"معنی هم ترانگی" (کار مشترک با جناب آقای بهبهانی)
ما همه میوه ها ی یک درختِ پر ترانه ایم
رقص پراحساسِ هزار واژه ی عاشقانه ایم
با هنرِ قلم فقط پنجره می کشیم و بس
عشقمونو پر میدیم از پشتِ حصارای هوس
قبله ی قلبمون همین حسِ رمانتیکمونه
عاشقی چلچراغِ این مسیرِ تاریکمونه
تخمِ نفاق و هرزگی، حرف از سیاهی گفتنه
معنی هم ترانگی با هم دیگه شکفتنه
ما هم تبار و هم صدا، سازِ رفاقت می زنیم
رو حسِ پاکِ دلمون، مُهرِ صداقت می زنیم
با کوچِ نور از دلِ شب، یه عمراسیری می کشیم
رو تمومِ گلایه ها، یه خطِ شیری می کشیم
آسمونِ شعرمونو ستاره بارون می کنیم
شهر و با تصویرِ خیالمون چراغون میکنیم
دستِ حسودا رو ازین خاطره ها پس می زنیم
دشنه ی هر واژه رو تو چشمای ناکس می زنیم
با تشکر از آقای بهبهانی عزیز که این فرصت رو به من دادند ، تا در احساس و قلم تواناشون شریک باشم ، در واقع کلیت کار رو ایشون انجام دادن و من فقط افتخار داشتم و بس .