فاصله

ما دو تا کوهیم روبروی هم
نهری که جدا کرده مارو ازهم
آرزویی که جا مونده تویِ سینه
عشق بینمون این حسو خوب می دونه
دیگه فاصله نمی تونه بشه دیوار بینمون
دیگه نمی تونه بشه باعث تنهایو جدایمون
انگار تقدیرمون اینه باشیم روبرویِ آینه
عکس تویِ آینه انگار تقدیرمون اینه
هر دو تن پوشه برفو می پوشیم
توی این دوری غرق یه آغوشیم
ابرارو کنار میزنم تا رویِ ماهتو ببینم
چارقد گل گلی رو رویِ سر تو ببینم
آفتاب داره می تابده تا برفا آب بشن
ولی ستاره ها رویِ گونت آب نشن
اشک شوق داره دوباره پیدا میشه
چشمایِ ترانه دوباره خیسو تر میشه

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/92626کپی شد!
715
۴