قهوه

توو دادگاه دلت میخوان مجازاتم کنن.میخوان توو شطرنج زندگی بی حرکت ماتم کنن.جرم من اینه چشام دیوونه چشاته.تنها خواسته ی من دیدن برق نگاته.توی کافه همه شادن به استثنای من.تو رفتی و یکی دیکه رو اوروی جای من.قهوه ی اینجا بدون تو برام مزه ای نداره.با اون بخند اماهنوز یکی دوست داره.احسان منفرد

از این نویسنده بیشتر بخوانید: