*فقط پایانو می بینی*+* خوابِ مرگ*
فصل امتحانات هست ،امیدوارم همه موفق باشن ،امروز می خواستم گوشیمو ریست فکتوری کنم، این دو تارو کشف کردم .اولیو درحال قدم زدن نوشتم .خواستم بهونه ای باشه که تو جمعتون باشم .
تو این روزای بی برگی
چقد جانانه می جنگی
تو یه سروِ تنومدی
ولی غمگین و دلتنگی
تو که از من گریزونی
چرا فر کردی موهاتو
من این استایلو دوس دارم
نه این تکرارِ اخماتو
پیامات ساده و سردن
ولی تب داره اشکاتن
عجب مُهری گذاشتی پاش
این از تاثیر لبهاتن
تو خلوت جاتو پر کردم
که غم ها جا نشن پیشم
شلوغی حجمِ عکساتن
تو انبوهش تلف می شم
یه کم حرفامو باور کن
دارم پلک می زنم انگار
فقط چشمامو می بینی
دارم می میرم از تکرار
تو از پرواز می گفتی
پاهام قفل و زمین گیره
فقط پایانو می بینی
شروعم روی مین میره
…………………………………………………
ترانه سبک راک ……
* خوابِ مرگ*
کابوسای من ….از مرزِ تهدیدم گذشت
فال قهوه هام …تعبیرِ این باور شده
برقِ تیرِ ترس …..از بیخِ گوشِ من گذشت
امشب حال من ………از دیشبم بدتر شده
بال و پر زدم ….شاید که بالاتر برم
شب شد نقره فام…تصویرِ سایم روی بام
دستای من از فانوس هم بالاتره
وی نس تو نو من….لحظه به لحظه کام به کام
قفلِ فکرِ من..رو حد و مرز این قفس
غرقن کشتیام….آغوشِ من بازه ولی
اوضاع من از چالوس هم پر پیچ تره
چشمام خون ِسرخ…با کوچه همرازه ولی
پاییز از خزون…..قدری چشیده طعمِ مرگ
فرشِ کوچه ها….منظومه ای از برگ زرد
مردِ رفتگر…..جارو کشیده روی آب
قابِ خیسِ جوی ……مهمون نوازِ ماهُ مرد
من با خوابِ شب….تا صبح می جنگم ولی
مه آلوده شهر…….حجمِ سحر تا انتهاست
رو رویای تو….چشمامو می بندم ولی
سازِ جغدِ شوم……..پیچیده توی این فضاست
فریاد و سکوت ….تلفیقی از ریتمِ دلم
قبل از خودکشی……پیراهنم شد لاله گون
این بود خوابِ مرگ… از بیخِ گوشِ من گذشت
خودکارم به دست…..لیوانِ آبم واژگون