ترانه نویسی بر روی ملودی

با سلام
یه چند جایی در آکادمی و جاهای دیگر دیدم که برخی از دوستان به بهانه ی روی ملودی نوشتن پوششی روی ایرادات ترانه ی خود میگذارند و متونی را به نام ترانه انتشار میدهند که اصلاً نه وزن دارد ، نه قافیه ، نه داستان پردازی و…همه چیز هست به جز ترانه که به یک دوست عزیز که در این آکادمی هست نیز تذکر دادم در این باره ، بر این حسب لازم دونستم مقاله ای در این مقطع گرد آوری کنم، امیدوارم مفید واقع گردد:
نوشتن ترانه برروی ملودی دراکثر نقاط دنیامرسوم بوده وبه خصوص درموسیقی غربی متداول میباشد معمولا آهنگسازان غربی در موسیقی بین المللی ترانه هایشان راخود مینویسند همگام باخلق ملودی وبا توجه به حس آهنگ وذهنیتی که دارند نمونه های بسیار زیاد وچه بسا موفقی در این زمینه وجود داشته ودارد مانند : راجرواترز یا جان لنون یا باب دیلن کریس دبرگ وگروههای موفق دیگر اما ادبیات ونوع لهجه وتعابیر در زبان انگلیسی باادبیات فارسی بسیار متفاوت میباشد گرچه درترانه های انگلیسی زبان نیز قواعد دستور زبان رعایت میگردد.
اما تاریخچه نوشتن ترانه برروی ملودی درایران تقریبا با شروع موج نوترانه وگذر ازتصنیف وپیدایش آهنگسازان موفق پاپ آن دوران میباشد که البته تاثیر پذیری بسیاری از موسیقی غربی اواخر دهه هفتاد میلادی داشته اندبه طوری که اکثر آثار به نام وموفق آن دوران شامل همین قاعده میگردد اما همیشه بحث برسر مزایا معایب این نوع ترانه نویسی وجود داشته که من به اندازه دانسته هاو تجربیاتم آن رابا شما در میان میگذارم:

بهترین مزیتی که برای سرایش برروی ملودی وجود دارد این است که شما با احساس یک ملودی وایجاد فضایی درذهنتان خودرابه دل موسیقی میسپارید وحس نشات گرفته از آهنگ را برچهارچوب وزن بیان میکنید

دوم اینکه ارتباط با آهنگساز وآشنایی باروحییات یک آهنگساز نیز تجربه جدیدی به شما میدهد ودر کل یک کار تیمی که من به شخصه بسیار موافق آنم تاکار انفرادی شکل میگیردمتاسفانه ماعادت به کار گروهی نداریم درحالی که درخلق یک اثر چندین نفر سهیم هستند اما؟

اما معایبی نیز درکار است اول اینکه این نوع ترانه نویسی بسیار سخت وطاقت فرسا بوده ودر ضمن کار هر ترانه سرایی نیست وتمرین بسیار میخواهد ونمونه های موفق فقط حاصل کار ترانه سرایان چیره دست میباشد

لازم به ذکر است افرادی که شناخت کمی در ارتباط با ترانه نویسی دارند ترانه هایی بر روی ملودی مینویسند که نه وزنی دارد و نه قافیه ای و به نظر خودشان کار موفقی است اما این گونه نیست ترانه سرایی بر روی ملودی تنها فرقی که با ترانه سرایی عادی دارد این است که قبل از خلقِ ترانه روحیاتِ شما را برای خلقِ ترانه با فضای احساسی ملودی یکسان میکند و هیچ ارتباطی به این ندارد که وزن و قافیه را نادیده بگیریم. پیشنهاد کلی بنده به ترانه سُرایان تازه کار این است که سمتِ این نوع ترانه نویسی نروند و قبل از انتشار هر ترانه ای دانسته های خود را در رابطه با قواعد ترانه سُرایی بالا ببرند…
خود من به عنوان کسی که چهار پنج ترانه به این روش کار کرده ام اعتراف میکنم که بسیار کار سختی است همچنان که از چندین ترانه سرای به نام نیز این نظر را شنیده ام اما واقعیت این است که این اتفاق زمانی رخ میدهد که آهنگساز توانایی ساخت آهنگ برروی شعر راندارد یا برای خارج نشدن از حس در زمان ساخت آهنگ ترجیح میدهدابتدا اثر خود رابا حال وهوای خودش خلق کند وبعد ترانه برروی آن قرار گیرد
من تجربه در این زمینه را به همه ترانه سرایان عزیز پیشنهاد میکنم چون باعث بیشتر آموختن وارتباط بیشتر با همکاران خواهد شد.
( البته باز تأکید میکنم ترانه سُرایانی که دانش کاملی از ترانه سُرایی ندارند سمتِ این نوع ترانه سُرایی نروند )
موفق و پیروز باشید
سعید چوپانی سامانی
زمستان ۹۳

https://www.academytaraneh.com/89264کپی شد!
15K
۶۳

  • شكوفه عبدلي سلام ببخشید که اینمطالب رو میارم ولی فکر میکنم برای تکمیل صحبتای شما به درد بخوره. هریک از سه مولفه ی ترانه،ریتم و ملودی بسته به مضمون و مناسبات ترانه می تواند درجه ی اهمیت بیشتری داشته باشد. بطور مثال ممکن است در یک ترانه سیاسی خود ترانه اهمیت بیشتری بیابد چراکه ملودی و ریتم به خودی خود نمیتوانند حاوی هیچگونه مفهوم سیاسی باشند… مگر اینکه با بارها گوش کردن مانند ترانه ی یار دبستانی من که گوش با ملودی و ریتم این کار آشنایی پیدا کرده و ملودی خود به تنهایی می تواند تداعی گر خود ترانه باشد. یا در یک ترانه ی کودکانه ممکن است ریتم نقش اصلی را بازی کند چرا که درک و تکرار یک ملودی پیچیده برای کودک مشکل و گاه غیر ممکن است همچنین به دلیل اطلاعات اندک او درک مفاهیم ترانه برایش مشکل خواهد بود اما یک ریتم ساده برای یک کودک بسیار قابل دسترسی و قابل آموختن است. بطور کلی ترانه ها صدای اندیشه ی توده هاست و همیشه متناسب با زمان حرکت کرده و تغییرات لازم را پذیرفته اند و این انعطاف پذیری یکی دیگر از ویژگی های ترانه هاست هنر جلوهگاه ناخودآگاه جمعی یک ملت است و موسیقی و ترانه به عنوان اتزاعی ترین فرم های هنری هستند از این بابت اهمیت ویژه ای پیدا میکنند. همیشه بررسی ترانه های باقیمانده از دوره های مختلف تاریخ یک ملت،به شناخت روحیات یک ملت کمک می کند. مثلا ترانه هایی که یک ملت در زمان جنگ میسازد با ترانه هایی که یک ملت برای بزرگداشت قهرمان ملی میسازد در فرهنگ های مختلف بسیار متفاوت است. هر اثر هنری در لحظه ی سرایش متعلق به زمان خاصی است همانطور که ترانه سراهای دهه ی پنجاه به شیوه ای خاص مفاهیم خاص را ارائه میکردند،نسل های ما هم دغدغه های خود را به ترانه تبدیل می کنند. امروزه دقیقه به دقیقه آثار جدیدی ارائه می شود که ساختار زیبایی شناسی ما را هم بهم میریزد و سلیقه ها را عوض میکند چراکه همه چیز با سرعت در حال تغییر است. آنچه حافظ را برای ما از مرز زمان بیرون می آورد تفکر اوست وگرنه نمادهای عصر ما با نمادهای زمان او تفاوت بسیاری دارد. اخوان میگوید؛ انسان هنرمند و یک شاعر در جامعه اگر نگوییم حساس ترین اعضاء و عناصر است، لا اقل یکی از حساس ترین نقطه ها و شاخه های پیکره و درخت آدمیت است،درختی در جنگل انسانی و جامعه ی بشری که هر نسیم آرام و باد تندی که می وزد،هر بارش و تابش وضربت و ریزش بر او شاید بیش از دیگران تاثیر داشته باشد. در شعرها و ترانه های اجتماعی باید توجه داشت که شعار به جای شعر ننشیند بلکه فکر و شعار را به مرتبه ی شعر و ترانه ترقی دهیم و این نکته بسیار مهم و اساسی است. گاهی در ترانه های عاشقانه هم ردپایی از دل نگرانی های اجتماعی و سیاسی می توان پیدا کرد. گاهی نمی توان در ترانه های عاشقانه هم چشممان را بر تراژدی های جامعه ببندیم اما ترانه سرایان امروز باید هوشیار باشند که ترانه های عاشقانه ای با سوژه های ابراز نیاز و احتیاج به معشوق و ابراز خوشنودی از در کنار معشوق بودن بسیار کلیشه ای شده است و اگر بناست سوژه ی ترانه های امروزی قرار گیرند باید بسیار زیبا و حرفه ای مضمون پردازی شوند بنظرم گزینش سوژه های غیر کلیشه ای برای ترانه های عاشقانه می تواند سکوی پرتابی برای ترانه های امروز باشد. ما باید بپذیریم ترانه نیز مانند انواع شعر قواعد و اصول خاصی دارد که باید رعایت شود. بطور مثال وقتی امروز اکثر ترانه ها در قالب چهار پاره نوشته می شود،ترانه سرا باید به قالب انتخابی خود پایبند باشد. اینکه در جایی ترانه را موزون بنویسیم و در جایی که توانش را نداشتیم ناموزون بنویسیم،اینکه از قافیه استفاده کنیم و هرجاکه دچارمضیقه شدیم قافیه ی غلط بیاوریم ،اینکه سکته های وزنی را به امید حل شدن در ملودی جایز بدانیم و سهل انگاری پیشه کنیم،اینکه بی دلیل هنری وتنها به خاطر گیر کردن در تنگنای وزن و قافیه ترانه های چند وزنی بنویسیم ،اینکه دستور زبان را زیر پا بگذاریم و با این توجیح که مخاطب معنی را در می یابد و همه ی این ضعف ها و سهل انگاری ها را با بیان اینکه ترانه شعر نیست رفع رجوع کنیم. اینها آفت هایی است که ترانه را به بیراهه می برد و نتیجه ای جز ارائه ی آثاری ضعیف ولی مایه نخواهد داشت. از طرفی ما داریم با ترانه فرهنگمون رو انتقال میدیدم. شعر کلاسیک ما دارای وزن و هارمونی هست که خودش یه جور موسیقی برای خودش محسوب میشه که کارو زیباتر میکنه و نمی شه گفت سرودن ترانه در این قالبها برای ترانه یه معضله.
  • سید محمود حسینی لرگانی بسیار مقاله خوبی بود.من تجربه یک کار رو داشتم که خیلی سخت بود.به محض انتشار کار میزارمش تو آکادمی و دوس دارم نقد شما رو پای ترانه ببینم @};- @};- @};- @};-
    • سعید سامانی سلام و عرض ادب @};- باعث افتخاره برادر اما بنده دیگر در این آکادمی فعالیتی ندارم ولی امیدوارم هرچه زود تر انتشار پیدا کنه و گوش بدم @};-
  • شكوفه عبدلي سلام و باز هم سوال اولا که قرار بود یه مقاله بنویسید کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نگید نگفتم که با سند و مدرک محکوم میشید. :-? :-? اینم مدرکش: ((* اما کسی که علاقمند به ترانه سُرایی هست رو اینجا جاش نیست که توضیح بدم اما منتظر مقاله ی بعدیم باشید ، مجبورم کردید در این باره بشینم مقاله ای بنویسما انشاء الله میشینم از الان مینویسم و تا فردا تقدیم حضور شما و بقیه دوستان میکنم )) بعدشم چندتا کتاب و مقاله ی مفید در زمینه ترانه سرایی و ملودی و اصطلاحات موسیقی بهمون معرفی کنید.مقاله هم نوشتید منابعش رو زیر مقاله بنویسید که اگر کسی خواست تحقیقی کنه یا بیشتر یاد بگیره بتونه کمکش کنه به هر حال شما صد تا پیرهن بیشتر پاره کردید. تا برق نرفته لایک رو هم میزنم. :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) موفق باشید.
    • سعید سامانی بخدا درگیر موزیک جدیدم هستم، چرا آیکونه گریه نداره بینه این آیکون ها :< بزار موزیک بره بالا بعدش من نوکرتم هستم :< بعدشم خودت پیرهن پاره کردی ، مگه من وحشیم پیرن پاره کنم؟ :-))
      • شكوفه عبدلي سلام ممنونم بابت همه ی سوالاتی که پاسخ دادید و سوالاتی که قرار پاسخ بدید. =D> انگار سرتون خیلی شلوغه. من قصد جسارت نداشتم منظورم این بود که تجربه تون بیشتره . یه هنرمند فرهیخته در مورد خودش از این اصطلاحات استفاده نمی کنه. موفق باشید
      • سعید سامانی خودمونیم باش رفیق.... @};-
  • سید هادی سجادی من صاحب نظر نیستم وکوچکتر از اونم که نظری بدم ولی تا جایی که تحقیق کردم کار رو از روی ملودی ساختن ؛ عمدتا خوب در نمیاد چون ترانه سرا با محدودیت های زیادی مواجه میشه و چه بسا از وزن و قافیه هم فاصله می گیره و در ضمن کاری که بدست میاد مثل یه کار مصنوعی خواهد بود که شنونده آهنگ کاملا متوجه مصنوعی بودن اون ترانه میشه . علی الخصوص اگه که اون ملودی رو در یک آهنگ خارجی و یا ایرانی قبلا شنیده باشه و همین امر از درجه اعتبار کار اجرا شده خیلی خیلی کم میکنه و قطعا بدونید اگه شنونده هم یک شنونده حرفه ای آلبوم های موسیقی باشه . اگه توجه کرده باشین یه سری از آهنگ های موسیقی برخی از خواننده های ایرانی از روی ملودی های خواننده های عرب و همینطور ترک زبان نوشته شده بود . مثل ترانه (( بسه بسه از شهرام صولتی که دقیقا از روی یکی از آهنگ های نانسی عجرم کپی شده بود )) و سایر .......
    • سعید سامانی شما بزرگ واری و عزیز اما تحقیقاتتون اشتباه بوده دوست عزیزم :-x ترانه نوشتن بر روی ملودی کار هرکسی نیست و محدودیت های خودش رو داره اما برخی از این نوع پروژه ها خیلی موفق و بی نظیر بوده و از روال عادی هم زیباتر شده... همیشه استثنا وجود داره یادت نره... در ضمن در این نوع سبک نوشتن فقط امکان فاصله گرفتن از وزن وجود داره اون هم به مقدار خیلی خیلی کم...اما قافیه رو همچنان باید رعایت کرد. موفق و پیروز باشید گرامی @};-
  • سعید سامانی برم بخوابم سوالی نیست؟ :-/ حالا همچین که میخوابم شکوفه خانم سوالا یادش میاد :<
  • سعید سامانی سوالی نبود؟ :-/
  • سعید سامانی دوستان اگه سوالی در این رابطه هست بفرمایید بنده در خدمتم :-x
  • sepinood pahlevani خب اقای سامانی چون از این مقاله چیز یاد گرفتم لایک میکنم :-) خیلی خیلی ممنونم @};- @};- @};-
  • شكوفه عبدلي سلام و عرض ادب و احترام ممنونم از مطالب مفیدی که ارائه دادید.خیلی خوبه که دانسته هامون رو به اشتراک بزاریم. چند تا سوال از خدمتتون دارم( برای یاد گیری خودم): ۱) اگر ترانه سرایی ،علاوه بر اصول ترانه سرایی در مورد ریتم ، گام، آکورد و هارمونی و... خلاصه اصطلاحات موسیقیایی رو یاد بگیره میتونه تاثیری در ترانه گفتن از روی ملودی داشته باشه؟ این تاثیر تا چه حده؟ ۲) یه ترانه سرای مبتدی اگه بخواد شروع کنه چی کار باید بکنه؟ لطفا قدم به قدم توضیح بدید. ۳) من یه جاهایی خوندم البته نه در این آکادمی، که اصلا مخالف با سرودن ترانه در قالب کلاسیک مثل غزل، چارپاره ودوبیتی و... خلاصه مخالف وزن و قافیه هستن و اصلا از این موضوع به عنوان عقب ماندگی یاد می کنن و با ژست روشنفکرانه ای میگن باید دست از قالبهای کلاسیک خلاص شد.من اصلا با چنین نظری موافق نیستم چون به نظرم وزن و قافیه خودش یه جور موسیقیه برای ترانه. میشه بیشتر در این مورد توضیح بدید؟ و با مثال هایی از ترانه های معروف این مسئله رو جا بندازید؟ چون من این حرف رو از کسایی شنیدم که معروفن. اسم نمی برم. ۴)شما گفتید: پیشنهاد کلی بنده به ترانه سُرایان تازه کار این است که سمتِ این نوع ترانه نویسی نروند و قبل از انتشار هر ترانه ای دانسته های خود را در رابطه با قواعد ترانه سُرایی بالا ببرند… ممنون میشم طی مقالاتی که ارائه میدید در مورد این قواعد ترانه سرایی توضیحاتی رو ارائه بدید. به هر حال اینجا یه آکادمی که باید از هم دیگه یاد بگیریم و تجربه های خودمون رو در اختیار دیگران بزاریم. از طرفی یه مبتدی باید چی کار کنه که دیگه مبتدی نمونه؟ به هر حال باید از یه جایی شروع کنه دیگه؟ درسته؟ پر حرفی بنده رو ببخشید. دیدم شما زحمت کشیدید مطالبی رو گذاشتید که مفیده منم از فرصت استفاده کردم از خدمتون بپرسم و از محضرتون بیاموزم. تا جواب سوالامو نگیرم هم لایک بی لایک( البته شوخیه) :-)) منتظر پاسخهاتون هستم. موفق باشید.
    • سعید سامانی سلام و ممنون بابت حضور گرمتون سرکار خانم عبدلی عزیز :-x بنده حقیر کوچکتر از اونیم که بتونم جوابگوی سوال های استادانه شما باشم ولی در حد توان و دانشی که دارم تا جایی که بتونم در خدمتم و با اجازه دونه دونه پاسخ بدم، خیلیه آخه :))) امروز هم برق خونه ما زیاد و کم میشه میترسه برق بره کلی هم نوشته باشم :))
    • سعید سامانی پاسخ سوال اول : - کسی که ترانه سُرایی رو حرفه ی خودش میدونه و میخواد منبع درآمدی از این راه به دست بیاره و تو دنیای حرفه ای وارد بشه صد البته که باید سولفژ کار کنه ،آشنایی با ریتم و گام و آکورد و هارمونی و خلاصه همه چی که شما مثال زدید فقط واسه آهنگ ساز ها و موسیقی دانان و خواننده ها نیست. یک ترانه سُرای موفق طبیعتاً باید آشنایی و دانش کامل در این باره داشته باشه تا بتونه ترانه ای بگه که مخاطب پسند باشه تا بتونه ترانه ای بگه که بدونه ایراد باشه تا بتونه ترانه ای بگه که همه چیز تموم باشه و هیچ حرفی واسه گفتن توش نباشه...ترانه سُرایی که در این باره دانش کاملی داشته باشه خیلی راحت تر و بهتر میتونه خودش رو با خواننده و آهنگساز یکی کنه و خیلی راحت میتونه فاکتور هایی که اونا میخوان رو توی ترانش بیاره و در کل ارتباط راحت تری بینشون ایجاد میشه @};-
    • سعید سامانی پاسخ سوال ۲: - یک ترانه سُرای مبتدی اگه بخواد شروع کنه؟ جملتون یک مقدار ایراد داره :-)) کسی که میخواد تازه شروع کنه علاقمند به ترانه سُرایی هست نه ترانه سُرای مبتدی، ترانه سُرای مبتدی کسیه که وارد هنر ترانه سُرایی شده یک مقدار هم در این باره دانش یا تجربه داره اما اطلاعاتش ناقصه یا ایراداتی داره که باید رفع شه تا به مرحله ی بعدی از ترانه سُرایی برسه... * اما کسی که علاقمند به ترانه سُرایی هست رو اینجا جاش نیست که توضیح بدم اما منتظر مقاله ی بعدیم باشید ، مجبورم کردید در این باره بشینم مقاله ای بنویسما :)))) انشاء الله میشینم از الان مینویسم و تا فردا تقدیم حضور شما و بقیه دوستان میکنم :-x
      • شكوفه عبدلي ممنون بابت توضیحات شما منتظر جواب و مقاله های بعدیتون هستم. اگه برق نره چیزای خوبی ازش درمیاد :-)) :-)) :-))
      • سعید سامانی خیلی شیطونیا :-))
    • سعید سامانی پاسخ سوال ۳ : - مثال از ترانه های معروف نمیخواد این بحثی هست که خیلی راحت میشه با یک مثال جوابش رو داد... یکی که مثلاً به نظر خودش روشنفکر و امروزیه بیاد بگه فلان بنای تاریخی رو خراب کنید جاش یه برج ۱۰۰ طبقه بسازید و یا ... شما به طرز تفکرش نمیخندید؟ اینجا ایرانه همه نوع آدمی پیدا میشه اما ما نباید زیاد جدیشون بگیریم :-)) بخاطر حرف یه تازه به دوران رسیده که حالا یه شهرت کوچیکی هم داره که ما نمیتونیم دست از فرهنگمون برداریم... قالب کلاسیک تاریخچه ی ماست...و خیلی جاها هنوز استفاده میشه، حتی چند وقت پیش یک موزیک گوش دادم که ترانه ای در قالب کلاسیک رو با ریتمی جدید و آهنگ سازی مدرن وکلیپی فوق العاده به تصویر کشیده بودند و گیرایی فوق العاده ای داشت و توی تاپ۱۰ PMC و AAA Play به خوبی جای گرفت که من بخاطر ارتباطی که با این ۲شبکه دارم متصل شدم به خواننده این اثر و دارم بیشتر در مورد سبکش اطلاعات کسب میکنم... به نظر من هرچیز که خوار آید روزی به کار آید امیدوارم جوابم قانعتون کرده باشه @};-
      • شكوفه عبدلي بازم سوال دارم. درمورد قالب ترانه. قالب ترانه از ابتدا باید یکی باشه درست مثل شعر کلاسیک؟ یعنی یا در قالب غزل باشه یا چهار پاره یا... اگر نباشه ایراد محسوب میشه؟ اگر ایراد داره ،این ایراد اگر در کل ترانه گیرا باشه میتونه بهش لطمه وارد کنه؟ آیا مجازیم با رعایت وزن و قافیه ترانه ای بگیم که سخت بشه گفت در چه قالبی سروده شده؟ دلایلش رو بگید که قانع بشم.
      • سعید سامانی من الان از گشنگی دارم میمیرم سوالاتت رو بزار واسه شب این آخریش بوداااااا :-)) دنیای ترانه خیلی وســــــــیع و لطیفه در این باره نظرات مختلفی وجود داره اما نظر شخص بنده اینه که با رعایت وزن و قافیه و... میتونیم خودمون یک قالب ترانه جدید هم بسازیم... ترانه مثل دنیاست (وسیع و نامحدوده ،کسی هم از آخرش خبر نداره،یعنی انتها نداره... ) ، ما کافیه اصل مطلب رو رعایت کنیم بقیش فرمالیتست ;)) و کسی نمیتونه شمارو به مجاز ها و غیر مجاز ها محدود کنه خیلی مختصر و فکر کنم مفید توضیح دادم گلم :-)) :-x تاحالا انقدر قانع نشده بودی درسته؟؟؟ :-))
    • سعید سامانی پاسخ سوال ۴ : - متأسفانه در این آکادمی مرسوم شده که ترانه های پر ایراد و ضعیف هم به این بهانه که طرف باید یاد بگیره و ایراداتش رو بفهمه انتشار داده میشه... وقتی که یک منتقد ایرادات کسی که مثلاً در ارتباط با قافیه دانش کاملی نداره رو میگیره چند اتفاق ممکنه رخ بده : * ترانه سُرا جنبه نقد نداشته باشه و این را یک توهین تلقی کنه * نقد پذیر باشه و ایرادش رو بر طرف کنه که در این صورت به صورت تجربی چیز یاد میگیره و هنوز از لحاظ دانش ضعیفه * بخاطر نقدی که شده روحیش رو از دست بده و کلاً از حرفه ی ترانه سُرایی ترد و نا امید بشه و این حرفه رو برای همیشه بزاره کنار * و خیلی اتفاقات دیگر - نظر شخصی بنده اینه که کسی که میخواد از مبتدی بودن در بیاد باید در این زمینه کسب دانش کنه ، حال کسب دانش از طریق های مختلف امکان پذیر است: * مقالات اساتید *درس خواندن در رشته ادبیات و... *رفتن به خانه ترانه ی شهرشون و تبادل اطلاعات ( بیشتر شهر های ایران خانه ی ترانه داره ) من به شخصه گزینه آخری رو پیشنهاد میکنم ، چون ترانه سُرا هم از لحاظ دانش بالا میره ، هم تجربه...
      • شكوفه عبدلي خوب کسی که کارش رو برای ارسال نظر میزاره باید منتظر هر گونه نقدی باشه. به به و چه چه کردن برای یک کار که ارزش ادبی نداره خیانت به سراینده ی کاره چون اونو از اشتباه در نمیاره و باعث میشه راه غلط رو ادامه بده اما شیوه ی نقد هم خیلی تاثیر گذاره. لحن و شیوه ی نقد هم قطعا بر هر کسی تاثیر گذاره. با عصبانیت و لحن خشن نقد کردن هر کسی رو زده میکنه و باعث جبهه گرفتن میشه. قبول دارید؟ من خودم بعضی وقتا ازم نقد میشه اون لحظه ناراحت میشم اما سعی میکنم پاسخی ندم تا از اون حال و هوا دربیام و عاقلانه بهش نگاه کنم که این نقد درسته یا نه.اگر اشتباه کنم میگم اشتباه کردم وگرنه دلیل میارم و از کارم دفاع میکنم. من برای شما بسیار احترام قائلم اما احساس میکنم شما یه مقدار آرمان گرا هستید و می گید که نباید کارای ضعیف انتشار داده بشه، البته این نظر شماست و کاملا محترم و متین، اما شاید خیلیا این امکان براشون نباشه که از راههای دیگه کسب اطلاعات کنن یا نظر دیگران رو بدونن( اینم یه فرضیه س دیگه) شایدم چون آکادمی فضای به روزتریه و مخاطبان بیشتر و متفاوت تری داره قطعا از زوایای بیشتری مورد بررسی قرار میگیره این آکادمی میتونه ایرادتشون رو بهشون یاد بده تا در دیگر ترانه ها این اشکالات رو نداشته باشند و بیشتر یاد بگیرن. البته همه اینا در صورتیه که هم فرستنده ی اثر جنبه ی نقد داشته باشه و هم نقاد درست و حساب شده و با لحنی صمیمانه طرف رو راهنمایی کنه. جسارت بنده رو ببخشید. سپاسگزارم که به پرسش هام پاسخ میدید. موفق باشید. @};- @};- @};-
    • سعید سامانی امیدوارم جوابگوی سوالات استادانه ی شما بوده باشم موفق و پیروز باشید هر روز با قدم های محکمتر سامانی @};-
      • شكوفه عبدلي یک دنیا ممنون و سپاسگزار بازم اگر سوالی به ذهنم رسید حتما مزاحمتون میشم @};- @};-
      • سعید سامانی :< لایک نکردی :<
  • بهزاد صنعتی مقالت استثنایی بود داداش،عالی @};- @};- @};- @};- @};- @};- لایک @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • امیرعلی تاج =D> =D> =D> =D> =D> =D>
  • محمد باقر عباسی با عرض سلام و خسته نباشید آقای سامانی و ممنون بابت مقالتون . فکر می کنم بدون ملودی محدودیتی وجود نداره و میشه متناسب ترین وزن ، بهترین واژه ها رو انتخاب کرد اما مسلماً توی ملودی وزن رو نمیشه انتخاب کرد و این بعضی وقت ها باعثِ جدا شدن از هدف میشه به قول شما کار ترانه سرایان چیره دستی هست که به این روال عادت دارند و بسیار تجربش کردند . البته در بعضی موارد ساختار شکنی هایی هستند که با توجیهِ "نظر شخصی" و "سبک" و "مطلقاً مهم دونستن احساس" عرضه میشه. ممنون بابت اینکه نکاتی جدیدی رو آموزش دادید @};- @};-
  • حمید رحیمی منم موافقم خودم هم زمانی این اشتباه رو کردم. البته بیشتر به این خاطره که کسانی که به ترانه سرایی علاقه من میشن فکر میکنن که ترانه فقط برای آهنگ و .. سروده میشه و تفاوتش با شعر اینه. در حالیکه این طور نیست و لطافت ترانه تو ادبیات بیشتر از شعره. این نیست که هر محاوره ای رو بشه در اون راه داد و به بهانه ملودی وزن و ... رو به هم ریخت. البته این اشتباهاتو خودم هم تجربه کردم :"> ترانه سرایی هنره
  • مرتضی تلیکانی سلام ممنون از اینکه اطلاعاتتون رو در اختیار ما قرار دادین.
  • علی یاری سلام سعید جان مقالت زیبا بود استفاده کردم ولی بحثی هس که دیروز نزدیک بود این بحث من و حمزه زارعی رو به دعوا بکشه اینجا آکادمیه ترانه ها به صورت نوشتاری انتشار پیدا میکنه و حتما باید وزن و قافیه داشته باشه ولی خب ترانه ای که قراره اجرا شه نیاز به وزن مشخص نداره من خودم اینجور کارارو تو آکادمی نمیزارم ولی ترانه ی اجرایی رو ملودی زیبا تره و دلنشین تر موفق باشی @};- @};- @};- @};-
    • سعید سامانی خب اینم جای بحث داره من نمیخواستم کلاً این مقاله رو بزارم... یه بنده خدایی که اسمش رو نمیارم و راه افتاده تو آکادمی با دانش نداشته بقیه رو نقد میکنه با این بهانه که ترانه رو روی ملودی نوشته یه سری اراجیف رو به نام ترانه انتشار داده بود ، مجبور شدم همچین مقاله ای بنویسم تا خیلیا با این قضیه آشناییت پیدا کنند. :<
    • سعید سامانی بخاطر حضور گرمت ممنون علی عزیزم @};-
  • Amin Qasemi خیلی خوب بود استفاده کردم...بله نوشتم ترانه روی ملودی بسیار کار سختیه سعید جان...من خودم شاید صد بار دویست بار یه آهنگ رو گوش میکنم تا ملودی و ریتم و فضاش دستم بیاد :) @};- @};- @};- :-x :-x @};- @};- @};-