دامان تو
برای مادران ایرانی، به ویژه مادر عزیزم و هم چنین مادران حاضر در آکادمی ترانه
روز مادر رو به همه ی آیینه های ایثار، مادران عزیز تبریک می گم و این ترانه ی کوچک رو پیشکش دریای بزرگ قلبشان می کنم.
دوستان من اولش می خواستم این دو ترانه ( منظورم این ترانه و ترانه شعرهای لای موهات می باشد) رو تو یه پست بزارم که گفتم شاید طولانی بشه. به هر حال امیدوارم احساس خوبی موقع خوندن این دو ترانه داشته باشید.
من تاب اشکای نگاهت رو ندارم، با من بگو بازم از احساس شکفتن
حرفی بزن سنگ صبورت می شم این بار، بسه سکوتت، بسه تکرار شکستن
یک عمر با هر ساز من همساز بودی، لالایی هات آواز بی تکرار من شد
من که گدای هُرم آغوش تو هستم، یک گوشه از دامان تو دربار من شد
باغ چشاتو که با گریه آب می دی، گُر می گیرم، من پای اشکات آب می شم
اشکاتو پاک کن تا یه کم آروم بگیرم، تو ی تب این لحظه ها بی تاب می شم
یک عمر دردام سهم روزای تو بودن، یک عمر شب هاتو به بیداری کشوندم
شرمنده ی وقتایی که یک لقمه خوابو، واسه دلم از سفره ی چشمات روندم
وقتی که می گی درد داری، سرد می شم، یخ می زنم می خوام که دنیامو ببازم
کاش می شد از عمری که واسم باقیمونده، روزای بی دردی رو واسه تو بسازم
اشکاتو پاک کن گونت از بارون نسوزه، من چتر لبخندو میارم روی لبهات
میمیرم از سنگینیِ بغضِ تو سینَت، باید سبک شی از غبار خستگی هات
کاشکی که می شد پاک کرد درداتو مادر، رو جوهر اشکای تو من لاک می شم
قلب تو از جنس حریر نور و ماهه، وقتی که دستاتو می گیرم پاک می شم