هزارو سیصدوعمره
تو پشتم هستی و قلبم، با عشق ناب هم مرزه
دلم قرصه نمی ترسم نه از طوفان نه پس لرزه
چه حاله خوبیه با تو، مث ِ آیینه شفافم
یه نورم که با چشمکهام، سیاهی ها رو می شکافم
تو که دستامو می گیری، خدا نزدیکتر میشه
غمای قلب بی تابم، همه میخشکن از ریشه
هزارو سیصدوعمره، که تو اسطوره ای واسم
فقط آرامش محضو، با چشمای تو می شناسم
هزارو سیصدو عمره، که با عشقت نمک گیرم
تو که هستی کنار من، دیگه هیچ وقت (هرگز) نمی میرم
تو پشتم هستی میدونم، تموم میشه زمستونم
بهار ِ آرزوهامو، به اعجاز ِ تو مدیونم
مسیرم گاهی تاریکه، ولی مثل یه فانوسی
توی شب های تردیدم، یه اسم رمزِ مخصوصی
برای زندگی کردن، دلیل تازه ای دارم
تو پشتم هستی میدونم ،می تونم کوهو بردارم
هزارو سیصدو لحظه س، که تو اسطوره ای واسم
فقط آرامش محضو، با چشمای تو می شناسم
هزارو سیصدو لحظه س، که با عشقت نمک گیرم
تو که هستی کنار من، دیگه هیچ وقت (هرگز) نمی میرم