من تا ابد هیتلر نمی مونم
با سلام خدمت دوستان عزیزان و استادان گرامی .
اولاً تشکر می کنم بابت اینکه منت نهادید .
دوماً بنده برخی از مشکلات وزنی رو می دونم و ازشون آگاهی دارم و هیچ جای توجیه کردن نیست .
اما حالتی وجود داره که بشه روون خوند این کار رو .
من هیتلری هستم که دوس(ت) دارم
با یک نگاهِ گرم عاشق شم
مثل یه سلطانِ تفنگم که
می خوام یه سلطان شقایق شم
"نازی" و "اِس اس"ی تو مشتم هست
که قاتل روح زمین میشه
اما تفنگ و "نازی" و "اس اس"
کی مثل یار نازنین میشه ؟
این عشق مثل میدونِ جنگِ
چرچیل و استالین توش کم نیست
اونی که معشوقش نمی خوادش
دیگه توی خط مقدم نیست
من هیتلری هستم پر از قدرت
که دستِ راستم بانیِ غوغاست
می خوام که دستم واسطه باشه
بین من و اون که چش(م)اش زیباست
آره منم یک روز عاشق میشم
اون روز نزدیکه وُ می دونم
شاید یکم درکش برات سخته
من تا ابد هیتلر نمی مونم