اقتصاد،مذهب،سیاست،جامعه

اقتصاد نوشته پشتِ گردنت* / که توّرم داره عشق، روی لبام
که تا گردنت رو می بوسم یه ریز، / بد به هم می ریزه بازار سهام
تــو موهات دریای مذهب روبراس / نوح و موسی، غرقِ دریان بی بلم
ایندفه دریا رو من وا می کنم، / تا که لای موی تو دست می برم
بس سیاست رو نوشتن تـــو نگات، / که شدی هم پای سازمانِ ملل
صلح میشه کلّ جنگهای جهـــان، / وقتی می چسبی بهم، میگی: بغل!
جامعه یعنی که انگشتای تو، / وقتی دستاتُ از عشق مشت میکنی
اجتماع رو به تزلزل میره باز، / وقتی واسه عشق به عقل پشت میکنی
*
کل مفهوم جهانم این شبــا، / به یه تعریف خلاصه قانعه
اصل دنیا روی این تخت جاریه: / اقتصاد، مذهب، سیاست ، جامعه!
*
حرف بزن! پوچه جهان بی حرف تو، / مث لکه های روی ملحفه س
آدماش بی فلسفه ن، عین سکوت / حرف بزن! حرفات کتاب فلسفه س
این سرآغازِ تمام ماجراست / جایی که الان نشستی، عشق من!
گور بابای دکارت لعنتی… / تو فقط ثابت کن هستی: عشق من!
نسخه ی این قرن بیمارُ بپیچ / رو جنازه ش با یه ژست خاص بایست
آخرالزمانُ رو کن واسه من… / دیگه هیچ کس پشت این در زنده نیست
ما بقایای یه تاریخِ گُمیم / دایناسورهایی که برگشتیم به هم
قصه هایی که کسی از ترس نگفت / حرف بزن تا هی بگم، تا هی بگم…
هی بگم از اقتصاد، رو گردنت، / هی بگم از مذهب و دریای تو…
از سیاست تو نگات، از اجتماع… / تــــو فشارِ لای انگشتای تو …
حرف بزن، پوچه جهان بی حرفِ تو / نسخه ی این قرن بیمارُ بپیچ
پشت این در، یه جهانِ رو به مرگ / پشت این در یه جهانِ رو به هیچ…
*
کل مفهوم جهانم این شبــا، / به یه تعریف خلاصه قانعه
اصل دنیا روی این تخت جاریه: / اقتصاد، مذهب، سیاست ، جامعه!
*
پ.ن۱:
ایده ابتدایی ترانه و مصرع "اقتصاد نوشته پشت گردنت" بر اساس تکه ای از شعر «این زن» اثر خوان گلمن" می باشد:
خورشید در صدایش بود انگار
بر گل‌های سرخ همه‌ی نام‌هایش را نوشته بودند
جز یک نام
و وقتی برمی‌گشت
پشت ‌گردنش، برنامه‌ا‌ی اقتصادی بود
با نمایش هزاران تصویر و تراز مردگان در دیکتاتوری نظامی.
هیچ‌کس هنوز نمی‌دانست
که می‌خواهد چه دور
چه دور برود
این زن.
*
پ.ن۲:
به دلایلی برای قابل انتشار بودن، دست به خودسانسوری دردناکی زدم و واژه ها تغییر یافتند.از بابت اثرات احتمالی پوزش می طلبم.

https://www.academytaraneh.com/89141کپی شد!
1116
۳۰

  • محسن یاران سلام. @};- @};- @};- از خوندن این ترانه لذت بردم.خیلی خوبه صلح میشه کلّ جنگهای جهـــان، / وقتی می چسبی بهم، میگی: بغل! =D> =D> =D> اما این دو بیت رو دوست نداشتم اگه خودم تنها باشم خوبه ولی وقتی همه با هم میخوایم بخونیم اصلا خوب نیست نمیدونم متوجه منظورم شدین یا نه؟؟؟ اصل دنیا روی این تخت جاریه: / اقتصاد، مذهب، سیاست ، جامعه! حرف بزن! پوچه جهان بی حرف تو، / مث لکه های روی ملحفه س برای نسل جوانتر که خیلی باهوش اند تاثیر نامطلوبی خواهد گذاشت.و ثانیا این ترانه رو تبدیل به یه ترانۀ درِگوشی کرده. اما در مورد پشت گردن. در ضرب المثل های ایرانی "پشت گردن" کنایه از چیزی هست که هرگز دیده نمیشه و دست نیافتنی هست.منظور شما این بوده؟؟؟ ولی احساس میکنم در غرب یه معنای دیگه ای داره که وقتی شما در مصرع بعدی میگین "لبام" منو به سمت برداشت دوم میبره اگه توضیح بدین ممنون میشم شاید این ترانه برای +۱۸ مناسب باشه
    • مجتبی پورکاشانی سلام دوست عزیزم ببخشید که توی این مدت سر نزده بودم طبیعتا این کامنت رو هم ندیده بودم. اول ممنون از نظر لطف شما. خیلی خوشحالم که دوست داشتید کار رو و لذت بردید در مورد اون دو مصرعی که گفتید دوست نداشتید، تا جایی که متوجه شدم منظورتون اینه که از نظر اخلاقی صحیح نیست مطرح کردن تعابیرِ توی اون بیت ها. درست میگم؟ راستش من جامعه شناس نیستم که بتونم قضاوت کاملا صحیحی در مورد نظرتون بدم. اما نظر شخصی خود من اینه که پنهان کردن مسائل، دلیل بر حل اونها نیست. فکر می کنم اگه ما توی ترانه ها وارد بعد عاطفی تر و به تعبیری داخل اتاق خواب نشیم نه تنها تکه بزرگی از توصیفات و شاعرانه گی رو از دست میدیم، تازه این انکارمون هم هیچ تاثیر خاصیدر نگاه دیگران نداره. اتفاقا نسل جوان ما چون باهوشن خیلی بهتر بعد شاعرانه مسائل رو درک میکنن. من اعتقادم بر اینه که ما باید همگام با دنیا جلو بریم. تابوها تا حد امکان باید کمتر باشن تا دایره کلام و واژه گسترده تر بشه. شما همین قاعده ای که ارشاد برای چاپ یک کتاب ترانه رو گذاشته نگاه کنید. "بوسه" " خودکشی" و ... نباید باشد. می دونید اینطوری چندتا اثر قیچی میشن. به همراه اونها شاعرانه ها و ابتکارات و در نهایت ترانه سراهایی خوب هم قیچی میشن. ترانه زنده به توصیفاته. من قصد نداشتم نگاه خودم به بیت اول رو زیاد توضیح بدم اما چون چند نفر پرسیدن خدمتتون میگم.در مورد پشت گردن منظور شاعر شعر اصلی ارتباطی به ضرب المثل مربوطه نداره تا جایی که من میدونم. اما منظور شخص خود من این بوذه که پشت گردن معشوق نقطه شروع یک رابطه عاشقانه ست (فکر می کنم عموما واقعیت هم همینه) که تا بیت چهارم هم ادامه پیدا میکنه این توصیف عاشقانه. از طرفی در نگاه شخص من اقتصاد هم نقطه شروع هر نوع دگردیسی و همین طور هر نوع التهاب در هر نظام ساختاریه. التهابی بنیادی که تا آخر ترانه بهش اشاره میشه. حالا اگه این توضیحات رو کنار هم بچینیم احتمالا متوجه میشیم چرا "تورم داره عشق روی لبای اول شخص ترانه" در مورد اینکه ترانه برای +۱۸ مناسبه هم اینطور فکر نمی کنم. ترانه بالا فقط یه توصیف شاعرانه ست. اثر سوئی فکر نمی کنم داشته باشم. امیدوارم توضیحاتم کافی بوده باشه. ممنون که اینقدر ریز توی ترانه ها دقت می کنید و نکته سنج هستید جناب یاران همیشه شاد و سلامت باشید دوست عزیزم
  • مهدي دمي‌زاده سلام دوست من لذت بردم از این زاویه دید و جسارتی که با وجود سانسور بازم عالی بود
  • ناهید ملکی سلام خیلی سبک جالب زیبا و متفاوتی بود ممنون =D> =D> =D> @};- @};- @};-
  • شبنم باقری سلام خیلی دوسش داشتم پسندیدم ۹
  • وحیدی(سورمه) سلام زیبا بود موضوع جالبی داشت لایک۸ تقدیمتون @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • مریم سپید درود جناب پورکاشانی... ترانه تون عالی بود...با تعابیر و فضاسازی بکر و زیبا.... فقط جسارتا سکوت هم واسه خودش فلسفه داره ها ;)) ( و اینکه ای کاش خودسانسوری نمیکردین ) ۸-> مانا باشید و نویسا...لایک تقدیمتون @};-
    • مجتبی پورکاشانی سلام دوست عزیز خیلی خوشحالم که دوست داشتید ترانه رو نظر لطف شماست سکوت هم البته که فلسفه داره از نظر خیلی ها. منظور ما رو سکوت های بی فلسفه در نظر بگیرید ممنون از دقتتون شاد و سلامت باشید همیشه @};-
  • سعید دشتی مطلق کل مفهوم جهانم این شبــا، / به یه تعریف خلاصه قانعه اصل دنیا روی این تخت جاریه: / اقتصاد، مذهب، سیاست ، جامعه! بسیار زیبا بود واقعا لذت بردم مرسی @};- @};- @};-
  • حامد حسینی سلام آقای پور کاشانی ترانتون واقعاً عمسق بود و خیلی دوس داشتم کارتون رو... فقط یه سوال چه رابطه ای بین پشت گردن و اقتصاد هست؟ البته خودم یه کوچولو می دونم اما می خوام منظور شما رو دقیق تر بفهمم... تشکر...... @};-
    • مجتبی پورکاشانی سلام دوست عزیز ممنون از نظر لطف شما خوشحالم که دوست داشتید توی پی نوشت توضیح دادم این ایده براساس شعر "این زن" خوان گلمن، شاعر آرژانتینی ، به عنوان مطلعِ ترانه قرار وجود امد. متاسفانه توی ترانه ما، استفاده از ادبیات لاتین به ندرت اتفاق میافته، در حالی که واقعا ادبیات نابیه. گلمن هم شاعریه که عموما در شعر لذت بخش ترین و عاشقانه ترین توصیفات رو در قالب دردناک ترین مصیبت ها و تلخکامی اقتصادی و سیاسی کشورش بیان می کرده. که یکی از این دردها نظام دیکتاتوری و نظامی آرژانتین در دهه های ۵۰ تا ۸۰ بوده که همراه با تلاطم اقتصادی بسیاری بوده. توی این شعر هم بیان می کنه: خورشید در صدایش بود انگار بر گل‌های سرخ همه‌ی نام‌هایش را نوشته بودند جز یک نام و وقتی برمی‌گشت پشت ‌گردنش، برنامه‌ا‌ی اقتصادی بود با نمایش هزاران تصویر و تراز مردگان در دیکتاتوری نظامی. امیدوارم کافی بوده باشه توضیحاتم شاد و سلامت باشید @};-
  • مهتاب رجبي كيا عالی و جالب بود
  • علی اصغر شریفی کار همینطوری هم خیلی زیبا بود اما جمله خودسانسوری به کل اذیتم کرد. کاش اصلش رو میزاشتید، حداقل اگه میشه برام خصوصی بفرستید. پسندیدم. @};- =D>
    • مجتبی پورکاشانی سلام دوست عزیزم خوشحالم که دوست داشتید ممنون از نظر لطفتون به هر حال شرایط اینطوریه که نمیشه چشم، پیام های خصوصی درست بشه حتما میفرستم ممنون که اینقدر پیگیرید و لطف دارید همیشه شاد و سلامت باشید @};-
  • amin-sheykhi سلام مجتبی عزیز نتونستم نیام پای این ترانه ت.در موردش یه کم تو فیسبوک برات نوشتم تو پیام. واقعاً عالی بود،زبانت مختص خودته و ترانه هات رو میشه کاملاً از صد فرسنگی تشخیص داد و این یعنی سبک دار بودن...صمیمانه بهت تبریک میگم. یه جورایی من و یاد ترانه "عمق تاریخ" از خودت انداخت. لذت بردم و خوشحالم که ترانه هات رو میخونم. شاد باشی @};-
    • مجتبی پورکاشانی سلام امین عزیز ممنون ازت که به یاد بودی و لطف کردی برادر به من لطف زیاد داری و خیلی خوشحالم که دوست داری سبک کارم رو. واقعا ممنون ازت خود تو هم بعد از مدت زمانی که توی این سایت ترانه می نویسم گاهی، توی جوون ترها، جزو بهترین هایی و مطمئنم قلمت مال خودت خواهد ماند. آره شبیه عمق تاریخ هم هست یکجورهایی. طبیعیه. این حلقه نوشتاری شخصی منه. اینجور نویسم. باز ممنونم ازت شاد و سلامت باشی همیشه @};-
  • محمد باقر عباسی سلام کار بسیار زیبایی بود . واقعاً لذت بردم . بسیار پسندیدم @};-
  • امین بهاری زاده سلام مجتبای عزیز عاشق این تفکراتتم...کار بسیار زیبایی بود...احسنت...امان از خودسانسوری...امان... ;)) ;)) =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • علیرضا سرمدیان سلام آقای کاشانی عزیز ..... خیلی عالی بود در یک کلام ،فقط کاش بدون سانسور بود ،چون من همون اول که خوندم حس کردم ،که باید بیش از اینا ازون فضا صحبت می شد .. ولی خب بازم لذت بخش بود ... :-) =D>
  • ناشناس سلام تشابیه فوق العاده ای بود @};- @};- =D> =D> همه جدید و بی نظیر بهتون تبریک میگم عالی بود @};-