بدونِِِ من

الان وقتشه قلبتو وا کنى
همینجا بشین روبروى چشام
همینجورى که من نگات میکنم
تو هم زل بزن مو به موى چشام

چشاتو ببندو تصور بکن
که من مردمو تو سر خاکمى
ببین قطره ها رو روى گونه هات
مثه بچه رو خاک نمناکمى

میتونى تحمل کنى مرگمو؟
چرا اینجورى دست و پا میزنى؟
نمیتونى هضمش کنى تو دلت
میدونم که الان تو حال منى

تو که طاقتم رو ندارى برم
چرا در کنارت عذابم میدى؟
مگه من نمیگم که دوستدارم
چرا بى تفاوت جوابم میدى؟

دیگه بسه اشکاتو پاکش کن و
نگاه کن تو چشمامو حالا بخند
منو بین دستاى گرمت بگیر
در قلبتو رو یه عاشق نبند

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/90710کپی شد!
458
۴