تیرِ خلاص
یه رازه تو سینم؛یه عمره اسیره
یه زخمِ قدیمی؛که یادم نمیره
یه نگاهِ خسته؛پُرِ درد و هراسه
از این که بدونی؛که تیرِ خلاصه
که تیرِ خلاصه برای من
با عشقِ تو آشنا شدن
دوباره زخم تازه و
شکستن و جدا شدن
سکوتِ حرفِ آخرم
گُلم نکردی باورم
سهمِ من از تو یه خاطره بود
عشقتو از یاد میبرم
تیرِ خلاصو به من بزن
سهم غرورِ تو مرگِ منه
آخرِ آشنائیو
اولِ تنها شدنه
تیرِ خلاصو به من بزن
بذار تموم شه ماجِرا
گُلِ من تو زود عوض شدی
فقط بهم بگو چرا؟؟؟
تو رفتی اما زیرِ قولم نزدم
گفتی که بی من نمیدونی کجا بری
عجب دروغِ گُنده ای گفتی گُلم
یه جوری اینارو گفتی که همه باورم شد
کُلاتو بالاتر بذار چشاتو هم
ببینم انگار نمیتونی نگام کنی
مژده ندادی وقتی با خبر شدی
که عشقِ اول غمِ آخرم شد
با تشکر از همه دوستانی که منو تحمل میکنن و برای خوندن این ترانه وقت میذارن
امیدوارم دوستان خیلی جدی و سخت گیرانه نقد کنن تا ایراد های این ترانه رو بر طرف کنم و از این نقدها چیزای زیادی یاد بگیرم
میدونم توجیه نا مناسبیه و ایراد وزنیه ترانه رو به هیچ وجه نمیشه توجیه کرد ولی این ترانه رو ملودی گفته شده