آهای

آهای مغرور بی احساس، دارم از شهر تو میرم
دیگه حرفی نمی مونه، جز اینکه از تو دلگیرم

دارم میرم یه جایی که، یه مجنون عاشقم باشه
شاید یک مرد، یک آدم، اسیر عشق حوا شه

نفهمیدی من عاشق، شبا رو بی تو تب کردم
به شوق دیدن چشمات غما رو جون به لب کردم

نخواستی عاشقم باشی، نخواستی فرصتا بودن
تو با چشمات بهم گفتی، تلاشام سخت بیهودن

همیشه سخته دل کندن، ولی این بار آسونه
دلم دیگه باهات قهره، دیگه بسه نمی تونه

آهای مغرور بی احساس دارم از شهر تو میرم
دیگه حتی تو تنهاییم سراغت رو نمی گیرم

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/89031کپی شد!
848
۳۱

درباره‌ی شكوفه عبدلي

شكوفه عبدلي / یک قرن مرده بودم در انتهای فریاد دست مرا گرفتی، گفتی شکوفه برخیز برخاستم ولی نه، در این زمانه هستم حرف نگفته ای در این واژه های ناچیز امشب که با تو هستم ، جای دو چیز خالیست یک مولوی کم است و، دیوان شمس تبریز / آدرس وبلاگم: http://nmidanm.blogsky.com

  • مائده لطفی سلام عزیزم خیلی به دلم نشست..عالی بود... همیشه سخته دل کندن، ولی این بار آسونه...
  • ناهید ملکی آهای مغرور بی احساس دارم از شهر تو میرم دیگه حتی تو تنهاییم سراغت رو نمی گیرم سلام شکوفه جان عالی بود احساست مرسی =D> @};- @};- @};- @};- @};-
    • شكوفه عبدلي سلام خانم ملکی عزیز ممنونم از دلگرمی هاتون. جسارتا براتون ایمیل فرستادم در مورد یه سوالی ازتون راهنمایی خواستم. ممنون میشم راهنماییم کیند. @};- @};-
  • عقیل پورجمالی خانم عبدلی عزیز سلام نمی دونم قبلا پای این ترانه نظرمو مفصل نوشته م یا نه ..با این حال پرحرفی میکنم: ترانه ای با وزن "مفاعیلن، مفاعیلن" و موضوع عشق زمینی..قافیه های ترانه خیلی مخاطب رو غافلگیر نمیکنن، اما در جهت بیان معنی و مفهوم، ساده و قابل قبولن.. با اینکه ترانه ای با احساس منفی به حساب میاد، شاعر به بد و بیراه گفتن به معشوقش نمی پردازه ..سیر روایی ترانه تا آخر حفظ شده و ترانه بدون اینکه دچار پراکنده گویی بشه، نمره ی قبولی میگیره آهای مغرور بی احساس، دارم از شهر تو میرم دیگه حرفی نمی مونه، جز اینکه از تو دلگیرم...هجای اول این دو مصرع (آ، دی ) هجای بلند هست و از وزن تبعیت نمیکنه...اما از اونجایی که مصوت این دو هجا ، مصوت "آ" و "ای" هست..و توی تلفظ میشه با اخفا اونا رو خوند،خیلی توی خوندن به چشم نمیاد ..نکته ی دیگه ای که اول ترانه از ذهنم جا موند اینه که جای بعضی آرایه های لفظی و معنوی توی این ترانه ی زیبا خالیه دارم میرم یه جایی که، یه مجنون عاشقم باشه شاید یک مرد، یک آدم، اسیر عشق حوا شه...نکته ای رو که در مورد وزن بند اول عرض کردم، در مورد هجاهای اول این بند هم صدق میکنه...دیگه اینکه با توجه به گلایه ی شاعر از معشوق.."اسیر کردن معشوق" عبارت مناسبی نباشه و با تمنا و خواهش عاشق همخونی نداره..بهتره گفته بشه: شاید یک مرد، یک آدم، شریک عشق حوا شه نفهمیدی من عاشق، شبا رو بی تو تب کردم به شوق دیدن چشمات غما رو جون به لب کردم...بذارید یه نگاه به آرایه های این بند بندازیم: "شب" و "تب" مصرع اول رو مسجع کردن...توو مصرع دوم "غما" مثل یه انسان فرض شده و تشخیص رو داریم...از طرفی جون به لب کردن غما هم یه کنایه محسوب میشه..و تب کردن عاشق هم یه اغراق محسوب میشه...در کل بند متمولیه..میتونن یارانه ش رو قطع کنن نخواستی عاشقم باشی، نخواستی فرصتا بودن تو با چشمات بهم گفتی، تلاشام سخت بیهودن...عبارت "سخت بیهوده ن" یه عبارت رسمی و کت و شلواری محسوب میشه و یکدستی زبان ترانه رو به هم زده همیشه سخته دل کندن، ولی این بار آسونه دلم دیگه باهات قهره، دیگه بسه نمی تونه ..."همیشه سخته دل کندن" یه جور فرافکنیه...اینجور عبارات ضرب المثل به حساب میان آهای مغرور بی احساس دارم از شهر تو میرم دیگه حتی تو تنهاییم سراغت رو نمی گیرم...پایان این ترانه رو شدیدا دوست دارم..به دلیل استفاده ی دوباره و متفاوت از عبارت "آهای مغرور بی احساس دارم از شهر تو میرم" ست...این مصرع توو شروع ترانه هم استفاده شده..اما اونجا بعد از این مصرع شاعر فقط اینو بیان میکنع که :" ازت دلگیرم"...اما توی بند آخر بعد از این مصرع آب پاکی رو روی دست معشوق میریزه : دیگه حتی توو تنهاییم، سراغت رو نمی گیرم...یعنی اینجا شاعر حرف آخرشو میزنه...حرفی که توی بند اول هنوز بغض وا نکرده ...به طور کلی زیبایی های این ترانه توی چشم هستن...ممنون از ترانه ی زیباتون..موفق باشید! ♡♡♡♡♡...لایک ۵ هم تقدیمتون!♥♥
    • عقیل پورجمالی با اجازه تون دو تا درخواست هم از مدیریت سایت دارم که چون پیام خصوصیم فعال نیست ، جسارت کردم و این صفحه رو اشغال کردم: اولی مربوط میشه به مشکل ورود به حساب کاربری از طرف دوست خوبم "صالح حسینی" و اینکه حتی ایمیل ایشون هم برای تغییر رمز تایید نمیشه...دوم همون فعال نبودن ارسال و دریافت پیام خصوصی بنده ست..حتی جعبه ی پیام های قبلیم هم خالیه ...ممنون میشم پیگیری بشه!
    • شكوفه عبدلي سلام و عرض ادب و احترام سپاسگزارم آقای پور جمالی از وقتی که گذاشتید و نکات بسیار خوبی که اشاره کردید. ممنونم ازتون. شاد و سربلند باشید. @};- @};- @};-
  • حامد حسینی مثلِ همیشه..... @};-
  • حمزه عليزاده سلام .. یه کار عالی بود ... لایک ۴ تقدیم به شما @};- @};- @};- @};-
  • امین بهاری زاده سلام آبحی کار بسیار زیبا و پر احساسی بود...احسنت...لذت بردم... =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • محسن یاران سلام.خیلی خوب @};- @};- @};- کاش بیوگرافی رو کامل بنویسن
  • مرتضی تلیکانی سلام موفق و سربلند باشید نخواستي فرصتا بودن؟ متوجه این بخش نشدم.
    • شكوفه عبدلي سلام و عرض ادب و احترام راستش اين قسمتش مي خواستم بگم فرصتها بودن و تو نخواستي اين جوري بد شده. خوب ننشسته آقاي سرمديان پيشنهاد خوبي دادند نخواستي فرصت بودن. اگر شما هم براي اين قسمتش پيشنهادي داريد خوشحال ميشم بشنوم يعني در واقع ببينم . سپاس @};- @};-
  • بابک سلیم ساسانی خانم عبدلی عزیز خیلی خوب و با احساس بود آفرین @};- :-)
  • علیرضا سرمدیان سلام خانم عبدلی... @};- ترانه ای بسیار زیبا سرودید . فقط اشتباه تایپیتونو اگه اشتباه نکنم ،اصلاح می کنم . نخواستي فرصتا بودن= نخواستي فرصتِ بودن این @};- تقدیمتون .بدلم نشت کار دلیتون .
    • علیرضا سرمدیان ایندفعه اشتباه تایپی خودمو اصلاح می کنم ;)) .به دلم نشست .
      • شكوفه عبدلي سلام و عرض ادب ممنونم از اصلاحتون. راحتم كرديد.نمي دونم چه طور ميتونم ويرايشش كنم. دستتون درد نكنه.
      • مهسا معصومی ولی به نظر من نخواستی فرصتا بودن خیلی بهتره من مشکلی باهاش نداشتم معنای بهتریم داره البته آقای سرمدیان ببخشیدا ;))
  • مائده نجفی سلام شکوفه جون :-) عزیزم هرترانت از قبلی پر احساس تره.خیلی دوس داشتم این ترانه عالیت رو =D> @};- آهاي مغرور بي احساس، دارم از شهر تو ميرم @};-
  • Amin Qasemi خیلی قشنگ بود آهاي مغرور بي احساس دارم از شهر تو ميرم @};- @};- @};- @};- =D> =D> =D>
  • مهسا معصومی عزیزم سلام :-) عالی بود عالی فقط همین @};- آهاي مغرور بي احساس دارم از شهر تو ميرم ديگه حتي تو تنهاييم سراغت رو نمي گيرم 8->