تمدن
تمدن جهل پوشیده، لباسی که پر از درده
گرونه قیمتش اما، لباس ِ مارک ِ نامرده
تفاخر می کنه حتی، به رسوایی و بی رحمیش
توحش توی رگهاشه، میخواد به غار برگرده؟؟
مث ِ یه پادشا مغرور، میگه از نسل ِ قابیل ِ
دوای درد این احساس، فقط سنگ و ابابیلِ
اهانت می کنه راحت، به انسانو به حرمتهاش
کجای این اهانت ها، تو قرآن و تو انجیلِ؟؟
تمدن زهر نوشیده، شرابی که نفس گیره
چه بد مسته نمی دونه، با این مستی کجا میره
داره میره تو آتیشو، جهنم رو به روش بازِ
تمدن جهل پوشیده، دوباره داره میمیره