ایثار
یه روز آخر از دلت غصه رو بیرون می کنم
باغ چشمون تورو شکوفه بارون می کنم
اگه یه روز دوباره غم رو دلت پا بذاره
دیو غم رو می گیرم پشت کوه زندون می کنم
اگه شب چادرشو رو آسمون پهن بکنه
با دو تا خورشید چشمات شبو داغون می کنم
اگه تو یاری داری دلت اسیر کسیه
بگو تا من بتونم دردتو درمون می کنم
اگه یه نامهربون چشماتو گریون بکنه
مگه ساکت می شینم سینشو پر خون می کنم
اگه تو دلت می خواد رو قلب من پا بذاری
بیا این دل مال تو از سینه بیرون می کنم
اگه رنجت می ده زنده بودنم
سرِ رات من خودمو فدا و قربون می کنم
اگه اشکام نتونن قلبمو خاموش بکنن
می رم روی آسمون ابرارو بارون می کنم
اگه پیشم بمونی غصه می ره تموم میشه
همیشه و هر کجا لبهاتو خندون می کنم
اگه یه روز تو بگی دوسم داری من بخدا
تمومِ کوچه های شهرو چراغون می کنم.