دلم
دلم می گرده دنبال تو اما
غریبه، راه اینجا رو بلد نیست
تو گفتی آخر خطی میدونم
همیشه آخر دنیا که بد نیست؟!
مث دریا که ساحل رو نداره
برای دیدنش هم بیقراره
منو از پشت پلکات زود بر دار
عزیزم جای دریا پشت سد نیست؟!
چه مغروری نمی خوای من بفهمم
که عشقم قلبتو درگیر کرده
یه احساسی بهم میگه نگاهت
توی چشمای خیسم گیر کرده
شاید می ترسی از من تب بگیری
تب عشقه که درمونی نداره
دیگه دیره بخوای پیشم نباشی
دل ِ من قلبتو تسخیر کرده
از اول رسم دنیا عشق بوده
خدا هم ما رو با هم دوست داره
اگه باشیم کنار هم می بینی
ما رو دست خوشی ها می سپاره
ترانه قدیمی