مومنانه« از مجموعه ترانه مومنانه چاپ۹۳»

مومنانه
………………………..
نگاه کردی و شب به زانو نشست
نگاهت چه آتیشی افروخته
بگو چند عاشق بگو چند ماه
رو ایوون آتیشکده ات سوخته؟
***
پریشونه موی سیاهت بگو
کجارو می خوای باز ویرون کنی؟
دل چند سروو می خوای بشکنی
تن چند شهرو می خوای خون کنی؟
***
پریشونه موی سیاهت ولی
رو دست تو خوابیده آهوی شب
بگو چند ساله بگو چند سال
تو اونسوی ماهی من این سوی شب
***
ببین مومنانه خراب توام
هنوزم تو اندوه ماه منی
من از هر کجای جهان بگذرم
به سمت تو می رم تو راه منی
***
نگاه کن که مومن ترین عاشقت
رو درگاه آتیشکده ات سوخته
زمین غرق خون شقایق شده
زمین چشمهاشو به هم دوخته
***
ببین مومنانه خراب توام
هنوزم تو اندوه ماه منی
من از هر کجای جهان بگذرم
به سمت تو می رم تو راه منی

https://www.academytaraneh.com/92640کپی شد!
1105
۱۱

  • mohamad hosein rajabi parsa سلام و درود جناب شریعتی ... من هم با نظرات بانو عبدلی موافقم ..... شما شعر کلاسیک هم می نویسید یا نه فقط ترانه ..... ولی من احساس کردم که ترانه با احساسی هست و شما با اون رزومه .....(هیچی ولش کن ...) موفق...
    • حمزه شربتی سلام عزیزم من سه مجموعه ترانه چاپ کردم. داستان نویس وترانه نویس هستم اما از اونجا که فوق لیسانس ادبیات فارسی هستم و البته شیفته ی ادبیات کلاسیک، به طور تخصصی به بررسی اشعار شاعران کلاسیک پرداختم و سعی کردم از نوع تصویرسازیهاشون گرته برداری کنم.به هر حال این زبان ترانه های منه . امیدوارم مقبول واقع بشه.
  • شكوفه عبدلي سلام و عرض ادب ممنون از ترانه تون . بعضی قسمتا تصویرای قشنگی داره. از خدمت شما چند تا سوال داشتم ممنون میشم پاسخ بدید احساس میکنم زبان ترانه تون یکدست نیست یعنی بعضی جاها یه کلماتی آوردید مثل مومنانه، موی سیاه،سرو، آهوی شب ، خراب توام، اینا کلماتی هستند که در اشعار کلاسیک بیشتر استفاده میشن تا ترانه و از طرفی شما واژه های دیگری هم دارید مثل آتیش، آتیشکده، ویروون، ایوون، و این واژه ها تعجب منو بیشتر کرده. درسته این واژه ها این طوری به کار ببریم مثلا به جای آتشکده بگیم آتیشکده؟ وقتی ترانه تون رو می خونم احساس میکنم دارم یه شعر کلاسیک می خونم تا ترانه. نمی دونم شاید از سواد ناقص بنده س. ممنون میشم در موردشون توضیح بدید. جسارت بنده رو ببخشید که اینقدر صریح و شفاف می پرسم . سپاسگزارم.
    • حمزه شربتی سلام دوست گرامی اعتقاد مخلص این است که می توان از پتانسیل بالای شعر کلاسیک در ترانه استفاده کرد. همان کاری که به عنوان مثال داستان نویسان یا شاعران پست مدرن آکریکای لاتین انجام دادند. ممنون از حضورتون.
  • حمزه شربتی چه بگویم که ترا نازکی طبع لطیف تا به حدی است که آهسته دعا نتوان کرد... وزن ترانه ی مومنانه ( فعولن فعولن فعولن فعل ) است چنانچه مصراعی را مخالف این وزن یافتید بی زحمت مشخص نمایید ممنون از وقتی که برایم گذاشتید.
  • علی یاری سلام دوست عزیز به آکادمی خوش اومدی دوست من و تبریک بابت چاپ کتاب ترانه ی زیبایی بود ولی وزن بعضی جاهابه طوز ظریف (به قول نرگس بانو ) ایراد داره موفق باشید دوست من
  • نرگس حفیظی سلام و درود ترانه ی زیبایی بود و از قافیه های خوبی استفاده کردید. فقط یه جاهایی خیلی ظریف وزن به نظرم ایراد داره. با آرزوی بهترین ها
    • حمزه شربتی من چه گویم که تورا نازکی طبع لطیف تا به حدی است که آهسته دعانتوان کرد... وزن این ترانه( فعولن فعولن فعولن فعل ) است. چنانچه مصراعی را مخالف این وزن یافتید بی زحمت راهنمایی بفرمایید. ممنون ازوقتی که برایم گذاشتید.
  • نيما سكوت درود حمزه عزیز به اکادمی خوش امدی چه ترانه زیبایی رفیق لذت بردم احسنت پریشونه موی سیاهت بگو کجارو می خوای باز ویرون کنی؟ دل چند سروو می خوای بشکنی تن چند شهرو می خوای خون کنی؟ *** پریشونه موی سیاهت ولیرو دست تو خوابیده آهوی شب بگو چند ساله بگو چند سال تو اونسوی ماهی من این سوی شب *** ببین مومنانه خراب توام هنوزم تو اندوه ماه منی من از هر کجای جهان بگذرم به سمت تو می رم تو راه منی