حضرت زینب (ع)

دلم امشب هوای گریه داره
برا تنهایی زینب میباره

برم قربون اون قدِ خمیدت
فدای چهره ی درهم تکیدت

همه مردان مردیهای دنیا
همه مرواریدهای عمق دریا

عبادت میکنن مردونگیتو
ستایش میکنن پاکدامنیتو

چه زجری تو کشیدی وقت رفتن
جلوی کاروان دشنام شنفتن

سر مولا جلو رو نیزه ها بود
یه زنجیر و غلی به دست و پا بود

پناه بچه ها تنها تو بودی
نگاه از چشم دشمن می ربودی

بنازم عمه جان به غیرت ِ تو
به پاکی و خلوص سیرت ِتو

میونه روزگارِ پُر زِ خواری
برای ما تو یک اموزگارری

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/87493کپی شد!
861
۴۲