دنیای پست مدرن

سلام و عرض ادب خدمت همه ی دوستان

به سفارش یکی از دوستان خوبم یه ترانه بافضا و مضمونی متفاوت گفتم که البته میدونم خالی از اشکال نیست. ممنون میشم راهنماییم کنید تا بتونم یه ویرایش خوب ازش ارائه بدم.

تو چاپ چندم از فکرت
یقینت عاشق شک شد
کجا قلبت رو گم کردی
که حتی فکرتم هَک شد

تو دنیای مجازی هم
همه حرفات مجازی شد
چقد ساده پروفایلت
یه بازیگر تو بازی شد

یه بازیگرکه تصویرش
فقط رنگ و لعاب داره
افق هاش پوچ و بیهوده س
همیشه اضطراب داره

مدار زندگیش روی
یه گوشی بندِ و کوکه
تمام فکر و ذکرش هم
توی "واتس آپ "و" فیسبوکه"

نداره از خودش حرفی
ولی پر حرف و مغروره
میگه از عشقواز عرفان
چقد این وصله ناجوره

آهای داری کجا می ری
تو این دنیای وارونه
تو این دنیایی که هیچ کس
مسیرش رو نمی دونه

چشاتو باز کن این بارو
آخه هر چیزی حد داره
ادامه دادن این راه
برات حبس ابد داره

نذار زندونی شی راحت
رها شو از نگاه ِ اون
تو این حرفا رو باور کن
نمی افتی به چاه ِ اون

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/92426کپی شد!
989
۳۳

درباره‌ی شكوفه عبدلي

شكوفه عبدلي / یک قرن مرده بودم در انتهای فریاد دست مرا گرفتی، گفتی شکوفه برخیز برخاستم ولی نه، در این زمانه هستم حرف نگفته ای در این واژه های ناچیز امشب که با تو هستم ، جای دو چیز خالیست یک مولوی کم است و، دیوان شمس تبریز / آدرس وبلاگم: http://nmidanm.blogsky.com