دلشوره ی بینهایت
همین که پاتو از این خونه بیرون بذاری
نگرانم نکنه کسی تماشات بکنه
هر زمانی که کنارت نیستم می ترسم
از کسی که یه نفس نگاه به چشمات بکنه
نه که شک داره دلم به اینکه دنیای توام
نه که باور نکنم به عهدمون پابندی
دست من نیس که به رفتار تو حساس شدم
یه جهان محو تو میشه وقتی که می خندی
*من به این دلهره عادت دارم
حتی یک لحظه ازم دور بشی
بس که جذابه نگات می تونی
همه دنیارو به سمتت بکشی
واسه هر کی که تورو می بینه
معنی تازه ی جذابیتی
دست من نیس نگرانت می شم
تو یه دلشوره ی بی نهایتی*
رو به آینه زل نزن آینه خجالت می کشه
پشت پنجره نمون ماهو بد عادت می کنی
حتی من هنوز از این جاذبه وحشت دارم
دست و پام گم میشه وقتی که تو صحبت می کنی
همه چی بعده تو توو چشمای من عوض شده
توی دنیا واسه من معنی بهترین تویی
من به این جاذبه توو چشمای تو مشکوکم
نکنه که علت جاذبه ی زمین تویی
-
@};- @};-
-
درودفراوان جناب حسن زاده عزیز آفرین ترانه زیبایی ازت خوندم ... شما انگار سنت شکنی کردی معمولا بعضیا ترانه رو قوی شروع میکنن و نسبتا ضعیف تر تموم ... شما برعکس! از ابتدای ترانت خیلی راضی نبودم ولی از ترجیع بند به بعدش قویتر شد...تازه انگار احساس به قلمتون تزریق شده بود که تموم شد.من جای شما بودم بعدازاتمام کار دوبند اول رو عوض میکردم و قویتر قویتر می نوشتم.قوی هست نه که نباشه اما بهترازینم می تونستی بنویسی ... بند آخرت خیلی عالی بود آفرین...ترجیع بندتم خوب بود... ریتم دلپسندی هم داشت ترانه عاشقانه سرشار از احساست روزگارت پراز دلخوشی @};-