مرد کارتون خواب
یــه روز از خیابــون که رد می شدم
دیـــدم کارتونــی که تکون می خوره
خوابیــــــده تـو اون مــــرد آواره ای
توو سرمـا می لرزه امـون می گیــره
دارن عابــــرا از پیشش ردمیشـــــن
نمی خــــــوان ، اما هی لگد می زنن
رویِ دلســوزی دست تو جیب میشنو
بــرا ش چند تائی سکه پرت می کنن
بلنـــــد میشه و جاشو جمع می کنه
کلاو کتــــــو با خودش می بــــــــــره
پـولائـــی که دور و بــرش ریختــــــه
برای خودش لقمـــــه نون می خـــره
…….
شبـــــی تو شبا وقتی خوابش میــــره
تو خواب می بینه که یه خونـــه داره
یـه استخر با یه باغچــــه یِ پر زگل
یـــــه ماشین خوب و نمونـــــــه داره
زنـــــی داره خوشگـل مث ماه و مهر
سـه تا بچه یِ سالمــــو ســــر به راه
همــه زندگیش خوب ،پر زرق و برق
لبـاســـای زیبــــــــا ،با شــــال و کلاه
تو رویــــا و خوابش از این بخت بـــــد
یکـــــی تو خیابون داره رد میشـــــــــه
که پاش می خوره توی کارتـــــون اون
همه دنیـا بازم براش سرد میشــــــــــــه
میگه ای خدا این چـــرا خواب بـــــــود
چرا حـال و روزم بایـــــد این باشـــــــه
مگــــه حق من نیس یِ ســــــر پنـــــاه
چرا زندگیـــــــم بایدهمچیــــــــــن باشه
خدایا تو رحم کن بگیر دستشــــــــــــــو
تا اینکه بســـــــــازه اونم زندگـــــــــــی
کمک کن تلاشش همیشـــــــــــــه براش
باشه مایــــــــه ی فخر و بالندگــــــــــی
hamed shaabani
ترانه جالبی بود فقط از نظر سوژه...میشد قشنگ تر بشه.. از این مصرع خوشم نیومد که میگه...خدایا تو رحم کن بگیر دستشو آخه خدا خوابه...همون موقع که ادم و حو اون چیزو خوردن ..خدا هم خوابید و هنوزم بیدار نشده...هه
علی شهباز
@};-
علیرضا سرمدیان
سلام. :-) @};- خوندم، تمام نظرات دوستان رو هم خوندم.نقد های خوب و کاملی بودن.نکته مثبت از نظر من موضوع و نکته منفی اینه که شما میگی کاراتو ویرایش نمیکنی.مطمئنن حتی ترانه نویس های بزرگ هم کار هاشون رو چندین و چند بار ویرایش می کنن.من خودم کاملا تازه کار و بی تجربه هستم و شما از من تحربه بهتر و شرایط بهتری داری،اما راستشو بخواین الان بیشتر دارم سعی می کنم بفهمم چطور اشکالامو قبل از منتشر کردن ترانم بر طرف کنم.سعی میکنم توی نقد ها و نظرات دوستان بگردم و ویژگی های یک ترانه بی عیب و نقص رو بفهمم،مسلما مهمترین کار تمرین و مطالعه زیاد هست،پس به نظر من حتما قبل از انتشار کارتون اول فکر کنید قراره نقدش کنید و نقاط ضعف و حتی مثبتش رو بررسی کنید،خیلی وقت ها این کار از نوشتن ترانه هم بیشتر واستون لذت بخش خواهد بود،چون می تونید حتی کشفیات جدیدی هم داشته باشید،در آخر ببخشید از پر حرفی ومنتظر کار بعدیتون و دیدن پیشرفتتون هستم.لایک ۱۴ @};-
ناهید سلیمانی
@};- @};- @};-
علی عزیزی
سلام و درود به شما کارتون رو پسندیدم. @};- من قبلا چند کار از شما خونده بودم. واقعیتش توقع بیشتری از خوندن این ترانه داشتم. نمی دونم چرا ولی احساس می کنم خیلی برای این ترانه وقت نذاشتید. حقیقتش در جایگاهی نیستم که به عنوان منتقد ترانه ها رو ارزیابی کنم. ولی به عنوان علاقمند و کسی که سالهاست خوندن و شنیدن ترانه ها رو عاشقانه دنبال می کنه باید بگم این ترانه خیلی جای کار داره. با توجه به موضوع قشنگش، حیفه که بدون بازنگری و اصلاح بخواید ازش استفاده کنید. من نقد همه ی دوستان رو خوندم، خوشبختانه همه ی چیزهایی که توو ذهنم بود تقریبا در گفته های دوستان هم به چشم می خورد، پس تکرار مکررات نمی کنم. امیدوارم کارهای زیبا و قشنگتری رو ازتون بخونم. @};- @};- @};- @};-
محمدرضا دهقانی
خوب بود +لایک 12
حسين عباسي بائي
سلام مواردو دوستان عرض کردن یه نکته عرض کنم خدمتتون : حرف ه آخر کلمات خونده نمیشه و کلمات با کسره تموم میشن مثلا می خوره حرف ه خونده نمیشه پس می خوره با می گیره هم قافیه نمیشن چون اگه حرف ه رو خذف کنیم میشه می خور می گیر ÷س این بندت قافیه نداره @};-
مجید صادقی
سلام فاطمه عزيز ترانه ات رو خوندم درد رو ميشه تو كل كارت ديد موفق باشي
علی یاری
سام خواهرم سوژه کار خب بود و کلیشه ای نبود گفتنی ها به پای دوستان ولی وزنشو دوست نداشتم و جاهایی روون نبود مشکل قافیه هم داشتید @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
کوثر عابدی
سلام سورمه چرادیگه بمن سرنمیزنی؟؟؟؟ =(( ناقلاسوزه اتوازماه عسل گرفتی؟؟؟ ;)) خیلی خوب بودافرین دوبیت اخرتودوس داشتم امدوارم جسارتمو ببخشی گلم @};- @};-
افشین کمالی
@};- @};- @};- @};- دوست داشتم کار خوب شما رو ....به امیدی که دیگه کارتون خوابی تو کشور نبینیم.
حسن عرب لاریمی
سلام موضوع خوبی بود موفق باشی لایک @};- @};-
ناهید ملکی
سلام به نسترن پر تلاش. خوب بود.میدونی نسترن جان چون ترانه داره داستانی رو روایت میکنه کار رو یه کم سخت میکنه.پیدا کردن قافیه و جمله بندی ها سخت تر میشه.واسه همینم اشکال کار بیشتر میشه.اگه ترانه هاتو به صورت داستان ننویسی برات راحت تره چون اول راه هستی میگم :-) .مرسی از احساس خوبت @};- @};- @};-
عليرضا عباسي
سلام خانم وحیدی سوژه ی ترانه تون رو دوس داشتم @};- @};- @};-
سید مسعود وزیری
سلام امیدوارم خوب باشید خب من برم سر اصل مطلب با علم کمی که دارم یــه روز از خیابــون که رد می شدم دیـــدم کارتونــی که تکون می خوره خوابیــــــده تـو اون مــــرد آواره ای توو سرمـا می لرزه امـون می گیــره این بند که قافیه نداره و من توقع دارم دیگه مشکل قافیه نداشته باشید دارن عابــــرا از پیشش ردمیشـــــن نمی خــــــوان ، اما هی لگد می زنن رویِ دلســوزی دست تو جیب میشنو بــرا ش چند تائی سکه پرت می کنن مصرع دوم روون نبود و اما ما توی محاوره میگیم دست به جیب.نمیگیم دست تو جیب میشم. بلنـــــد میشه و جاشو جمع می کنه کلاو کتــــــو با خودش می بــــــــــره پـولائـــی که دور و بــرش ریختــــــه برای خودش لقمـــــه نون می خـــره ……. کلا با این بند راضی نشدم پرداخت نشده بود شبـــــی تو شبا وقتی خوابش میــــره تو خواب می بینه که یه خونـــه داره یـه استخر با یه باغچــــه یِ پر زگل یـــــه ماشین خوب و نمونـــــــه داره مصرع دوم رو بخونید. نثر نیست؟؟؟ احساس شاعرانش کو پس؟؟ زنـــــی داره خوشگـل مث ماه و مهر سـه تا بچه یِ سالمــــو ســــر به راه همــه زندگیش خوب ،پر زرق و برق لبـاســـای زیبــــــــا ،با شــــال و کلاه شال و کلاه اینروزا جزء چیزهایی هست که ادم رو مرفه جلوه میده؟؟؟تازه توی بندهای قبلی هم ازش استفاده شده بو تو رویــــا و خوابش از این بخت بـــــد یکـــــی تو خیابون داره رد میشـــــــــه که پاش می خوره توی کارتـــــون اون همه دنیـا بازم براش سرد میشــــــــــــه میتونست بهتر باشه میگه ای خدا این چـــرا خواب بـــــــود چرا حـال و روزم بایـــــد این باشـــــــه مگــــه حق من نیس یِ ســــــر پنـــــاه چرا زندگیـــــــم بایدهمچیــــــــــن باشه هنوز از نظر وزن ایراد دارید خدایا تو رحم کن بگیر دستشــــــــــــــو تا اینکه بســـــــــازه اونم زندگـــــــــــی کمک کن تلاشش همیشـــــــــــــه براش باشه مایــــــــه ی فخر و بالندگــــــــــی در کل بگم احساس اولین رکن یک ترانس این ترانه ی شما ازاین جهت که پشتکار داشتید قابل تحسینه ولی باید مطالعتون رو بیشتر کنید و بازم تاکید میکنم احساس. با احساستون بنویسید. یا علی زیاده گویی منو ببخشید @};- @};-
امیرسینا عسکرپور
@};- @};- @};- قلمت سبز باد بانو نسترن @};- @};- @};-
علی اصغر شریفی
کارهای قبلیتون رو بهتر میدونم . البته حسن این کار اینه که روایت و سوژه ای رو برای کار در نظر گرفتی. یکی دو نکته: خوابیــــــده تـو اون مــــرد آواره ای "توو سرمـا می لرزه امـون می گیــره">متوجه "امون میگیره" نشدم جسارتا، اگه یه توضیحی بدید ممنون میشم. یکی دوجا هم مشکل قافیه وجود داشت. دیگه نیاز نیست بنده بخوام بگم. انشالله خودتون واقفید. توی این قسمت نمیدونم چرا زبان کار رو اسیر دوگانگی کردید: یـه استخر با یه باغچــــه یِ پر زگل :-? یـــــه ماشین خوب و نمونـــــــه داره خیلی اشاره مستقیم به وقایع و توصیف لحظات دارید، کمی هم به سمت تصویرسازی نو، تشبیه ، کنایه ... برید. کل کار رو زیر سوال بردم تقریبا ;)) ببخشید. :"> به امید بهترین ها @};- :-)
تهِ کدوم مسیر،سرِ کدوم مزار؟
بامن بمان
امسال، سال منه ☃️
آوازِ قو
فرشته بودن