"عید بی عیدی"
خدای خوب نذار پدر
از شرم ما مچاله شه
تو راه پر پیچ و خمش
بهار هم یه چاﻟ ِشه
باغچه پر از گُل بشه هم
از غممون کم نمیشه
رو زخمای عمیقمون
یارانه مرهم نمیشه
آدرس این خونه رو به //// بهار وا مونده نده
اجازه ی ورودُ به //// مهمون ناخونده نده
عیدی که بی عیدیه و //// هف سین بی سکّه مونُ
نشون مرد خسته ی //// از همه جامونده نده
وقتی که مادر خجل از
قصّاب و بقّال شده
وقتی که دستای پدر
باز بد اقبال شده
وقتی که شادی همیشه
دور از ین حوالیه
وقتی فقط زمین ما
خونه ی خشکسالیه
آدرس این خونه رو به //// بهار وا مونده نده
اجازه ی ورودُ به //// مهمون ناخونده نده
عیدی که بی عیدیه و //// هف سین بی سکّه مونُ
نشون مرد خسته ی //// از همه جامونده نده
وقتی که پای خوابمون
تو گِل کابوس می مونه
وقتی که خورشید واسمون
عین یه فانوس می مونه
وقتی شپش تو جیبمون
پشتک و وارو می زنه
وقتی که عنکبوت فقر
کنج خونه تار می تنه
آدرس این خونه رو به //// بهار وا مونده نده
اجازه ی ورودُ به //// مهمون ناخونده نده
عیدی که بی عیدیه و //// هف سین بی سکّه مونُ
نشون مرد خسته ی //// از همه جامونده نده