فیلمهای هندی افتادم :) حقیقت اینه جامعه نازک نارنجیارو نادیده می گیره عین بچه هایی که با قهر و غذا نخوردنشون غیر خودشون به هیچکی فشار نمیارن در نهایت هم پای سفره ی غذا برمی گردن خصومت ها دو راه حدی پیش روی آدم میزاره حساس شدن و بی تفاوت بودن نقطه بهینه یه چیزی بین این دو تا حده اگه صلاح به رفتنه، باید درو محکم زد و رفت. اگه نیست باید درو بست و نشست و با مشکلات ساخت. بازی با لنگه ی در برای این که یکی به موندن و رفتنت اهمیت بده و به جات تصمیم گیری کنه، بیهوده ترین کاره. خانم بیرانوند حداقل در مواجهه با بحثی که با من داشتن (با این که شاید من تند رفتم)، نشون دادن در نهایت منطقی عمل می کنند. :)
  • sepinood pahlevani سلام نسیم عزیزم.امیدوارم حال خودت و قلمت همیشه خوب باشه کارت واقعا خوب وبد مثل همیشه فقط یه چیزی اسم یه اثر هنری هرچقدم طویل باشه فک نمیکنم درست باشه کسره هاشو حذف کنیم.حتی به اقتضای وزن همه میگیم جاده ی ابریشم!هیشکی فک نمیکنم کسرشو حذف بکنه که اگرم بکنه کار قشنگی نیست یه مقدار خورد تو ذوقم راستشو بخوای. مثلا اگه اسم یه اثر بالفرض ابرها باشه ما حق نداریم بهش تو ترانه بگیم ابرا! شایدم حساسیتم بی مورده! مرسی که بازم اجازه دادی ترانه های قشنگتو بخونیم موفق باشی دوست خوش ذوق من
    • sepinood pahlevani جدیدا منم یه خط درمیون تپق تایپی میزینم خوب بود!
      • nassim beyranvand تو نباید گوینده ی خبر بشی:))
    • nassim beyranvand سلام سپینود جان.ولی این اثر بیشتر به جاده-ابریشم معروفه...jaddeh abrishm اگه دقت کرده باشی کافه کلاغ هم کافه ی کلاغ بوده در اصل ولی ما میگیم کافه-کلاغ. ممنون ازت عزیزم:) لطف کردی خوندی(گل)
      • sepinood pahlevani نسیم جان همیشه ادما تو چیزی که واقعا بعیده ازشون استعداد مفرط دارن! منم فک کنم از اون ادما باشم! :-) کافه کلاغ یه خرده به نظرم قضیش فرق داره به نظرم این عرفی که به وجود اومده هم درست نباشه بازم درموردش تحقیق خواهم کرد
      • nassim beyranvand :)) ولی واقعا تلفظ این آهنگ: جاده-ابریشمه!
  • mohamad hosein rajabi parsa سلام . اینجا چه خبره من دو سه روز نبودم دوباره کی داره میره.........خانوم بیرانوند ؟؟؟؟؟؟ نه دروغه .... خانوم بیرانوند که یکی از دلایلی که همه ما و بخصوص من به شوق خون ترانه هاش پا میزاریم توی کادمی....... من که باور نمی کنم........ خاک مرده توو خونه پاشیده ن خسته از رنگ پرده های اتاق وسط عابرا می آی به خودت داری میری به سمت کافه-کلاغ بازم یه تصویر سازی زیبا از شما معرکه است ....خسته از رنگ پرده های اتاق.....من که هنوزم معتقدم که شما بهترین ترانه های این آکا دمی رو سرودید.... حالا احساس بهتری داری روی این صندلی پوسیده ظاهرا قبل تو کسی اینجا توو خیالش یکی رو بوسیده توو دلت حس قهرمانی نیست از خودت که مدال میگیری وقتی از دست عشق، تندیس بدترین مرد سال میگیری چه کنایه قشنگی :ظاهرا قبل تو کسی اینجا توو خیالش یکی رو بوسیده...... وقتی از دست عشق، تندیسبدترین مرد سال میگیری ترانه سرا نخواست طبق معمول همیشه از حال بد خودش دم بزنه ......با جلوه دادن حال خوب طرف مقابلش خبر از حال بد و نامساعد خودش داد ......زیبا و غریبانه ..... دیر خوردی دوباره قرصات و مژه های تو داره تَر میشه کافه چی، هر چی دیر برگرده اضطراب تو بیشتر میشه ((تو یه گوینده ی خبر بودی که یه خط در میون تپق میزد عاشقی که با هر دوسِت دارم توی سطل زباله ، عُق میزد)) تاثیر این بیت از همه بیشتره که داره حرفی رو میزنه که من و شاید خیلی های دیگه می خوان بزننن اما نمی تونن .... نمی دونم شای شما هر بیت از این ترانه رو که می نوشتید چه حس و حالی داشتید چی گذشت به شما ولی منو داره ذره ذره از خودم میگیره ....شما یک هنرمند واقعی هستید .... وسط بوسه های پی در پی روح تو پشت میز کارِت بود اولین عکس عاشقانه ی تو آخرین ژست خنده دارت بود زن سراغ "دوسِت دارم" میگشت توو کشو، توی جیب شلوارت توی گلدونِ روی جاکفشی زیر خاکسترای سیگارِت من که نمی دونم چی بگم ... اما دلم لرزید .....لحظه ای/......... من که درباره ی رفتن نمی خوام حرف بزنم .....یه نفر بهم گفت وابسته نشو ..دل کند و لحظه جدایی آسون تر میشه ...منم دارم سعی می کنم که وابسته ی ((قول میدم .آشفتگی .گوش ماهی .روز بعد از تو و... ))نشم ... اما.... هر تصمیمی که شما بگیرید من شما رو حمایت می کنم و اگه کاری ازم بر بیاد بی دریغ مثل محبت های شما انجام میدم ... ولی من یه ترانه ای رو شروع کردم به نام مغناطیس که تقدیمی یه شما ست اگه همه خوندن و شما نخوندین شاید قد یه کو چولو ناراحت که نه دل خور بشم.... موفق.... چه مغناطیسی داره چشمای تو با شعرای تو آرامش میگیرم....
  • nassim beyranvand چه عرض کنم؟!
  • nassim beyranvand بعدا همینجا میبینمت مائده جان...(گل)
  • مهدی حیدری زیبا ست بانو
  • بانوی ترانه های عاشقانه-ژیلاقنبری سلام واقعا یک استاد به تمام معنایی خانوم بیرانوند عزیز سپاس به خاطر کار زیبایی که روی صفحه قرار دادید
  • یسنا امیری سلام خانم بیرانوند.واقعا ترانتون عاااااااااااالی بود.خیللللللللللللی خوب بود.واقعا آفرییییییییییییین آدم وقتی ترانه هاتی شما..آقای صالحی...آقای گل محمدی...آقای یاری...خانم جزایری...خانم نجفی...خانم عبدلی و......رو میخونه واقعا انگیزه پیدا میکنه.درووووووووووود
  • وحیدی(سورمه) سلام نسیم عزیزم ترانتونو خوندم واقعا خیلی خوب و عالی می نویسین امیدوارم که همیشه شاد باشین و سلامت عزیز دلم
  • علی عزیزی سلام خانم بیرانوند بسیار زیبا و رسا بود کامنت ها رو هم تا جایی که می تونستم خوندم و استفاده کردم نشون دادید که مشتتون پره برای من که چیزهای زیادی برای یاد گرفتن داشت شاد و پیروز باشید
  • محمد قاسمی سلام بانو بیرانوند. ببخشید با موبایل سخته کامنت درخور این کار گذاشت.اما همبنو بگم ک فوقالعاده بود مث همیشه.آفرین. برقرار باشید.
  • فریبا رستگار سلام خانومی ازقلم زیبات خیلی لذت بردم بعدمدتادوربودن ازترانه چسبیدمرسی
  • مجید شمس سلام خانم بیراموند آفرین ، قلم خوبی دارید باید بیشتر از کارهاتون بخونم فعلن مجال تحلیل نیست موفق باشید
  • آزاده ربانی سلام ..بسیار عالی بود نسیم خانوم ..عالی . آفرین. لایک
  • حمزه عليزاده سلام ... خیلی زیبا ... سپاس از بودنتان
  • حسین میرزایی سلام خانم بیرانوند آفرین، لذت بردم از کارتون ایشالا همیشه موفق باشید (گل)
    • حسین میرزایی سلام دوباره فکر می کنم به همین جملات اکتفا کنم، هم برای خودم بهتره و هم برای طرف مقابل. راستش خوب که نگاه می کنم، من صلاحیت اینو ندارم که از کار کسی انتقاد کنم. درست یک سال و یک ماه پیش بود که به دلیل یه اتفاق سطحی اما موثر، شعر نوشتن رو شروع کردم. قبلش نه ترانه ای بود، نه شعری، نه دلنوشته ای نه حتی خاطره نویسی. تو خانواده مم هیچکس سمت هنر و ادبیات نرفته بود که بگم به خاطر محیط بود. انگیزه ی اولیه ام خیلی سطحی بود اما موثر. حس کسیو داشتم که تو لباس کهنه هاش، پول پیدا می کنه. با این تفاوت که لباس کهنه ای هم نبود!!! از هیچ جا پول پیدا کرده بودم. ولی وقتی دیدم استعداد دست و پا شکسته ای دارم، گفتم ادامه بدم. به حسش می ارزید. حس این که داری یه چیزی رو از هیچ خلق میکنی. دوست داشتم که مخلوقمو تا جایی که می تونستم درست خلق کنم. نمی خواستم همیشه موجودات عجیب الخلقه تحویل خودم بدم. همین برام کافی بود که خودم باشم و این خلق کردنه و سعی برای بهبودش. بعد این مدت فکر می کنم همین حس کافیه برای من مبتدی. در موقعیتی نیستم که بخوام از کسی ایراد بگیرم. تا الان هم کارم اشتباه بوده. دوستان تصدیق می کنن که من بیشتر از یه معلم شنا نیستم که به زور خودشو از غرق شدن نجات میده با این حال می خواد به همه شنای ناقصشو یاد بده. شما را به خیر من امید نیست، شر مرسانم کافیست :)) تو این مدت هم که تحملم کردین ممنون :))
      • حسین میرزایی بله باهاتون موافقم ممنون که خوندید. ولی نظر ندادید. می خوام بدونم ریتم کار و وزنش مشکلی داشت به نظر شما؟ (راستی خودمم نظر ندادم پای کارتون:))، باز شناگر درونم داره اغفالم می کنه :)) به نظرم یه کم طولانی بود. می تونستید تو بندهای کمتر هم بگید. حذف بند ۱۰ می تونه کمک کننده باشه. ولی در اون صورت باید فکری به حال پایان بندی هم بکنین که تصویر چمدون نفرت انگیز، ناگهانی و بی مقدمه جلوه نکنه. کارکرد بند ۱۰ همینه که فضارو برای پایان بندی آماده کنه. این هم نشون میده کارتونو بلدین. طرح و نقشه ای که برای روایت ریختید، نشون دهنده ی توانایی هاتونه. این که کی کدوم حرفو باید زد. ترانه سرای خوب این ویژگی ها رو داره. تو کلافه ای مثه چتری این هم روون نیست. وزنش یه کم مشکل داره. در مورد تعابیر خوبی که استفاده کردین هم نیاز به تعریف نیست. فنجون لب به لب خیلی خوب بود. عق زدن هم همینطور. قافیه هاتون هم سعی کردید نو باشن. در کل دوست داشتم کارتونو موفق باشید
      • nassim beyranvand سلام دوباره. با نکاتی کهتذکر دادین موافقم. چشم. به کار شما حتما سر میزنم.با افتخار.
  • مسیح صالحی آفرین...بهترین کاری که توی آکادمی خوندم اتفاقی که داره توی این اثر میوفته قابل تحسین،کاریه که ارزش داره در مورد رخداد های صحبت کرد توی بند اول اثر توصیف فضای خونه و اون خاک مرده ای که با کلاغ یه وجه اشتراکی پیدا میکنه و اون مرده گی فضای خونه رو تصویر میکنه و خستگی راوی رو خیلی خوبه،و خوب تر از اون به خود اومدنی که داره توی ترانه اتفاق می افته،یعنی سطر دوم خونه رها میشه،سطر سوم وسط پیاده رو شروع میشه توی بند دوم ذهن درگیر راوی با تنهاییش به شکل طعنه آمیزی داره تصویر میشه،ولی اگه دلیلی برای اون بوسیدن خیالی با توجه به "ظاهراً " توی متن بود بهتر میشد توی بند سوم با توجه به اینکه از عینیت کار کم میشه و فضا سازی ها ذهنی میشه و موضوع دنبال رو همون بند قبله میشه گفت یه فرود آروم ولی موفق توی کاره با توجه به اون تندیس بهترین مرد سال بند چهارم،دوباره اوج میگیره ترانه با توجه به اینکه دوباره به فضای کافه بر میگردیم و این قرص و اضطرابی که فوق العاده چفت شدن توی هم...خیلی خوبه! بند پنجم با توجه به اینکه امکان وجود تلویزیون توی کافه وجود داره این جریان گوینده خبر رو هم در وجه عینی به ذهنی میرسونه و اون عق زدن توی سطل زباله و ارتباطی که بین اون تپق زدن و اون دوست داشتنه به وجود اومده از این نظر که هر دو کار اشتباه و مسخره ای به نظر میومدن از نظر مخاطب راوی،جالبه... بند ششم به عنوانی کلید اتفاقات تا اینجای اثره که همون سردی مخاطب راوی و درگیری های ذهنیشه...که به زیبایی با تصاویر عینی تصویر شده بند هفتم باید بگم سراغ رو نمیگرده،فعل دیگه ای باید استفاده کنید ولی تصویر کلی این بند همون حساسیت زنانه رو به ذهن میرسونن که ناخواسته دو تا معنا داره،این که زن عشق رو از مرد میخواد،این که زن دنبال عشق دومی میگرده که لایه مندی اثر تو این بند خیلی قوی صورت گرفته،غیر از اون توی گلدونا روی جا کفشی که کلید رو به ذهن مخاطب میرسونه که با آلمان های کلی بند تفاوت داره... بند هشتم اثر بازم تصویر ارائه میکنه،فضا سازی میکنه و اون لب به لب شدن با فنجون و ارائه نیاز مردانه... بند نهم فوق العاده س و یه بند روانشناسانه س با توجه به آهنگی که توی کافه پخش میشه و اون تلقین و اون دوباره برگشتن توی فضای غم انگیز کار...غیر از آفرین چیزی نمیشه گفت. بند دهم این بند با توجه تفاوت وزنی و اینکه داره بدیهیات رو بازگویی میکنه،اون نبودنی که از اول ترانه مشخصه و نیازی به گفتنش نیس،ضعیف ترین بنده کار محسوب میشه و حذفش خیلی به کار کمک میکنه چون که بند نه خودش یه پایان بندی قویه... بازم میگم لذت بردم،امیدوارم بازم همچین کارایی بنویسید و ما بخونیم و لذت ببریم موفق باشید
    • مسیح صالحی گویا بند دهم رو جا انداختم،بند دهم توی کامنتا قبلی منظورم بند همون بند آخر بود در مورد بند دهم واقعی!!بهتره بگم تصویرای زیبایی داره یعنی حیفه حذف بشه ولی چون فضا کاملا تغییر کرده از نظر من حذف بهترین گزینه روی میزه،متاسفانه!
    • nassim beyranvand سلام اول یه خسته نباشید حسابی بگم خدمتتون و بگم که این از بهترین نقدهایی بود که تا حالا ازتون خوندم...فوق العاده دقیق و فوق العاده زیبا. حالا احساس بهتری داری... شاید حس آرامشی که به مرد منتقل میشه مربوط به همون خیالپردازی عاشقانه ای بوده که نفر قبلی روی این صندلی داشته و چون اون بوسه های خیالی در حقیقت از بوسه های واقعی مرد ، واقعیتر بوده برای اولین بار،با نشستن روی اون صندلی احساس بهتری پیدا میکنه.ولی خب زباد مشخص نیست و این ضعف محسوب میشه. "سراغ تو گشتم" این جمله رو خیلی شنیدم.شاید متفاوت بودن زبان ما شهرستانیها باعث به کار بردن افعال غلط میشه چون کاربرد خیلی از افعال که توو دستور زبان فارسی غلطه توو دستور زبان محلی کاربرد داره و ایجاد مزاحمت میکنه؟ با توجه به زبان خودمون فکر میکردم که این فعل درسته! چشم...حتما. توی گلدون دنبال گل بوده!! برخلاف سه مصرع یگه که دنبال یه سرنخ و یا مدرک جرم بوده به قول شما با المانهای کلی بند فرق میکنه و من براش فکری خواهم کرد. ممنونم. خیلی خیلی ممنونم.این همون اتفاق خوبه که من توو کامنتهای دوستان دنبالش هستم. استفاده کردم جناب صالحی. یک دنیا سپاس.
      • nassim beyranvand بند دهم رو هم یه کاری میکنم! بازم ممنون.
      • مسیح صالحی نمیشه گفت نقد،بیشتر نظر نقاط قوت و اتفاقات خوب ترانه رو که از نظر من دلیل موفقیتش بود گفتم و اون چند تا مورد کوچیک که تاثیر منفی گذاشته بود رو کار... موفق باشید
      • nassim beyranvand منظورم همون بود:) ممنون که اطلاعتتون رو به اشتراک میذارید...اون چند نکته که به عنوان ایراد گوشزد کردین خیلی به بهتر شدن کار کمک میکنه. یک دنیا سپاس.
  • maede najafi سلام نسیم بیرانوند عزیز... وسط بوسه های پی در پی روح تو پشت میز کارِت بود اولین عکس عاشقانه ی تو آخرین ژست خنده دارت بود زن سراغ "دوسِت دارم" میگشت توو کشو، توی جیب شلوارت توی گلدونِ روی جاکفشی زیر خاکسترای سیگارِت دلم نیومد واست کامنت نذارم.. موفق..
    • nassim beyranvand سلام مائده جان. من چند ساعت پیش کلی بهت خوشامد گفتم...الان اومدم نگاه میکنم میبینم پاسخم ثبت نشده...:( خیلی از دیدن کامنتت خوشحال شدم عزیزم. کار خوبی کردی برگشتی. انگار اینجا خاک مرده پاشیده بودن! ممنون عزیز.ممنون(گل)
  • علی یاری سلام خانوم بیرانوند عزیز خیلی عاااااااااااااااااااااااااااااالی بود واقعا دوست داشتم مثل همه ی ترانه هاتون فقط یه نظر شخصی : خاک مرده توو خونه پاشیده ن خسته از رنگ پرده های اتاق وسط عابرا می آی به خودت داری میری به سمت کافه-کلاغ تو این قسمت اول با یه تصویر سازی خوب شروع شده که آدم حس میکنه تو اتاق خودش خیره به پردده ها در حال فکر کردنه ولی بعد بی مقدمه یهو پرت میشیم داخل خیابون و در حال حرکت به سمته کافه کلاغ به نظرتون بهتر نبود این بند با توضیحات در همون لوکیشین اتاق ادامه پیدا میکرد و از بند بعدی با مقدمه به سمت کافه کلاغ حرکت میکرد ولی در کل شما یکی از بهترین هایی موفق باشید
    • nassim beyranvand سلام آقای یاری مثل همیشه لطف دارید:) اینم خوبه. چشم.من یه بند به اول کار اضافه میکنم. نظرتون رو همیشه بگید چون همیشه توی هر نظری یه نکته ی مفید هست. کمک بودین. ممنونم:)
      • علی یاری بابت اون شب و صحبت هام با مصطفی عذر میخوام پیداس که ناراحتین امیدوارم بنده رو ببخشید (گل)
      • nassim beyranvand نه ابدا. عذرخواهی لازم نیست. اولش ناراحت شدم چون بحث از اونجا شروع شد که ایشون از ترانه ی من تعریف کرده بودن و خیلی هم اغراق بود! و اینکه میدونستم تفکر شما درست نیست.اما وقتی حل شد ، حل شد دیگه! هیچ کدورتی وجود نداره... من همیشه با افتخار میام و کارهای شما رو میخونم. (گل)
      • hamed shaabani ولی بنظر من اون خلائی که ایجاد میشه زیباست...از تو اتاق یهو میره تو پیاده رو...
      • علی یاری نظرها متفاوته عزیزه من بدون مقدمه فکر نکنم جالب باشه از اتاق خواب یهو وارد کافه بشیم من منتظر بودم که اتفاقی تو اتاق خواب بیوفته که نگو همه تو کافه کلاغ جمع شدن اتافاقا اونجاس خخخ
      • nassim beyranvand اگه اینطور بود که من اسم ترانه رو میذاشتم"اتاق":)) منم فکر میکنم تغییر لوکیشن(!) خیلی سریع اتفاق افتاده.
  • حمزه شربتی سلام دوست ارجمند. از بافت ترانه تان لذت بردم انتخاب صحیح زاویه ی دید راوی و ارتباط آن با ساختار درونی متن ؛ انسجام گوشنوازی به وجود آورد. زاویه دید دوم شخص. که با رمان معروف آئورا اثر کارلوس فوئنتس شناخته می شود. در ترانه و اساسا شعر؛ پدیده ی جدیدی نیست. اما معمولا ( نه در این اثر)طوری استفاده می شود که بیشتر به زمزمه ی درگوشی می ماند نه واگویه های ذهن راوی.
  • لاله برومندی سلام نسیم جان یه کار اجتماعی قوی لذت بردم ممنون از به اشتراک گذاری ش
  • ناشناس سلام نسیم جان بهت تبریک میگم واقعا عالی بود این ترانه حالا احساس بهتری داری روی این صندلی پوسیده ظاهرا قبل تو کسی اینجا توو خیالش یکی رو بوسیده ღ❤ღღ❤ღღ❤ღღ❤ღ شب که میشه، تموم خاطره ها مثل یه پادِشاهِ خونخوارن شکل یه دختر از نژاد مغول مثل سرباز جنگ تاتارن ღ❤ღღ❤ღღ❤ღღ❤ღ احسنت تعابیرت خیلی عالی بود دختر
  • نرگس حفیظی سلام نسیم عزیز گاهی سکوت تمام حرف من می شود... زن سراغ "دوسِت دارم" میگشت توو کشو، توی جیب شلوارت توی گلدونِ روی جاکفشی زیر خاکسترای سیگارِت البته به نظرم یه جاهایی وزن رعایت نشده اما اونقدر خواننده از خوندن این ترانه لذت می بره که به چشم نمیاد تو کلافه ای مثه چتری (۱۰) که همیشه به میخ، آویزه (۱۰) زن که از خونه رفت، فهمیدی: (۱۰) چمدون ، گاهی نفرت انگیزه (۱۱) با آرزوی بهترین ها
    • nassim beyranvand سلام نرگس عزیز. ممنون از حضورت دوست من. صبح به انیس هم گفتم واقعا جا خوردم که چند دقیقه یا شاید نیم ساعت بعد از ثبت این ترانه ، متوجه شدم که منتشر شده....کار کاملا خام هستش عزیزم. من فکر میکردم سه شنبه ها و جمعه ها ترانه ها منتشر میشه ولی این دفعه یک روز زودتر منتشر شدن ظاهرا. بازم ممنون که ایرادهام و میگی...(گل)
      • نرگس حفیظی نسیم جان می دونی ما اول راه هستیم لطفا ترانه هام رو بخون و نظرت رو بگو. این ترانه ها قدیمی هستن ولی دوست دارم نظرت رو بگی. هر چه می خواهد دل تنگت بگو بوووس
      • nassim beyranvand چشم نرگس جان.در اولین فرصت میخونمت عزیز. من خودمم هنوز ته کلاسم! مرسی خانم:)
      • علی یاری خانوم حفیظی فکر نکنم وزن ایراد داشته باشه
      • nassim beyranvand این بندی که نرگس بهش کرد رو انیس هم باهاش موافق بود.یعنی انیس صبح، این و بهم گفت بعد هم که نرگس جان زحمت کشید و بهش اشاره کرد. خودمم موافقم.یعنی اگه بگم: چمدون تو نفرت انگیزه وزن درست میشه ولی معنا دیگه قربانی وزن میشه...نمیدونم چکارش کنم؟ مصرع آخر اگه کوچکترین تغییری کنه خیلی ضربه میخورم! ممنون از هر دو عزیز.
      • علی یاری من روون میخونم و مشکلی توش نمیبینم حتما درست میگن دوستانتون
      • فاطمه محاسن نسیم داری واقعا عصبیم می کنی با این رفتارت! خب مثلا یه هجا کم و زیاد بشه چه فاجعه ی جهانی ای رخ می ده؟؟؟؟؟؟؟؟الان همونی که نوشته بودی قشنگ بود، از اسیر وزن و قافیه بودن متنفرم...مهم تصویر بود که رسوندیش، چرا انقد دق مرگ می کنی ترانتو؟
      • nassim beyranvand عصبانی نشو فاطمه ی عزیزم. این وسط ، من چه کنم؟! گیج شدم!
      • nassim beyranvand آره آقای یاری. این همون خروج از وزنه که محسوس نیست...من نمیدونم اینجور وقتها لازمه که اصباح بشه یا نه؟
      • nassim beyranvand *اصلاح
  • nassim beyranvand سلام آقای اکبری. تا وقتی خوانش من صحیح نباشه نمیتونم با قطعیت بگم که وزن ایراد داره یا نه.واسه همین خواستم تقطیع کنید چون با خودم فکر کردم شاید با نگاه کردن به تقطیع شما معلوم بشه که خوانش صحیح چطور باید باشه...خوانش واقعا توو ترانه مهمه. این کاری که از من منتشر شده نسخه ی نهایی نبود..فکر میکردم سه شنبه شب منتشر میشه.به انیس جزایری ایمیل زدم و ازش خواستم ایرادهام و بگه.قرار بود کار رو تمام امروز چکش کاری کنم.از همه لحاظ...اما دیشب منتشر شد. از لطفتون ممنونم اما من سواد ادبی زیادی ندارم...کامنتهام تجربی اند. شما هم موفق باشید.
  • nazanin zahra nazarlou سلام خانم بیرانوند شما بی نظیرید خیلی عااالی بود موفق وسربلند باشید
  • hamed shaabani سلام...زیبا بود...دوس داشتم...با فکر ادم بازی میکرد اما متوجه بند اخر نشدم ..و این بیت (تو کلافه ای مثل چتری که همیشه به میخ آویزه) بنظرم تصویر سازی زیبایی نبود حتی گنگ و مبهم بود...بیا ترانه جدید منو هم یه بار بخون دو تا ایراد بگیر برو ببینم مشکل کارم کجاست..(شنیدم دیگه نمیخوای زیر ترانه کسی کامنت بذاری)..منتظرم...سبز باشی
    • nassim beyranvand سلام. ممنونم. با توجه به مقدمه هایی که توو بندهای قبلی آوردم سعی ام این بود که بند پایانی مبهم نباشه...اگه مبهم بود به بزرگواری خودتون ببخشید. آقای میرزایی و بقیه ی دوستان قدرت نقد بالایی دارن.جدی میگم. من فقط نظرم رو میگفتم که خب سلیقه هم توش دخیل بود. ممنون از شما.
  • mostafa golmohammadi سلام خانم بیرانوند.... یعنی این جوری ترانه میگید که ما دیگه اکادمی نیایم؟ خانم فکرِ ما نیستی؟ الان داشتم با یکی از ترانه هام حرف میزدم...بهش گفتم میخوام بفرستمت توو اکادمی همه بخوننت... میگه جان مادرت نفرست...میترسم خانم بیرانوند دوباره ترانه بفرسته من جلوی اون چرت و پرت باشم.....والااااااااا دیگه..... دور از شوخی این ترانه فوق العاده بود...دیگه چیزی واسه گفتن نمیمونه... موفق باشید
    • nassim beyranvand سلام. اینکه با ترانه هاتون حرف میزنید خیلی جالبه! اما اون ترانه که باهاش حرف زدین باهاتون خصومت داشته! چون کارهای شما خیلی زیبا و خلاقانه هستند.اون ترانه رو سریعا از سمتش برکنار کنید:) ممنون آقای گل محمدی..یک دنیا ممنون.
  • فاطمه محاسن سلااام نسیییییم... تو خجالت نمی کشی؟؟؟؟ آدم اییییییـــــــــــــــــــــییینهمه استاد بودنشو به رخ می کشه؟؟؟؟؟ بابا کووووولااااک....بابا کافه کلااااغ...بابا واج آرایی حرف کاااف...!!!!!
    • nassim beyranvand سلام فاطمه... کار جدیدت رو خوندم...میگم از وقتی این عکس و گذاشتی به عنوان عکس پروفایلت خیلی پیشرفت کردی...یه سه در چهارش رو بفرست این ور! ترانه ات فوق العاده بود وسوسه شدم سبکت رو کش برم! بله! استاد؟ بهتره بگی هنر پژوه! بابا کافه کلاغ!! چقد به این خندیدم! ممنون که میخونی عزیزم(گل)
      • nassim beyranvand یه ایرادی یه چیزی...هیچی؟!
      • فاطمه محاسن نسیم...دلم گرفته...الان دوباره ترانه جدیده م رو خوندم با ترانه قبلیام مقایسه ش کردم دیدم اصلا دوسض ندارم...خیلی ساده بود...هیچی نداشت. من اگه یکی از بچه های آکادمی اینو می ذاشت شاید نقد خیلی تندی براش می نوشتم ولی بچه ها واقعا لطف کردن به روم نیاوردن...دارم پسرفت می کنم نسیم... والا دست و بالمو خالی کردی...هییییییییچییییی ندارم برات!!!! شاید بازم یه مدت طولانی نیام و با یه ترانه که حداقل خودمو راضی کنه برگردم!
      • nassim beyranvand بهترین کار تو همین ترانه بود..اولش چون با یه ساختارشکنی مواجه میشی فکر میکنی یه ترانه ی ساده است ولی وقتی دوباره میخونیش میبینی خیلی زیباست... من که دوست دارم این ترانه رو.واقعا دوستش دارم:) امیدوارم همیشه برامون یه سورپرایز داشته باشی عزیز.
  • شكوفه عبدلي سلام قربونت چقدر منتظر کار جدید ازت بودم و چقدر از خوندش لذت بردم عاشق این تفکر پشت شعراتم. خیلی عالی می نویسی نسیم جان. چقدر با احساس و پخته قلم میزنی. بسیار این ترانه ت رو دوست دارم مخصوصا این قسمتش رو توو دلت حس قهرمانی نیست از خودت که مدال میگیری وقتی از دست عشق، تندیس بدترین مرد سال میگیری یه گلستان گل تقدیمت عزیزم
    • nassim beyranvand سلام شکوفه ی مهربون:) ترانه ات و خوندم چقدر پیشرفت کردی دختر:) آفرین. راستی خواستم توو سایت شاعران پارسی برات کامنت بذارم و به خاطر لطفت ازت تشکر کنم و جواب دوستان و بدم...متاسفانه وقتی ایمیلم رو وارد میکنم میگه ایمیل معتبر نیست...فکر کنم حسابم مسدود شده.. از همینجا ازت تشکر میکنم. خوشحالم که دوست خوبی مثل تو دارم:) ممنون عزیزم.
      • شكوفه عبدلي بازم سلام گلم ممنون لطف داری .من که به پای تو نمی رسم. در مورد انجمن شعر و ادب پارسی که گفتی. همین که ثبت نام کنی کافیه وارد سایت بشی و از گزینه ی ورود اسم کاربری و رمز عبورت رو بزنی نمی خواد از طریق ایمیل فعال سازی وارد بشی. خوشحال میشم اونجا ببینمت. خیل یمیتونی کمک کنی هم به من و هم به بقیه ی بچه ها. ممنونم عزیزم
      • nassim beyranvand سلام دوباره:) اختیار داری عزیزم. چشم...حتما میام و ثبت نام میکنم(گل)(گل)
  • یاسر قاسمی درود نسیم بیرانوند عزیز حالمو خوب کردی... ممنونم بابت این همه ذوق
    • nassim beyranvand سلام.باعث افتخاره که شما از کار پر از ایرادم تعریف میکنید. ظاهرا شما هم دیگه نقد نمیکنید! آقای صالحی هم که فقط اعتصاب خشک کردند! یه چیزایی زیر کار دوستان مینویسن هنوز! ممنون از لطفتون.