"زهر افعی"

مث زهر افعی یه درد غلیظ
توی شا(ه) رگای تنم می خزه
درست مثل اینه که هیتلر هنوز
داره توی کوره آدم می پزه

رو پوست و تو گوشت تنم سوزشُ
با آتیش همدردی حس می کنم
مگه بین احساس ما فرقی هست؟
تو سوختی و من اینجا کِز می کنم

تا کی آینه ها رو میشه مخفی کرد؟
که تاریکی بختمون رو نشه
کجا میشه اون افعی رو خفّه کرد؟
که هر جای این مملکت لونَه شه

چشام غرق اشکه ؛ گلوم بغضشُ
مثِ رختِ مُرده به تن می کنه
کدوم ظالمی درد یک ملّتُ
یه جا سهم قلب یه زن می کنه؟

توی آب لیوان؛ چشات زل زده
به بخت چروکیده رو صورتت
هیولا همین زشتی روح ماست
که تصویرش افتاده تو صورتت

https://www.academytaraneh.com/88365کپی شد!
1397
۸۵

  • مجید صادقی سلام ياسر جان واقعا قشنگ بود خيلي زيبا لايكي داداش
  • کیوان اخوان حریری جناب بهبهانی ترانه ی زیبا و متفاوتی از شما خوندم توصیفات و فضا سازی خاص و سنگینی داشت بسیار لذت بردم موفق و پیروز باشید @};- @};-
    • کیوان اخوان حریری البته یک پوزش از شما و همه ی دوستان میخوام اینکه من کلا زیاد کامنت (( نظر )) نمیدم البته سعی میکنم رعایت ادب رو به جا بیارم ولی در یکی از بحث های گذشته گفتم چون بنده از روز اول آکادمی در کنار عزیزان بودم یه تفاوت های زیادی رو حس کردم البته جدیدا با حظور خانم ربانی و دیگر دوستان مدیریت فضا خیلی بهتر شده و سطح ترانه ها روز به روز بهتر میشه و من از بابت بسیار خوشحالم شما هم که از قدیمی های اینجا هستید البته در گذشته به بنده افتخار میدادید و سر میزدید ولی خیلی وقته که بنده رو از نقدتون محروم کردید چون من همیشه نقد ها را میپذیرم خوشحال میشم بنده رو مورد تفقد قرار بدید خواستم عرض کنم اگر بنده کم کامنت میزارم به پای بی توجه ایی یا غرور یا هر چیز دیگه گذاشته نشه بنده کوچک همه دوستان هستم و هنوز شاگرد بزرگواران ترانه سرا هستم موفق و سربلند باشید @};- @};-
      • کیوان اخوان حریری شرمنده حظور رو اینجوری نوشتم میگم بنده کامنت نزارم ;)) ;)) ;))
  • محمد حاجي نتاج لايك تو روحت تازه كشفت كردم تو سايت بهبهاني عزيز كار خيلي زيبايي بود :-? @};-
  • حسین میرزایی سلام یاسر جان کارت خوبه می دونم قواعد ترانه رو خوب می دونی اما بهت پیشنهاد میدم بیشتر به خودت سخت بگیری نمی گم معنی رو فدای قافیه بکنی، اما با شناختی که ازت دارم خیلی راحت می دونی معنی رو جور دیگه ای برسونی که به کارت لطمه وارد نشه ایرادایی مثل کجا میشه اون افعی رو خفّه کرد؟ (تشدید رو خفه) به نظرم نباید تو کار تو دیده بشه منظورتو از «تو سوختی و من اینجا کز میکنم» هم نفهمیدم، کز کردن یعنی گوشه نشین شدن که فکر نکنم تو همچین منظوری داشته باشی از این مصرع من فکر می کنم رو این که ترانه ات زود تموم شه حساسی، واسه همین سهل انگاری می کنی واسه تموم کردن کارات عجله نکن موفق باشی
  • میثم اسدپور متفاوت و زیبا @};- =D> @};-
  • علی ادریس زاده درود یاسر عزیز.بسیار کارت خوب و فلسفی بود....اینکه فضاهای مختلف رو تو کارات تجربه میکنی بسیار عالیه =D> به امید بهترینها برای تو که از بهتریتهایی @};- =D> شاد باشی @};-
    • یاسر بهبهانی درود علی جان. ممنونم از لطف مدامت. نمیدونم کدوم قسمتش منظورت بود که فلسفی هست. ولی اسیدپاشی بیشتر موضوع اجتماعی محسوب میشه. @};- @};- @};- @};- @};- @};- پشت چراغ، میون دود - چن تا گل و یه دخترک داره می بازه عمرشو - به بازی چرخ و فلک کنار سمفونی بوق - کارتن خواب خونه بدوش زده به سیم آخر و - چوب حراج به آبروش مادرک گرسنه با - یه بچه ی همیشه خواب خیابونو رد می کنه - یه راست به سمت منجلاب جوونک سرنگ به دست - تو زندگیش نداشته شانس ببین چه آروم خوابیده - حالا رو تخت آمبولانس زاغه های گرسنه و - گریه های بی اختیار گذشته ی اجباری و - آینده ی در انحصار بارون کابوس می زنه - وقتی که دیو، دلبره تو این روزای خنده کش - شب با شبح، برابره آی دخترک! با چن تا گل - میشه بهارو زنده کرد؟ بگو با چن تا فال میشه - بازنده رو برنده کرد؟ جوون خشکیده چرا - پیرهن مرگو می پوشی؟ مادرک رو به عذاب: - رویاهاتو چند می فروشی؟ ضیافت این همه زخم - آژير کشیده تو سرم ترافیک این همه ترس - خالی شده تو حنجرم تنم اسیر موندنه - ولی ترانه هام رها صدام فرار می کنه - رو به تمام جاده ها خواننده: مهیار محمدعلی ترانه سرا: علی کمارجی نژاد
      • علی ادریس زاده درود.نگاه فلسفی و لایه دار مناسب به مقوله اسید پاشی به عنوان یک موضوع اجتماعی/ نه نگاه واضح و رو شاد باشی @};-
  • حامد حسینی سلام آقایاسر دوس داشتنی آقا دوس داشتم کارتو خیلی زیاد حالا بیخیال قضیه هولوکاست میشیم واسه روی ماهت @};- اما این مصرعش رو خیلی درست نمی دونم«که هر جای این مملکت لونَه شه» @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- موفق باشی داداش @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
    • حامد حسینی :-? :-( :-( :-S :-S [-( [-( [-( [-( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =((
      • یاسر بهبهانی هههههههههههو. خوبه دختر نیستی انقد دلنازکی. ما مخلصیم حامد جان. که هر جای این مملکت لونه شه رو اینجوری معنی کن که: برای پیدا کردن این افعی جای خاصی نیست که بری بگردی پیداش کنی خفه ش کنی. هرجای این کشور ممکنه مخفی شده باشه. جوری که امنیت همه رو به خطر انداخته. چقد معنی داشت این مصرع. ;)) @};- @};- @};- این پیرهنی رو که خیلی دوستش داشتی من بعد تــــو دیگه هیچوقت نمی پوشم ترجیح میدم که توی خودم باشم با دوستامم دیگه نمی جوشم . با هیچ نگاهی قلبم نمی لرزه با هیچ صدایی برنمی گردم تغییر کرده طرز برخوردم این روزها دیگه با همه سردم . بعد تــــو هیچی مث سابق نیست این زندگی با من موافق نیست رفتی و بی تــــو! تو خودم مـُردم پشت سرت دائم زمین خوردم . بعد تــــو هیچی مث سابق نیست این زندگی با من موافق نیست رفتی و بی تــــو! تو خودم مـُردم پشت سرت دائم زمین خوردم . . . وقتی که قلبت دیگه با من نیست آینده ی من دیگه روشن نیست روشن نیست هرکی منو می بینه میفهمه چشای تــــو با من چه بی رحمه دنیام دیگه مث سابق نیست من ساکت و غمگین و افسردم به زندگی مشکوکم و میگم : یه شب شاید تو خواب! مـُردم . بعد تــــو هیچی مث سابق نیست این زندگی با من موافق نیست رفتی و بی تــــو! تو خودم مـُردم پشت سرت دائم زمین خوردم . بعد تــــو هیچی مث سابق نیست این زندگی با من موافق نیست رفتی و بی تــــو! تو خودم مـُردم پشت سرت دائم زمین خوردم . بعد تــــو هیچی مث سابق نیست این زندگی با من موافق نیست رفتی و بی تــــو! تو خودم مـُردم پشت سرت دائم زمین خوردم . بعد تــــو هیچی مث سابق نیست این زندگی با من موافق نیست رفتی و بی تــــو! تو خودم مـُردم پشت سرت دائم زمین خوردم مهسا مجیدپور
  • ناهید ملکی چشام غرق اشکه ؛ گلوم بغضشُ مثِ رختِ مُرده به تن می کنه کدوم ظالمی درد یک ملّتُ یه جا سهم قلب یه زن می کنه؟ سلام ترانه زیبا و قابل تاملی بود مرسی ادامه بده @};- @};- @};- =D> :-)
    • یاسر بهبهانی سلام ناهید خاله. ممنون. چشم همه با هم ادامه میدیم. تیر ِ چراغ ِ برق ِ کوچه تونم فهمیده که چقدر دیوونتونم همیشه می شنوه صدای ِ پام و مثل ِ الان که در ِ خونتونم . همه درختای ِ محله تون و روزی هزاربار میشمرم تموم شه هیچ موقع فکرشو نکره بودم که دیدنت اینجوری آرزوم شه . کوچه کوچه گشتم پی ِ عشق ِ تو خونه خونه رفتم تا بهشت ِ تـــــــــو کوچه کوچه گشتم پی ِ عشق ِ تو خونه خونه رفتم تا بهشت ِ تـــــــــو . . . هـِـی گریه میکنم هـِـی راه میرم من بی تو راهم و بی اشتباه میرم تو اشتباه نکن تنها.رفیق ِ من تو نیستی و هنوز تنهام رفیق ِ مــــــن . . . کوچه کوچه گشتم پی ِ عشق ِ تو خونه خونه رفتم تا بهشت ِ تـــــــــو کوچه کوچه گشتم پی ِ عشق ِ تو خونه خونه رفتم تا بهشت ِ تـــــــــو محمد چناری
  • یاسمن وحیدی سلام آقای بهبهانی بسیار زیبا لایک 10 تقدیمتون به نظر من ترانه هاتون عالی هستن حرف کسی رو گوش نکنین بازم بنویسین من هر دفعه میام ترانه هاتونو می خونم @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
    • یاسر بهبهانی سلام یاسمن خانم. خیلی ممنون از لطف و محبتی که دارید. چشم تا اونجا که زیاد نوشتن به خوب نوشتن ضربه نزنه می نویسم. خیلی روزا از سر لجبازی ... چترم و جا میزارم تو خونه دوست دارم مریض بشم تو بارون ... شاید حالم تــــورو برگردونه خیلی وقته تو خودم کز کردم ... خیلی وقته زندگیم دلگیره این روزا حس می کنم احساسم ... دیگه کم کم داره از دست میره . . . خیلی وقته روزای بارونی ... حس تنهایی عذابم میده نمیدونم بی تــــو چندتا پاییز ... این خیابون من و تنها دیده خیلی وقته روزای بارونی ... حس تنهایی عذابم میده نمیدونم بی تــــو چندتا پاییز ... این خیابون من و تنها دیده خیلی وقته روزای . . . آخرین بار دستکشت جا مونده ... تو جیب جاکت آبی رنگم عطر دستاتــــو هنوزم میده ... آخ نمیدونی چقدر دلتنگم آخرین بار دستکشت جا مونده ... تو جیب جاکت آبی رنگم عطر دستاتو هنوزم میده ... آخ نمیدونی چقدر ... آخ نمیدونی چقدر ... آخ نمیدونی چقدر ... آخ نمیدونی چقدر . خیلی وقته روزای بارونی ... حس تنهایی عذابم میده نمیدونم بی تــــو چندتا پاییز ... این خیابون من و تنها دیده خیلی وقته روزای بارونی ... حس تنهایی عذابم میده نمیدونم بی تــــو چندتا پاییز ... این خیابون من و تنها دیده . خیلی وقته روزای بارونی ... خیلی وقته ... خیلی وقته این خیابون من و تنها دیده ... خیلی وقته ... خیلی وقته مهسا مجید پور
  • مرتضی تلیکانی سلام جناب بهبهانی موفق و شاد باشید
    • یاسر بهبهانی سلام. مرسی مرتضی خان. برو از قلب من بیرون - برو دنیامو خلوت کن برو عاشق تر از این شو - به هر کی خواستی عادت کن دیگه هیچ وقت به این خونه - نیا که از تو بیزارم یه لحظه فکر نکن که من - به تو دلبستگی دارم نفسهاتو نمی خوام و - تو رو هرگز نمی بخشم تمام خاطره هاتو - داره یادم میره کم کم داره یادم میره حتی - تمام زندگیم بودی تو حتی حس پروازو - تو رویاهام سهیم بودی نمی دونم چی باید گفت - حالا که خنده می میره شروع تازه ممنوعه - پشیمونی دیگه دیره تماشاکن چه دنیایی - برام ساختی، پر از گریه درست تو آخرین لحظه - منو پرکردی از سایه توی خوابم نمی دیدم - که ما از هم جدا باشیم تو خواستی تا اسیر این - شب بی انتها باشیم تو دیدی آسمون صافه - که سهمت راهو رفتن شد کجا رو اشتباه کردم - که بارون قسمت من شد؟ خواننده: افشین شکری ترانه: علی کمارجی
      • مرتضی تلیکانی هر که بد ما به خلق گوید ما سینه ز او نمیخراشیم ما خوب او به خلق گوییم تا هر دو دروغ گفته باشیم سلام برادر .من اونی که شما تصور میکنید نیستم.خبر دارم که مهمان ناخوانده ام اما شما برای من عزیزی.یاحق
      • یاسر بهبهانی سلام. نه ناراحت نشو شوخی بود این ترانه. باشه آشتی. @};- @};- @};- :-x تمام استقامتم تو این شب ستاره کش دلیل دل ندادنم به خستگی ، به خواب خوش قبول داغ بردگی از امتداد این مسیر شمارش ترانه ها تو سایه بازی کویر فاجعه ی در انتشار - فقط به خاطر تو بود هزار، سال، انتظار - فقط بخاطر تو بود هجوم تلخ غربت از - تمام کوچه های شهر من ِ همیشه بی قرار - فقط به خاطر تو بود تهی ترین دقایقم به نام تو ترانه شد رسیدنم به انتها خیال کودکانه شد در اوج تن سپردگی به زجر وحشتی کبود تمام عشق من همین ترانه های ساده بود فقط بخاطر تو بود اگر که اشک واژه ریخت اگر که روز دلخوشی به شب گلایه ها گریخت در انتهای فاجعه بدون عزیز هم نفس خراش بغض داغ من بخاطر تو بود و بس فاجعه ی در انتشار - فقط به خاطر تو بود هزار، سال، انتظار - فقط بخاطر تو بود هجوم تلخ غربت از - تمام کوچه های شهر من ِ همیشه بی قرار - فقط به خاطر تو بود علی کمارجی @};- @};- @};- @};- :-x
      • مرتضی تلیکانی سلامت باشی
  • حسن عرب لاریمی سلام جناب کار جالب و متفاوتی بود بسیار عالی =D> =D> @};- @};- @};-
    • یاسر بهبهانی سلام حسن آقای عزیز. ممنون از حضورتون. داره بارون می زنه - رو تن ِ جاده ی خیس چتر ِ بالای سرم - چیزی جز خاطره نیس یاد ِ خنده های تو - بغضمو وا می کنه عطر موهات هنوزم - داره غوغا می کنه بیا برگرد و ببین - پرسه هام بارونیه بی تو انگار که یه زخم - تو صدام زندونیه جاده خلوت میشه و - من میشم یه چشم به راه یاد ِ تو میفتم و - یاد ِ اولین نگاه همه ی خاطره ها - می ریزن تو قلب من از شروع ِ قصه تا - لحظه ی جدا شدن بیا برگرد و ببین - پرسه هام بارونیه بی تو انگار که یه زخم - تو صدام زندونیه خواننده و آهنگساز: امید مولوی ترانه سرا: علی کمارجی
  • elnaz mohamadi سلام آقا یاسر کار قوی و مستحکمی بود آفرین دوست عزیز @};-
    • یاسر بهبهانی سلام ممنونم الناز خانم. لطف دارین. مثل یه ستاره ای - می درخشی تو قلب من شبهام با تو روشنه - این حس زیبا، عشق منه تو نگاهت آرامشه - عاشقت غرق خواهشه پیچیده عطر موی تو - امشب تو پیاده رو دستای منو بگیر، نگو میشه دیر - با من قدم بزن شب رویایی - خوشحالم که اینجایی با تو ندارم حس تنهایی تو هستی تنها کسم، تویی نفسم - با من، قدم، بزن یار مهربون- این شعرو با من بخون با تو می مونم - تا پای جون مثل یه فرشته ای - فقط دو تا بال کم داری داری حس پروازو - به لحظه های، من میاری این پرسه ی دو نفره - قلبای ما رو می بره از اینجا هر دوتادومون - می ریم تا آسمون دستای منو بگیر، نگو میشه دیر - کنار من بمون خنده ت شیرینه - به دل من می شینه با تو آینده بهتر از اینه تو هستی تنها کسم، تویی نفسم - کنار من بمون خوشبختم با تو- من دوس دارم حرفاتو آرامش بخشه - صدای تو علی کمارجی نژاد
  • علی حمیدی درود یاسر عزیز زیبا بود و عالی @};- @};- @};- لایک
    • یاسر بهبهانی سلام آقای حمیدی عزیز. ممنون از حضورتون. خوش اومدید. @};- @};- @};- یه احساسی نمیزاره بگم حتی بهت برگرد نمیدونم چیه اسمش نمیدونم تو میدونی یه احساسی بهم میگه باهات بد بود بهت بد کرد نمیدونم چیه اسمش نمیدونم تو میدونی . نمیفهمیدم نمیدونستم تا تو رفتی تازه فهمیدم یه بغض ِ یه بغض ِ یه بغض ِ یه بغض ِ نمیزاره بگم حرفام و نمیفهمیدم نمیدونستم تا تو رفتی تازه فهمیدم یه بغض ِ یه بغض ِ یه بغض ِ یه بغض ِ نمی خواد بمونم باز باتو بزار گریه کنم گریه گریه بزار خالی بشم خالی از تو بزار بگذرم ازعشق ِ تو بزار بشکنم این بغض و بزار گریه کنم گریه گریه بزار خالی بشم خالی از تو بزار بگذرم ازعشق ِ تو بزار بشکنم این بغض و . . . بگو قلبت به چی خوش شد؟! که من دستام یخ بستن بگو چشمات کجا گیرن؟! که بی فایدست.بغض ِ من نمیبینی رو دیوارا چقدر روزای ِ خط خوردست نمیدونم چرا بازم یه حسی تویه حرفات هست؟! نمیفهمیدم نمیدونستم تا تو رفتی تازه فهمیدم یه بغض ِ یه بغض ِ یه بغض ِ یه بغض ِ نمیزاره بگم حرفام و نمیفهمیدم نمیدونستم تا تو رفتی تازه فهمیدم یه بغض ِ یه بغض ِ یه بغض ِ یه بغض ِ نمی خواد بمونم باز باتو بزار گریه کنم گریه گریه بزار خالی بشم خالی از تو بزار بگذرم ازعشق ِ تو بزار بشکنم این بغض و بزار گریه کنم گریه گریه بزار خالی بشم خالی از تو بزار بگذرم ازعشق ِ تو بزار بشکنم این بغض و محمد چناری
  • علیرضا سرمدیان آقای بهبهانی ، ای کاش داد و فریاد و پیراهن دریدن رو هم می شد توی کامنتا گذاشت ، اما خب به هر حال خارج از ادبه. ;)) نمی دونم چی بنویسم ، فقط می گم که خدا رو شکر که ترانه سراهای قوی ای مثل شما اینجا هستن ، که با قلمتون منو به آسمونا می برید .این @};- تقدیم به شما با احترام.
    • ناهید سلیمانی علیرضا جان منظورتو نفهمیدم یعنی با خوندن ترانه های اقا یاسر انقدر از خود بیخود می شی که ممکنه فریاد بزنی و جامه ات بدری ای وای من ای وای من .به آسمونا هم می ری ؟ خوشا به حال اقا یاسر . کجایی آقا نیما ما باید از حسادت بمیریم هیچکس برای ما جامه نمی دره یاد بگیر از اقا یاسر چقدر فدایی داره .نکنه خدای نکرده از طرف حسودا تهدید بشه خطری شدا این علاقه وافر علیرضا :-)) :-)) :-))
      • نيما سكوت بانو ناهيد توو تين سن هيجان برا شما خوب نيست خداي نكرده زبونم لال ..... :-))
      • ناهید سلیمانی یه مدت غلط هاتو نگرفتم باز چینی ژ اپنی نوشتی تو و تین سن :-)) :-)) :-))
      • یاسر بهبهانی با علیرضا داریم یه ترانه مشترک میگیم این هفته میذاریم تو سایت. پسر نگو قند و عسل ;))
      • ناهید سلیمانی آقا یاسر با آقا نیما هم ترانه مشترک داشتی چرا برای اون ننوشتی پسر نگو قند و کلسترول و تری گلیسرید و اوره و............ :-)) :-)) :-)) ببخشید کبد چرب یادم رفت .
      • نيما سكوت من حتما زهر افعيم چون بعد ترانه مشترك اونو نوشت در وصف من
      • ناهید سلیمانی دیگه جوابی ندارم واقعا از هوش و نکته سنجیت خوشم اومد کلی خندیدم خدارو چه دیدی شاید افرادی پیدا شدن به خاطر با مزه گیت جامه دریدن و بیهوش شدن =D> =D> =D> @};-
      • نيما سكوت اتفاقا اقاي قاسمي هم گفت به خاطر اين شيرينيته بهت لايك ميدن
      • یاسر بهبهانی سلام علیرضای عزیز. خوشحالم که تو وایبر مرتب باهم در تماسیم. این ترانه رو خود علیرضا طلیسچی گفته و خودشم خوندتش. ملودیش خیلی دلنشینه. حتما دانلودش کن. زندگی ِ من کنار ِ این غریبه بی تو مثل ِ روز روشنه این غریبه برخلاف ِ تو تمام ِ لحظه هاش کنار ِ منه یه زندگی براش درست کنم که روز و شب حسودی کنی روزی هزار دفه تو آرزوی ِ اینکه کاش که بودی کنی . من کنار ِ تو یه روز ِ خوش نداشتم از ترس یتو این غریبه پای ِ گریه هام میشینه برعکس ِ تو هر عذابی ــِم به من بده از اینکه بامنه کنار ِ اون خوشم هرچی خاطرات ِ باتوئه کنار ِ خوبی هاش تو سینه میکشم . روبروی ِ من کسی ِ که دلش بامنه و تمام ِ زندگیش منم روبروت کسی ِ که تویه وجودش میگردی دنبال ِ.عطر ِ تنم ولی هیشکی مثل ِ من برات نمیشه رفتم از کنار ِ تو واسه همیشه . . . صورتش اندازه ی ِ تو ماه نیست اما قلبش مث ِ تو سیاه نیست دور ِ من هیشکی به سادگیش نیست غیر ِ من هیشکی تو زندگیش نیست دیدن ِ دوبارت آرزوم شده اما هرچی بود... دیگه تموم شده . روبروی ِ من کسی ِ که دلش بامنه و تمام ِ زندگیش منم روبروت کسی ِ که تویه وجودش میگردی دنبال ِ عطر ِ تنم ولی هیشکی مثل ِ من برات نمیشه رفتم از کنار ِ تو واسه همیشه @};- @};- @};-
      • علیرضا سرمدیان این افتخاریه واسه من آقای بهبهانی عزیز، حتما دانلود می کن. @};- :-)
      • علیرضا سرمدیان دانلود می کنم .
      • علیرضا سرمدیان سلام خانم سلیمانی ، شما قطعا واسه من محترمید مادر مهربان ، ارادتمند شما هستیم . :-) ، آقا یاسر به من لطف دارن ، تاز ه همه کار این ترانه هم خودشون کردن ، من فقط شاگردی کردم ،تا بتونم یاد بگیرم از ایشون . :-)
  • ناهید سلیمانی خیلی قشنگ یه داستان واقعی رو بیان کردی آفرین @};- @};- @};-
    • یاسر بهبهانی سلام ناهید خانم. ممنون که با شوخیها و کامنت هاتون فضای سایت رو شاد و شاداب نگه میدارید. همین طور نیمای عزیز و بقیه اعضا ی خوب و مهربون و صمیمی. ساغرم شکست ای ساقی رفته‌ام زدست ای ساقی درمیان توفان برموج غم نشسته منم در زورق شـکستـــه منـــم ای نـاخـــدای عــالـم تا نـام مـن رقـم زده‌شـد یکبـاره مـهـــر غـم زده‌شــد بــر ســرنـوشـت آدم ساغرم شکست ای ساقی رفته‌ام زدست ای ساقی .................... تـو تشنـه‌ کـامم کُشتی در ســــراب نــــاکــــامـیهــا ای بــلای نافرجامیها نبــرده لـب بــــرجــامــی می‌کشم به‌دوش ازحسرت بارهستی و بدنامیها برموج غم نشسته منم در زورق شـکستـــه منـــم ای نـاخـــدای عــالـم تا نـام مـن رقـم زده‌شـد یکبـاره مـهـــر غـم زده‌شــد بــر ســرنـوشـت آدم ساغرم شکست ای ساقی رفته‌ام زدست ای ساقی .................... حکایت از چه‌کنم؟ شکایت از که‌کنم؟ که خود به دست خود آتش بردل خون شدة نگران زده‌ام .................... حکایت از چه‌کنم؟ شکایت از که‌کنم؟ که خود به دست خود آتش بردل خون شدة نگران زده‌ام .................... برموج غم نشسته منم در زورق شـکستـــه منـــم ای نـاخـــدای عــالـم تا نـام مـن رقـم زده‌شـد یکبـاره مـهـــر غـم زده‌شــد بــر ســرنـوشـت آدم تـو تشنـه‌ کـامم کُشتی در ســــراب نــــاکــــامـیهــا ای بــلای نافرجامیها نبــرده لـب بــــرجــامــی می‌کشم به‌دوش ازحسرت بارهستی و بدنامیها برموج غم نشسته منم در زورق شـکستـــه منـــم ای نـاخـــدای عــالـم تا نـام مـن رقـم زده‌شـد یکبـاره مـهـــر غـم زده‌شــد بــر ســرنـوشـت آدم ساغرم شکست ای ساقی رفته‌ام زدست ای ساقی معینی کرمانشاهی @};- @};- @};-
      • ناهید سلیمانی نه آقا یاسر دیگه فایده ای نداره .دلی که شکست دیگه شکسته / اشگی که چکید دیگه چکیده حالا به خاطر اینکه دلمو بدست بیاری از ساغر و ساقی برام نوشتی حالا خوب شد من برای آقا کریم هم بانی خیر شدم .اینو بگم فقط برای اینکه ببخشمت یک راه داری همین ترانه ای رو که بر ام نوشتی با اواز بخونی و لینک دانلودشو برام بفرستی =((
    • یاسر بهبهانی @};- @};- @};- @};- @};- @};- خورشیدم و شهاب قبولم نمی کند سیمرغم و عقاب قبولم نمی کند عریانترم ز شیشه و مطلوب سنگ سار این شهر بی نقاب قبولم نمی کند این چندمین شب است که بیدار مانده ام آنگونه ام که خواب قبولم نمی کند بیتاب از تو گفتنم افسوس که قرن هاست آن لحظه های نآب قبولم نمی کند گفتم که با خیال دلی خوش کنم ولی با این عطش سراب قبولم نمی کند بی سایه تر ز خویش حضوری ندیدم حق دارد آفتاب قبولم نمی کند از آلبوم ساعتا خوابن رضا یزدانی
  • کریم غمخوار خفه کرد رو باید مشدد بخونیم؟کار پر از خلاقیتی بود.آفرین @};-
    • یاسر بهبهانی سلام آقا کریم. بله با اجازه بزرگترا باید مشدد خونده بشه خفه. ممنون از حضورتون. @};- @};- @};- کنار طاقچه یه ضبط صوت با چند تا نواره که هر یه دونش واسم هزار تا خاطره داره جاز و کلاسیک، واترز و بیتلز، غربی و شرقی رقص پیانو، جادوی سنتور، گیتار غرقی یکیشون پر از شعرایی که واست می گفتم یکیو از تو، تو آخرین شب کادو گرفتم بوی عیدی و توپ، کافه نادری، با هم شنیدیم مرد تنها رو از کوچه برلن با هم خریدیم . یه ضبط و چند تا نوار کاست دلخوشی من فقط همیناست خیلی گذشته اما واسه من نبودن تو هنوز معماست نوار خالی صدای هق. هق سهم من از تو فقط همیناست کجای قصه بازی عوض شد که نیستی اما عطر تو اینجاست . اونی که عشقو خاطره هاشو با تو شریکه به جای دستات، حالا تو دستاش خودکار بیکه ترانه ها رو عقب میاره، گوش می ده صد بار کاش دنیارو هم میشد عقب برد، فقط با خودکار تو هر نواری یه ردپا از عشق تو مونده انگار یه دنیا فقط واسه تو آواز می خونده با اینکه آواز همدمِ مردِ خاطره بازه عوض نمی شه جای تو با این ضبطِ قراضه . یه ضبط و چند تا نوار کاست دلخوشی من فقط همیناست خیلی گذشته اما واسه من نبودن تو هنوز معماست نوار خالی صدای هق هق سهم من از تو فقط همیناست کجای قصه بازی عوض شد که نیستی اما عطر تو اینجاست علی کمارجی نژاد
  • کوثر عابدی زیبا زیبا زیبا =D> =D> =D> =D>
    • یاسر بهبهانی سلام کوثر خانم. ممنون از حضورتون. پاینده باشید. روزای سخت دل کندن|میترسم که بشن تکرار ازین کابوس وحشتنناک| کمک کن تا بشم بیدار بهم ثابت کن این احساس|فقط یک ترس بیهوده س بذار باور کنم هستی| خیالم پیشت اسوده س بمون دردامو حل کن توو| وجود امن آغوشت نمیخوام حتا یک لحظه م| بشم دور و فراموشت بلاتکلیفیه بی تو| شکنجه م میده و درده تب عشقت میسوزونه| هوای رفتنت سرده توی ذهن پریشونو| میون خاطرات من تداعی میشه هرلحظه| روزای بی تو یخ بستن خلاصم کن ازین وحشت| ازین کابوس افسرده م نذار سر وا کنه زخمی| که از دلتنگیا خوردم "فرزانه پروین" اجرا: پویا سالکی
  • یاسر سلام یاسرجان منو ببخش ولی اگه یه فلش بک بزنیم به شیش هفتا کار قبلیت و یه مقایسه ی زبانی داشته باشیم میبینیم که زبان کارت بشدت ضعیف شده،شاید تاثیر تعریف و تمجیدهای دوستان باشه،یاسر بهبهانی مشکل قافیه نداشت،برای القای مفهوم ترانه ش به تته پته نمیفتاد یاسرجان هروقت ترانه های آکادمی به روز میشد اول سراغ ترانه ی تو میومدم،اما راستسو بخوای چنتا کار آخرت ناامیدم کرده من بعنوان شاگردت ازت میخوام به به به و چه چه بی تفاوت باش، وقت بیشتری رو کارات بذار، ترانه رو فدای قافیه های بکر نکن، یه مدت ترانه ننویس تا از فضای واژه هایی که به دامشون افتادی رها شی،تو همیشه استاد میمونی منو ببخش @};-
    • نيما سكوت ياسر جان زخم زبونهاي شما انقدر عميقه كه با اين به به وًچه چه ها مرهم نميگيره اي كاش دقيقا ميگفتي ايراد مار كجاست كه تازه واردهايي مثه من ياد بگيرن
      • مهشاد نورالسنا :-? :-? :-?
      • یاسر آقای سکوت، من ترانه های یاسر بهبهانیو دوست دارم و چون میدونم تحمل نقدش بالاست این نقدو وارد دونستم زخم زبون چیه؟ من از شما ایراد گرفتم؟ من فقط از یاسر خواستم گول تعریف الکیو نخوره! و کاری هم به شما نداشتم! اکه میدونستم که نقد انقد رو روحیتون اثر میگذاره که یه مثنوی کمدی( نه طنز؛ طنز مقوله ی بسیاری جدی ایه) درباره ی نوع نقد من مینویسین و بصورت خصوصی واسم میفرستین هیچوقت کارتونو نقد نمیکردم
      • نيما سكوت یاسر جان به قول احمد شاملو دیری با من به درشتی سخن گفتید خود ایا به دو حرف تابتان هست ؟ چرا خودت که به این تند و تیزی نقد میکنی تحمل نقد رو نداری برادر اتفاقا ترانه من در خصوص شما کاملا طنز بود نه کمدی در ضمن در همون پیغام خصوصی هم از شما خواستم همون طنز رو نقد کنی از نقدت هم ناراحت نمیشم برادر عصبی نشو بخند تا دنیا بروت بخنده :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-))
      • یاسر خواهشا مقام احمد شاملورو پایین نیار، یه بازنگری ویژه تو استفاده از واژه هایی که داری حتما داشته باش، تو قرار نیست درباره ی کاراکتر من بنویسی چون چیزی از من نمیدونی و باید اثرمو نقد کنی نه خودمو البته من به خودم چنین اجازه ایو نمیدم که کسیو نقد کنم من فقط اثر یا مجموعه ی کارای ترانه سرارو نقد میکنم من دوس دارم که دیالوگ برقرار شه تا به ایراداتمون پی ببریم من خودم پر از ایراد و اشکالم و خوشحال میشم اثرم و نوع نقدمو نقد کنید نه با شکلکهای لوس و ادا و کمدی بازی، به هر حال همه ی ما باید نفد شیم، مسلم بدون یه نقد تیز میتونه صاحب اثرو به فکر وا داره، اگه قراره که تعریف کنیم از کسی باید علت تعریف کردنمونو بگیم و اگه قراره که نقد کنیم اثریو باید آدرس بدیم من از اینکه تو همیشه یه سمت گفتگویی خوشحالم نیما جان، این نشون میده که تو هم دوس داری از بحثی که بوجود میاد مطلب یاد بگیری مثل من @};- @};-
      • نيما سكوت یاسر جان بهتر این بحثومن در پای ترانه من انجام بشه برادر من از اقای بهبهای عذر میخوام که اینجا وارد بحث شدیم شما زحمت بکش ترانه من رو هم نقد بکن تا بحث رو ادامه بدیم به قول اقای سرمدیان کاکو :-? :-? :-? :-? :-?
      • یاسر بهبهانی نیما جان دلبندم ایراد کار کجاس نه ایراد مار کجاس. مار که ایرادی نداره. :-)) خدا پدربزرگتو بیامرزه.
    • وحیدی(سورمه) سلام آقا یاسر و شرمنده از آقای بهبهانی که مداخله کردم تو این بحث من خودم به بعضی از دوستان میگم که تو مباحث شرکت نکنن که حاشیه سازی نشه اما واقعا اینجا نتونستم چیزی نگفته باشم فقط این رو میگم همین آقای بهبهانی که دارین از کارشون ایراد میگیرین باعث شدن که بعضی از ما ها تو این آکادمی پیشرفت کنیم و جا داره که از وقتی که برای هنر جویان این آکادمی بدون منت می ذارن واقعا سپاسگزاری کنم واینکه شما میگین که یه فلش بک بزنین به چند ترانه ی قبل به نظر من این یه موضوع سلیقه ای هست ممکنه که شما از ترانه های قبلیشون بیشتر خوشتون می اومده چون با سلیقه شما جور در می اومده و دیگه اینکه اینجا جای نقد هست اگه به نظرتون کار ایشون ضعیف هست باید بگین کدوم قسمتش اگه نمی تونین بگین کدوم قسمت فقط بخونین و شکل گل یا شکلک های دیگه بذارین تا به آقای بهبهانی بفهمونین که مثلا کار ایراد داره و نمی تونین بگین کجای کار نه اینکه به این شکل بگین به نظر من خصوصی رو برای این گذاشتن که این مطالبی که شما سلیقه ای فرمودین رو اونجا عنوان کنن و به نظر من این نقدی که پای این ترانه گذاشتین علمی نیست البته بازم عذر خواهی می کنم که در این بحث مداخله کردم چون دارم راهنمائی ها ایشون برای دوستان و استاد بودن ایشون رو تو ترانه نویسی می بینم. آقای بهبهانی از همین جا از طرف خودم و بقیه دوستان ازتون واقعا تشکر می کنم برای این همه خوبی و مهربونی که در حق تک تک ما دارین هر کسی موافقه فقط یه گل به عنوان تشکر از آقای بهبهانی به عنوان کامنت بذاره ممنون از همگی @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
      • یاسر بهبهانی سلام نسترن خانم. ممنون از لطفتون. از این کارا نکنید. این جور کارها مثل گل گذاشتن که شما فرمودید یا لایک کردن یا حرکتای این شکلی رو من نمیپسندم. کاش قبلش با من مشورت می کردید. یاسر نه توهینی کرده نه حرفاش ناراحتم کرده. بعضی کلمات تو ادبیات صحبت ایشون هست که ما نمی پسندیم. ولی اون کلمات مثل خارهای یه گل هستن. شما حاضرید گلی رو به جرم خار داشتن دور بندازید؟ ما چند نفر منتقد تو آکادمی داریم که مثل خودمون اول راه هستن و باید با مهربونی و راهنماییای اعضای آکادمی راه درست نقد کردنو بهشون یاد بدیم. بهر حال امیدوارم منتقدای آکادمی رو با رفتارهای زود رنجانه از دست ندیم. از یاسر عزیز هم میخوام شماره همراهشو اگه امکان داره برام خصوصی بفرسته راجع به ترانه هام بیشتر باهم صحبت کنیم. @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
      • وحیدی(سورمه) شرمنده آقای بهبهانی که مداخله کردم و عذر خواهی می کنم از آقا ی یاسر قاسمی درست می فرمائین با توجه به اعتقادی که خودم داشتم که در این مباحث نباید شر کت کنم اما شرمنده که به قول خودم هم وفا دار نبودم بازم از همگی عذر خواهی می کنم و باز هم میگم از تموم زحماتی که آقای بهبهانی برای دوستان تو آکادمی داشتن واقعا سپاسگزارم @};- @};- @};- @};- @};- @};-
      • کوثر عابدی هرکی یه سلیقه ای داره ترانه مثل یه سفره اس باغذاهای مختلف که دوراون جمع میشن و هرکسی میتونه یه برداشتی ازاون داشته باشه که این غذاها خوب بودیابد یا بی تفاووت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    • یاسر بهبهانی سلام یاسر جان. من فعلا در حال آزمون و خطا هستم و اول راه. پس فعلا خیلی زوده که من یا شما بخوایم نا امید بشیم اونم تنها با چند کار اخیر که مورد پسندتون نبوده.همین آقای بابک صحرایی که ترانه هاشو گذاشتم پونصد ترانه منتشر کرده اونوقت ما چندتا؟ درسته که تعداد ترانه هامون دلیل خوبی برای قوتشون نیست ولی مگه کارکشته شدن جز با پرکاری و نوشتن و نوشتن به دست میاد؟ و در کنارش خوندن کارای شاعرا و ترانه سراها و سپید سراها و ....که هرکدوم یه سری ایده ها و لغات جدید رو پیشکش ذهنمون میکنن. در مورد قافیه هم کاملا عمدی بوده حس و کز. میدونید که تو ترانه وقتی ردیف تو بندی باشه قافیه اجباری نیست. و از طرفی حرف ز و س انقدر از نظر مخرج زبانی بهم نزدیک هستن که وقتی مثلا میخواید بگید" از سیاست" حرف "ز" رو "س" میخونیم و میگییم "اس سیاست". برای هر ترانه سرایی یه سری چیزا اولویت دارن. برای من معنایی که میخوام برسونم به مخاطب بیشتر از قافیه و تصویر و آرایه های زیبایی شناسی و ... اهمیت داره. حاضرم خیلی راحت قافیه رو سر ببرم و فدا کنم برای اینکه معنایی رو که میخوام برسونم به همون شکلی که دوست دارم برسونم. کلمه استاد رو هم که گفتم اصلا بکار نبرید برای کسی از بچه های آکادمی. یه دلیلش میتونه مغرور شدن اون فرد باشه. پس چرا بکار ببریم. در مورد زبان ترانه زهر افعی شما منو به شک انداختید و از نیما پرسیدم متوجه شدی که موضوع ترانه راجع به چی بود؟گفت اسید پاشی. گفتم با خوندن خود ترانه برای اولین بار اینو فهمیدی یا از کامنت سپینود خانم متوجه شدی. گفت نه خودم با همین خنگیم فهمیدم. نمی دونم شما کجای کار رو رسا نمی دونید و متوجه نشدید که میگید تته پته.خود این کلمات و ادبیاتی که تو نقد دارید هم جای نقد داره.ولی واسه نقد کارای من به این چیزا اهمیت ندید بیشتر پای کار خانمهای آکادمی که میرید وسواس داشته باشید برای کلماتی که احتمال ناراحت کردن ترانه سرا زیاده. این که تو پیام خصوصی فرمودی دوبار از مدیریت سایت خواستم اکانت منو حذف کنه ولی اهمیت نمیده هم باید عرض کنم بجای حل مسیله صورت مسیله پاک میشه با حذف شما از آکادمی. اگه آکادمی نقاد هاشو از دست بده خود من دیگه هیچ انگیزه ای برای ترانه گذاشتن نخواهم داشت.ممنون از اینکه هستی. تخته سنگ ترانه می خونه - وسط جمعیت مشتاق مث یه گوزن می مونه - که خفه میشه توی باتلاق خط بی سر و ته روی - کاغذ ترانه ی مضحک تو دلش دوباره فحش میده - همه ی بیتا رو یک به یک! تخته سنگ سرد بی احساس - کار عاشقانه می خونه! سعی کرده که رمانتیک شه - ولی معنیشو نمی دونه استرس داره و تو فکرش - دلقک بالای سن میشه وقتی که براش کف می زنن - از ترانه ش مطمئن میشه! هر دفه یه چیزی می خونه - توی قلبش اعتقادی نیست توی شعر منتقده اما - توی رگهاش انتقادی نیست هر دفه یه نقش و یه بازی - آخه چن تا شخصیت داره این روزا تو حزب باد بودن - واسه کی اهمیت داره؟! با پول لباس مارک دارش - میشه یه محله رو شام داد چه پروژه هایی رو میشه - تو حیاط خونه ش انجام داد! ولی از گرسنه ها میگه - زاغه ها رو هی قسم میده فقرو می کشونه رو کاغذ - وقتی رو کاناپه لم میده جای گوله روی قلبت نیست - تخته سنگ! اسیر رویایی طوری ژست میگیری که انگار - خود مرحوم زاپاتایی میگی رای ندادی تو عمرت - اون سجلت پر شده از مهر یه چریک شورشی هستی - اما توی خواب بعد از ظهر! خواننده: میلاد اتنا ترانه سرا: علی کمارجی
  • مهدي دمي‌زاده سلام دوست من کار خوبی بود اما تا کی آینه رو میشه مخفی کرد اینجوری وزنش درست میشه
    • یاسر بهبهانی سلام مهدی جان. احتمالا آینه ها رو با کسره دادن به ی خوندی که باید ساکن باشه. مرسی از حضورت. @};- @};- @};- یه حسی بین ما مونده - از اون روزای تکراری یه حسی که به من میگه - نباید دست برداری نباید جاده ی این عشق - ته قصه بشه بن بست میون موندن و رفتن - هنوزم انتخابی هست ببین انقدر میخوامت - که میری و دلم گیره که حتی با خداحافظ - علاقه شکل می گیره چشات بارونیه اما - میشه اشکو تمومش کرد یه وقتایی برای عشق - باید ایستاد و خواهش کرد به حرفم گوش کن، این بار - برای عشق می ایستم می دونم ایده آل تو - برای زندگی نیستم نگو آینده ما رو - با دل کندن عوض کردی تمام آروزم اینه - از این تصمیم، برگردی ببین انقدر میخوامت - که میری و دلم گیره که حتی با خداحافظ - علاقه شکل می گیره چشات بارونیه اما - میشه اشکو تمومش کرد یه وقتایی برای عشق - باید ایستاد و خواهش کرد خواننده: مهیار محمد علی ترانه سرا: علی کمارجی
  • مهشاد نورالسنا تا کی آینه ها رو میشه مخفی کرد؟ که تاریکی بختمون رو نشه کجا میشه اون افعی رو خفّه کرد؟ که هر جای این مملکت لونَه شه =D> =D> @};- @};- هميشه عاااالى @};- @};-
    • یاسر بهبهانی مرسی مهشاد خانم. لطف دارید. دوباره کنج این کافه -- نشستم منتها بی تو دارم تو قهوه ی تلخم -- می بینم عکس چشماتو چقدر جای تو خالیه -- رو این صندلی چوبی کنارم نیستی و بی تو -- دلم میشه یه آشوبی. یه عمری توی این کافه همه مارو باهم دیدند -- تو نیستی و همه دارن من و با دست نشون میدند . . . رو میزه پشت سر داره -- به کی دوست دارم میگه؟! دلم می لرزه می بینم که گل میدن به همدیگه میفتم یاد روزایی که تو بودی کنار من چه زود پاییز شد و گلها تو دستای تو پژمردن . . . بجز من توی این کافه -- کسی انگاری تنها نیست بدون تو چه دلگیرم -- برام این لحظه زیبا نیست صدای خنده می پیچیده تو مه دود همین کافه یکی از پشت سر میگه بیزحمت .... دوتا نسکافه . رو میزه پشت سر داره -- به کی دوست دارم میگه؟! دلم می لرزه می بینم که گل میدن به همدیگه میفتم یاد روزایی که تو بودی کنار من چه زود پاییز شد و گلها تو دستای تو پژمردن ترانه: مهسا مجیدی پور اجرا: محمد چناری
      • ناشناس سلام چه قدر این ترانه قشنگ بود @};- @};- چند بار خوندمش @};- @};-
  • sepinood pahlevani مگه بین احساس ما فرقی هست؟ تو سوختی و من اینجا کِز می کنم توی آب لیوان؛ چشات زل زده به بخت چروکیده رو صورتت هیولا همین زشتی روح ماست که تصویرش افتاده تو صورتت ما از چهره هاى له شده ى قربانيان اسيد متنفريم، چرا كه ظاهر آنها شبيه باطن ماست. تخريب شده، بيمار و زشت. …. "اسمش را نبر" :-) افرین اقای بهبهانی بعضی داغ ها باید مدام تازه بشن بعضی ننگ ها باید مدام سرکوفت بشن تا شاید جلوی تکرار بعضی اشتباهات گرفته بشه شاید. بابت تمام زیبایی های ترانتون بهتون تبریک میگم هرچند از شما جز این هم نمیشه توقع داشت
    • یاسر بهبهانی سلام سپینود خانم. من هم بابت پیشرفت فوق العاده تون تو ترانه هاتون بهتون تبریک میگم. همه رو غافلگیر کردید. پاي يک کامپيوترِ گيجم، سر ِ من درد مي کند به جُنون کارگرهاي شهرداري را مي بَرَد سمت روستا کاميون خواهرم شعر مي شود از لَب، بغل دوست دخترش هر شَب من به خود فکر مي کنم اغلب توي حمّام گريه با صابون دست تو: چوب و کـُلت و چوبه يِ دار البته شورت خانُمت به کِنار که مساوي تر از مني اِنگار پيش چشمانِ بسته يِ قانون خسته از مغز ِ خالي و پُرها، مُشت مي کوبَمت به آجرها پيکِ خالي! بگو به دکترها: زخم ما رُشد مي کند بِه دَرون سورِ بالا و جشنِ پايين ها، در عَزا و عروسيِ اينها بوق گوساله ها و ماشين ها سر ِ چي بود؟ چند قطره يِ خون هه چند قطره يِ خون بچّه ماهي خيالِ دريا داشت، گاو هم دوستانِ خود را داشت آنچه اندازه ي خودم جا داشت پُشتِ مَن بود و خانه يِ حَلزون دست بُردن به مَتن قُرآن ها، خَبَر خودکشيِ ميدان ها پخش سانديس در خيابان ها، بازيِ مــوز بود با ميمون حذف مو و تنِ زنِ تختي، کَشف يک جور راحت از سختي بحث در مُعضلات خوشبختي، سِريال جديدِ تِلويزيون دير کرديم و باز هم زود است... عشق، يک کافه غَرقِ در دود است فصل آغاز قصّه اين بودست: شَرح کاندوم خريدنِ مَجنون راهسازي براي ويرانه، جنگ يک مُشت مَست و ديوانه خنده يِ گرگ هايِ در خانه، اشکِ تمساح هايِ در بيرون نه دِلت مي برد مرا نه صِدات خسته ام آه از تمامِ جهات دلخوشم به کُدام راهِ نِجات؟ منِ زيرِ کتاب ها مدفون منِ زيرِ کتاب ها ، ها مَدفون مَدفون مَدفون هرچه از هيچ رنج مي بُردم، بُغض خود را به زور ميخوردم داشتَم ذرّه ذرّه ميمردم پُشت اين عکس هايِ گوناگون پُشت اين عکس هايِ گوناگون پُشت اين عکس هايِ گوناگون منِ زيرِ کتاب ها مدفون هرچه در شهر اِتفاق اُفتاد، رَفت دنيا به باد يا با باد باز دَر تو اِدامه خواهم داد... از تو اي شعر ، واقعاً ممنون واقعاً ممنون واقعاً ممنون واقعاً ممنون واقعاً ممنون واقعاً ممنون پاي يک کامپيوترِ گيجم، سر ِ من درد مي کند به جُنون کارگرهاي شهرداري را مي بَرَد سمت روستا کاميون خواهرم شعر مي شود از لَب، بغل دوست دخترش هر شَب من به خود فکر مي کنم اغلب توي حمّام گريه با صابون دست تو: چوب و کـُلت و چوبه يِ دار البته شورت خانُمت به کِنار که مساوي تر از مني اِنگار پيش چشمانِ بسته يِ قانون خسته از مغز ِ خالي و پُرها، مُشت مي کوبَمت به آجرها پيکِ خالي! بگو به دکترها: زخم ما رُشد مي کند بِه دَرون سورِ بالا و جشنِ پايين ها، در عَزا و عروسيِ اينها بوق گوساله ها و ماشين ها سر ِ چي بود؟ چند قطره يِ خون هه چند قطره يِ خون بچّه ماهي خيالِ دريا داشت، گاو هم دوستانِ خود را داشت آنچه اندازه ي خودم جا داشت پُشتِ مَن بود و خانه يِ حَلزون دست بُردن به مَتن قُرآن ها، خَبَر خودکشيِ ميدان ها پخش سانديس در خيابان ها، بازيِ مــوز بود با ميمون حذف مو و تنِ زنِ تختي، کَشف يک جور راحت از سختي بحث در مُعضلات خوشبختي، سِريال جديدِ تِلويزيون دير کرديم و باز هم زود است... عشق، يک کافه غَرقِ در دود است فصل آغاز قصّه اين بودست: شَرح کاندوم خريدنِ مَجنون راهسازي براي ويرانه، جنگ يک مُشت مَست و ديوانه خنده يِ گرگ هايِ در خانه، اشکِ تمساح هايِ در بيرون نه دِلت مي برد مرا نه صِدات خسته ام آه از تمامِ جهات دلخوشم به کُدام راهِ نِجات؟ منِ زيرِ کتاب ها مدفون منِ زيرِ کتاب ها ، ها مَدفون مَدفون مَدفون هرچه از هيچ رنج مي بُردم، بُغض خود را به زور ميخوردم داشتَم ذرّه ذرّه ميمردم پُشت اين عکس هايِ گوناگون پُشت اين عکس هايِ گوناگون پُشت اين عکس هايِ گوناگون منِ زيرِ کتاب ها مدفون هرچه در شهر اِتفاق اُفتاد، رَفت دنيا به باد يا با باد باز دَر تو اِدامه خواهم داد... از تو اي شعر ، واقعاً ممنون واقعاً ممنون واقعاً ممنون واقعاً ممنون واقعاً ممنون ش.نجفی
      • یاسر بهبهانی البته شعر مشخص نیست از کیه. اجراش از شاهین نجفی بوده. بهانه ای شد برم آلبوم هیچ هیچ هیچ و آلبومای قبلی رو دانلود کنم. ممنون @};- @};- @};-
      • sepinood pahlevani شعر از موسویه.از دور داد میزنه ;)) امر به منکر شدید! ممنون @};- @};- @};-
  • محسن یاران سلام یاسر جان. مثل همیشه زیبا و تاثیرگذار @};-
    • یاسر بهبهانی سلام محسن جان. ممنون که سر زدی @};- @};- @};- @};- اینکه ضجه می زنه مادرمه ای خدا زمین داره جون می کنه ما دوباره غرق اشک و خون شدیم ای خدا این قتلگاه خاک منه ما دوباره از دعای نیمه شب به جنون مرگ و ماتم رسیدیم اینهمه فاجعه حق ما نبود ما داریم تقاص چی رو پس میدیم ما داریم تقاص چی رو پس میدیم من از این ویرونه ها کجا برم مگه میشه خونه مسلخم بشه مگه میشه که ارس بخشکه و قله سبز سهندم خم بشه ای خدا این بچه های بی نفس به کدوم گناهی باید بمیرن تو بگو مردم من تو این عذاب دامن کیو می تونن بگیرن بابک صحرایی
  • وحیدی(سورمه) سلام آقای بهبهانی چی بگم واقعا نمی دونم چی بگم یعنی اونقدر زیباست که اصلا نمیشه حرفی زد آفرین به این احساستون وقتی که میگم کلمات در انحصار شما هستن نگین اشتباه می کنم واقعا به هیچ وجه نمی تونم روزی مثل شما بنویسم لایک 4 تقدیمتون @};- @};- @};- @};- @};- @};-
    • یاسر بهبهانی سلام. ممنون نسترن خانم. شما هم خوب می نویسین و حتا میشه گفت شیب نمودار پیشرفتتون بیشتر از منه. من مدتیه پیشرفتم کم شده. اگه که مثل گذشته، به من احساسی نداری اگه فرصتی نمونده، چرا تنهام نمی ذاری چرا روح عاشقت رو از وجودم نمی گیری چرا از زندگی من ،از دلم بیرون نمی ری من کجای زندگیتم که دیگه تو رو ندارم که نه می تونم بمیرم ،نه می شه طاقت بیارم من کجای زندگیتم که تو دوری از وجودم من که هر روزی که می گذشت بیشتر عاشق تو بودم همیشه یه چیزی انگار مانع خوشبختی ماست همیشه تو دوری و من ،دلخوشیم به صبح فرداست زندگی شاید همینه یه تلاش بی سرانجام یه نشونه که بدونم بیشتر از همیشه تنهام من کجای زندگیتم که دیگه تو رو ندارم که نه می تونم بمیرم ،نه می شه طاقت بیارم من کجای زندگیتم که تو دوری از وجودم من که هر روزی که می گذشت بیشتر عاشق تو بودم ترانه:بابک صحرایی اجرا یاسر محمودی
  • نيما سكوت درود ياسر جان البته خواستم بگم استاد دفعه قبل گفتي پدرته ترسيدم اين دفعه به پدر بزرگم گير بدي :-)) انصافا كه استاد تصوير سازي هستي مار و هيتلر و كوره و ....هيچوقت فكر نميكردم با اين واژه ها بشه ترانه ساخت احسنت لايك كه نميدي ولي مجبورم لايك كنم
    • یاسر بهبهانی سلام نیما جان. نه دیگه پشت سر مرده ها حرف نمی زنم. شگون نداره ;)) کارگاه ترانه بابک صحرایی که در سال 1387 راه اندازی شد در 5 سال گذشته یکی از پویا ترین کارگاه های آموزش ترانه بوده و ترانه سراهای مستعدی را به عرصه ترانه و موسیقی معرفی کرده است. ثبت نام دوره های جدید کارگاه ترانه بابک صحرایی به تازگی آغاز شده است. این کارگاه در سه سطح مقدماتی، پیشرفته و عالی برگزار می شود. در جلسات این کارگاه تعدادی از خواننده ها و آهنگسازهای مطرح موسیقی نیز شرکت می کنند و به این ترتیب امکان ارتباط و همکاری مناسب تری میان هنرجوها و چهره های سرشناس موسیقی ایجاد می شود. بابک صحرایی در گفتگو با خبرنگار موسیقی ما درباره کارگاه ترانه اظهار داشت: «هدفم از راه اندازی این کارگاه کشف و پرورش استعدادهای تازه نفس ترانه است. سعی ام بر این است که این کارگاه در کنار افزایش سطح دانش و تجربه ترانه سراهای جوان، پل مناسبی برای ورود آنها به عرصه موسیقی نیز باشد. ترانه امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند ورود استعدادهای تازه است و به سهم خودم سعی می کنم به انجام این اتفاق کمک کنم». این ترانه سرای مطرح در ادامه گفت: «در کارگاه ترانه به آموزش اصول کاربردی ترانه پرداخته می شود که مجموعه ای از اصول و قواعد مربوط به شعر و موسیقی است. ترانه به خاطر پیوند عمیقش با موسیقی تفاوت های عمده ای با شعر دارد و همین مساله قواعد تازه ای را خلق کرده که در طی بیش از چهار دهه ای که از تولد ترانه نوین می گذرد هنوز به شکل مناسبی به تدوین نرسیده است. در این کارگاه با کمک تعدادی از دوستان خواننده و آهنگساز تلاش می کنیم که در حد توان این قواعد را به صورت مدون آموزش بدهیم». علاقه مندان برای ثبت نام در کارگاه ترانه با تلفن های زیر تماس حاصل نمایند: 88921544 88911701
      • یاسر بهبهانی گناه بچه ها چیه میون این قرن جنون که بی صدا پرپر میشن تو شعله های جنگ و خون گناه بچه ها چیه که سرپناهی ندارن که شب ها با حسرت و بغض سر روی بالش می ذارن دلگیرم از دنیایی که غرق شبی بی انتهاست دنیای تلخی که هنوز بازیچه ی خودکامه هاست هر کس به نام امنیت جهانو به خون می کشه لالایی هر کودکی صدای بمب و ترکشه گناه بچه ها چیه که دنیا انقدر سیاست که جنگ و فقر و بی کسی تقدیر تلخ ملتاست کی میشه جغد شوم فقر از این جهان پر بکشه سایه ی آزادی و عشق روی زمین گسترده شه کی میشه که از آسمون بارون شادی بباره فرشته ی مهر و امید روی زمین پا بذاره ای کودک بی سرزمین شب میشکنه طاقت بیار شاخه گلی تو لوله ی داغ مسلسلا بذار گناه بچه ها چیه ... صدا : داریوش کلام : بابک صحرایی / موسیقی : نیــکـان
  • عباس مقدم همیشه از تصاویر وتشبیهاتی که توی ترانه هاتو میارین لذت میبرم ذهن خلاقی دارین و از این بابت بهتون تبریک میگم دوست من لایک @};- @};-
    • یاسر بهبهانی سلام جناب مقدم عزیز. ممنون که همیشه آروم و متین و بی حاشیه حضور دارید. سربلند باشید. به من شک کن اگه پروانه ای رو یه روز از خواب یک غنچه بگیرم اگه پرپر شدن های گلا رو ببینم اما از گریه نمیرم به من شک کن اگه هنگام بارون روی یک پنجره پرده کشیدم اگه همگریه هام از غم شکستن ولی من زنده به مقصد رسیدم نازنینم مگه میشه ماهو از برکه ها خط زد روی هر روزن پرواز یه علامت غلط زد مگه دریاچه می تونه خواب قوها رو نبینه نازنینم مگه میشه آسمون به گل بشینه عزیزم گریه کن ، آروم می گیری چرا از خواب این خونه نمیری به من هدیه بده ستاره ها رو که پرپر میشه شب تو چشمای تو چه پل هایی که بین ما شکستن تا ما از غربت همدیگه رد شیم بیا بغض همه گذشته ها رو به لبخند فراموشی ببخشیم ترانه سرا: بابک صحرایی
  • آزاده ربانی سلام جناب بهبهانی گرامی ..خوشحالم ترانه ی زیبای دیگه ای ازتون میخونم ..بسیار هم خوب ..موفق و نویسا باشید. @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
    • یاسر بهبهانی سلام خانم ربانی عزیز. به زیبایی ترانه های شما که نمیرسه. خیلی ممنون بابت حضور پر لطفتون. @};- @};- @};- همینجا چشم به رام بمون اینجا صدام زخمی تره اینجا که تو کولاک ِ شب نقابارو باد میبره باد میبره.. همینجا چشم به رام بمون تا ماه گریه بگذره اینجا که تو یاد منی پَرپَر شدن آسون تره آسون تره.. این سایه های رهگذر که پا به پای من میان این دیوارای کاه گلی خیلی به چشمم آشنان شاید همین لحظه ها بود که مُردمو ویرون شدم که آخر خط گریز با جاده ها هم خون شدم همینجا چشم به رام بمون اینجا صدام زخمی تره اینجا که تو کولاک ِ شب نقابارو باد میبره باد میبره.. همسفر دستامو گم نکن چشماتو هرگز ازم نگیر همسفر پلی اگه شکست تو فقط طاقت بیار نمیر همینجا چشم به رام بمون اینجا صدام زخمی تره اینجا که تو کولاک ِ شب نقابارو باد میبره باد میبره.. همینجا چشم به رام بمون تا ماه گریه بگذره اینجا که تو یاد منی پَرپَر شدن آسون تره آسون تره.. ترانه سرا : بابک صحرایی