دوباره
تو مشق کوروش و بازی قاجار
که مونده کنج هجره توی بازار
یه نیمکت روبروی پارک لاله
شروع بیت بعدی حرف دالِ
دویدنهای بی مقصد و باطل
برادر شد یه روز واژ] قاتل
یه مشت گوش روی تن حالا شده کَر
بشر هم شده امروز واژه ی شر
نمیدونم برای زنده موندن
برای تا ابد پروانه موندن
چه شعر و قصه ای باید سرودن؟!
چه شعر و قصه ای باید سرودن
یه روز روئین تن و شرح از دل و خال
چی شد اون مردمان رستم و زال؟!
باید از نو بسازیم زندگی رو
باید ثابت کنیم این بندگی رو