گدایی واژه ها
بی تو شب و آینه تکرار میشن
با نبودت ٰ،مرغ عشقام بیقرار میشن
با تو واژه ،با ترانه ،هم سرایی میکنه
بی تو قلم ، واژه ها رو هم گدایی میکنه
تازه فهمیدم تو کی هستی ،چرا هستی ؟
چرا ؟این چند سال ، هم بند من هستی /
یکی که عادت شبهای سردم شد
که وقتی رفت، داغ جدایی باعث مرگم شد
خواستنت به هر بهونه ، برای منه دیوونه
چیزی جزء شکستم نداره ، دلم اینوخوب میدونه
دلی که نخواست بجنگه واسه غرورش ……
قلب شکستش ، دل گرفتش ، تن صبورش .
حالا من موندم و یه دنیا غصه و تنهایی
وجودی نیمه جون و خسته ،راضیم از جدایی