داد شهید

همه جا آتیش و دود ، همه جا ظلم وستم
آدما چشمِ کبود ، زاده ها عین صنم
***
همه جا رنگِ نبرد ، قطع سر سر زبونِ
روی بام سرنوشت ، جغد شب ها می خونه
***
توی قبرستون شهر ، مرده ها زنده شدن
از داد و بیداد شهید ، پله ها کنده شدن
***
وقت بارون اومده ، وقت ابرو رعد و برق
وقت آسایش گل ، وقت خوش باور شرق
***
بی خبر چشم انتظار ، مشت و دیوار و پلاک
با شعار آتشین ، جان فدا بوسیده خاک
***
در دیار آشنا ، عدل و میزان و شعار
با خروش مرد و زن ، مست دیدار بهار
***
از سفر با دست باز ، مرد ایثار اومده
حامل عشق نوین ، به وطن یک سر زده
***
مرگ و میر غصه ها ، ذوبِ در آتش فشان
شادی ها کل کل زدن ، جای پای رفتگان
***
اون خزان نیمه سبز ، کوچ کرده از دیار
صاحب گل دسته ها ، جایگاهش شد مزار
***
ای خمینی نام تو ، در دلستان مهمونه
غرّش و آماده باش ، یادگارش می مونه
***
جاسم ثعلبی (حسانی) ۱۸/۱۱/۱۳۹۳

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/90126کپی شد!
947
۱

  • مصطفی خدادادی مقدم بازم یک ترانه ی نه چندان خوب.اولشو خوب شروع کردین. بعد زاده ها عین صنم کارو خراب میکنه قطع سر سر زبونه وزنو خراب میکنه از داد و بیداد شهید وزنش خرابه. معنیش چیه؟ پله ها کنده شدن یعنی چی؟ چی بگم. خیلی چیزای نامفهموم حداقل برای من داره. هرچند من این ترانه رو بهتر از ترانه های قبلیتون میدونم.