با من قــــــــــــــدم بزن …!

امشب قدم بزن هم پای اشک من …
هم پای اشک من با من قدم بزن …
همراه اشک من ، همراه درد تو …
من موندمُ غمت، دریای شعر نو…
نزدیک رفتنت ، نزدیک مُردنم…
از سردی تنم ،حرفی نمی زنم …
با هر قدم که من با گریه می زنم …
از خاطراتمون من دل نمی کَنم …
تو این پیاده رو ، دلگیر و خسته ام …
دلگیر از این غروب، درگیر دردُ غم …
با من قدم بزن با من که بی کَسم…
با من که میرمُ هرگز نمی رسم…
با من که رفتنم همراه گریه بود …
من بودمُ خودم،جز من کسی نبود …
من بودمُ شبم ، من بودمُ غمم …
آهنگ عشق تو هر لحظه رو لبم …
من موندمُ غمت ، رویای بودنت …
اشکای هر شبم ، زخمای هر شبت …

https://www.academytaraneh.com/85049کپی شد!
783
۲۲

درباره‌ی .... .....

پشت هر فاصله ای نام مرا می بینید ... شادمان لحظه اعدام مرا می بینید ... در پس فاصله ها دشت نمانده است دگر ... فرصتی برای برگشت نمانده است دگر ...