چن وقته پشت پنجره
چن وقته پشت پنجره چشمام ، به راهه تا بیای
حتی نخواستم شک کنم که دیگه منو ، نمیخوای
چن وقته پر از غصّه مو هی تو خودم میریزمش
سخته چجوری می تونم اون و به یاد نیارمش
خسته شدم از انتظار هر شب منو ، بغض و بارون
چشمای خیس و خیره ام که مونده ، رو به خیابون
نیستی حضور تو واسم خیلی که رویایی شده
شب و روزام بدون تو آخه که تکراری شده
چن وقته که میخوام بگم بی تو هوام پاییزیه
هیچی نمیگم ، شاید از رو عادتِ دلسوزیه
خالی نمیشم من چرا هر چی که گریه میکنم
من از غصّه ی دوریشه واسش دارم جون میکنم
خسته شدم از انتظار هر شب منو ، بغض و بارون
چشمای خیس و خیره ام که مونده ، رو به خیابون
نیستی حضور تو واسم خیلی که رویایی شده
شب و روزام بدون تو آخه که تکراری شده