نه تو ، نه من
نه تو دیدی ، نه من دیدم
ته این راه بن بسته
نه تو گفتی ، نه من گفتم
شدیم از همدیگه خسته
نه تو خواستی ، نه من خواستم
بفهمیم مال هم نیستیم
خیال کردیم که تا آخر
پای این عشق وامیستیم
ولی دنیا با ما بد شد
نخواست این عشق زیبا شه
نمیخواست قصه مون انگار
بازم ورد زبونا شه
برامون عشق، بازی بود
خطر کردیم و خندیدیم
ولی بازیه تقدیرو
توی خوابم نمی دیدیم
نه تو دیدی نه من دیدم
ته این راه بن بسته
نه تو گفتی ، نه من گفتم
چقدر از هم شدیم خسته
نه تو شادی نه من شادم
یه چیزی هر دو کم داریم
ولی یک لحظه هم با هم
دیگه طاقت نمی آریم