وحشت فاصله
 منم اونکه از وحشت فاصله..
همش ردپاتو نگا ..می کنم..
یه کوهم که با انعکاس یه درد
تو رو با سکوتم صدا میکنم ..
…………
تو اونی که پشت همه گریه ها
تو هر قصه ای قهرمانم شدی
همونی که با رفتنی بی دلیل
معمای این داستانم شدی …
منم اونکه با التهاب یه درد
تو لحن سکوتش صدای تو بود
همونی که اون سمت هر فاصله
تو دلتنگیاش ردپای تو بود..
به مفهوم این واژه ها فکر کن
به زخمی که رو اعتماد منه
به مطلق ترین شکل هر واژه ای
که یاد آوره انجماد منه
نزار توی تکرار این لحظه ها
تنفس برام غیر عادی بشه
صدایی که لبریز اسم تو یه
دچار سکوتی ارادی بشه …..
 
				 وحیدی(سورمه)	
			
			سلام آقای اکرمیان واقعا زیبا بود ترانتون لذت بردم از خوندن ترانتون لایک۴ تقدیمتون =D>  =D>  =D>  =D>  =D>  @};-  @};-  @};-  @};-  @};-
وحیدی(سورمه)	
			
			سلام آقای اکرمیان واقعا زیبا بود ترانتون لذت بردم از خوندن ترانتون لایک۴ تقدیمتون =D>  =D>  =D>  =D>  =D>  @};-  @};-  @};-  @};-  @};-		
	
	 حسین خزایی	
			
			موفق باشی سید جان .. قلمتون نویساا @};-  @};-
حسین خزایی	
			
			موفق باشی سید جان .. قلمتون نویساا @};-  @};-		
	
	 QaemZabihi	
			
			سلام لایک ۴ منم... مممنونم @};-  @};-  @};-
QaemZabihi	
			
			سلام لایک ۴ منم... مممنونم @};-  @};-  @};-		
	
	 نيما سكوت	
			
			درود جناب اکرمیان ترانه بسیار زیبایی بود واقعا لذت بردم احسنت به این احساس و تصویر سازی زیبا فقط جسارتا به جای معمای این داستان اگر مثلا یه چیزی توو مایه های معمای بی جواب یا مبهم یا نمیدونم یه چیزی توو این مضمون میگفتید فکر کنم بهتر بود ببخشید لایک هم که دارید
نيما سكوت	
			
			درود جناب اکرمیان ترانه بسیار زیبایی بود واقعا لذت بردم احسنت به این احساس و تصویر سازی زیبا فقط جسارتا به جای معمای این داستان اگر مثلا یه چیزی توو مایه های معمای بی جواب یا مبهم یا نمیدونم یه چیزی توو این مضمون میگفتید فکر کنم بهتر بود ببخشید لایک هم که دارید		
	
	 پنجاه درجه
پنجاه درجه قصه ی باغ
قصه ی باغ بی خیالت شدم
بی خیالت شدم