منظومه ی امید
اشک چشم تو یه مرداب
حس خیسی توی سرداب
شبنم بغضِ نهفته
که می شینه توی مهتاب
فر موهات پیچش باد
رقصِ نابِ ریتمِ فریاد
هر نخش می ریسه هر بار
خاطرات رفته از یاد
قهوه ی تلخِ نگاهت
طعمِ صبرِ توی زندون
تعبیرِ همیشه منفی
عکس فالِ ته فنجون
دردِ خنده هات زیادن
توو تحمل که خدایی
مرزِ ممنوعه رو رد کن
ای مسافرِ فضایی
بغلم کن مادرِ غم
زیر پاهات یه بهشته
اگه رویات پر کشیده
جاش داری بال فرشته
منو با خودت ببر تا
تهِ منظومه ی امید
یه شهاب استوار باش
خط بکش رو نبضِ تردید