جـــــــنگ

دوستان بزرگوارم سلااااااام.امیدوارم حالتون خوب باش
————————————————
تـــوی جنگم بین قلبم با خودم
تــــــــوی جــنگم پای بودن باتو
تـــــــوی جنگی واسه رفتن اما
هیچ رقــــم نمیشه پر کرد جاتو

تـــــــوی جنگی واسه رفتن اما
بـــــــــرا دل کندن ازت دیر شده
خونـــــه بی لحظه بوسیدن تو
یه لـــــوکیشن نفس گیر شده

دلخوشــــــم به گرمیه دستاتو
تو داری به دلخوشیم میخندی
رو غــرور من اســــید میپاشی
چشمـــــــاتو رو آرزوم میبندی

مات عکساتم و بی عطر تنت
زنده میشه ترس تنهایی من
واسه بودنت توی این خـــونه
همه ی خونه با هم میجنگن
++++++++++++++++++
پ.ن:لازم به ذکر هست که این کار تازه سروده شده و هنوز جای کار داره
مراقب خوبیاتون باشید

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/83721کپی شد!
1065
۵۲

  • حسين عباسي بائي زيبا بود @};-
  • شادی وکیلی زیبا بود خشونت و ظرافت بعضی جاها با هم جور درنمیومدن مثلا جنگیدن خوبی ها با هم به هر حال کار زیباییه امیدوارم با ویرایش عالی بشه @};-
  • معصومه قریشی درود کار خیلی خوبی بود مسعود جان ؛ پسندیییدم @};- @};-
  • صالح حسینی بسیار زیبا بود درود شاعر
  • مهدی(فریاد) حیدری زیبا بود @};- @};- @};-
  • حسن عرب لاریمی یه لـــــوکیشن نفس گیر شده ببینیم این لوکیشن نفسگیر به کجا میرسه تا اینجاش که خوب بوده پسندیدم7 @};- @};-
  • حمید محمدی پسندیدم @};- @};-
  • آمنه نقدی پور دلخوشــــــم به گرمیه دستاتو تو داری به دلخوشیم میخندی رو غــرور من اســــید میپاشی چشمـــــــاتو رو آرزوم میبندی خیلی خوب بود =D> =D> =D> لایک شدی آقا مسعود @};- @};-
  • سامان جاويدان سلام مسعود عزیز کار خوبی بود دوستان گفتنی ها رو گفتن عزیزم به امید بهترینات عزیزم @};- @};-
  • فرزاد كشاورز عالي بود مسعود عزيز موفق باشي هم ترانه @};- @};-
  • عباس مقدم دلخوشــــــم به گرمیه دستاتو تو داری به دلخوشیم میخندی رو غــرور من اســــید میپاشی چشمـــــــاتو رو آرزوم میبندی @};- @};-
  • حسین خزایی درود مسعود جان @};- @};- @};-
  • مجید صادقی سلام مسعود جان =D> =D> =D> =D> =D> =D>
  • سامان درزی زیبا و قابل تصور @};-
  • ناهید ملکی سلام زیبا بود فقط توو چند مصرع اول کلمه زیاد از جنگ استفاده شده. @};- @};- @};-
  • علی گودرزی خب اول بگم که ... اگه میخوای یه مصرع رو تکرار کنی باید مصرع اول باشه ... حالا همینو داشته باش...چون "قواعد تکرار مصرع" بقیه شو بهم نگفته... .... خب حالا اینم تجربه ی خودم...اون بالایی تجربه ی یه خل و چل بود...ولش کن،خودمو بچسب ... اول بگم که اگه یاد باشه من چند وقت پیش خدافظی کردم و زیرشم قید کردم که میخوام برم سراغ پست مدرن... ... حالا بگم که اگه میخوای سبک پست مدرن بکی...اولا که ترانه نمیشه ... باید کلاسیک باشه... بعدشم ... وقتی یک مصرع میخوای بگی که پست مدرن باشه و با تکرار کلمات مشابه... باید بگم که با همون کلمات تکراری باید جوری شعر بگی که واقعا معنای یک شعر کامل رو بده...یه تصویر سازی ناب اتفاق بیوفته... که وقتی اون بند خونده شد ... مخاطب به چندین مصرع و اتفاق و تصویر های بسیار زیبا برسه... این شعر رو از کتاب : بردن توله گرگ ها به مهد کودک از الهام میزبان بخون...واقعا معرکه است...کمی هم فکرکن...فقط تصویر سازی رو داشته باش...آدم حال میکنه صدای زودپز پُر، از آشپزخانه صدای تلویزیون از آپارتمان کنار صدای سوت زدن توی راه پلّه ی پشت زباله های تری توی ظرفهای ناهار صدای تلویزیون توی آشپزخانه صدای زودپز از راه پلّه ی عقبی صدای سوت زدن در آپارتمان کنار کشیدن جارو توی گریه ای عصبی صدای جیغ زدن توی آشپزخانه صدای افتادن توی راه پلّه ی پشت صدای سوت زدن توی داغی زودپز به خنده افتادن توی اشک های درشت کشیده می شود روی پلّه ها کیسه ی زباله را می گذارد کنار جوب خیره می شود به پنجره ی آپارتمان کناری تهوّع مزمن زیر چادرِ رنگی تکان بچّه ی غمگین غیر قانونی به گریه افتادن... و لگد زدن محکم به بچّه گربه ی بدبخت داخل گونی
    • علی گودرزی اینم یه شعر دیگه از : بردن توله گرگ ها به مهد کودک - الهام میزبان.... اینم معرکه است...واقعا تصویر سازی بسیار زیباست...البته به این یکی بیشتر فکر کن...به مضمونش که خیلی بیشتر فکر کن...حالشو ببر... مثل سیگار نیمه خاموشی زیر كفشی كه بعد، با عجله روی سكّو دویده سمت قطار « - واگن چار؟ » «: بدو همین بغله! » خوشی هی تكان تكان، خوردن روی خط های تا ابد رفته كوله ای كه یواش پر شده است توی هر روزهای این هفته تكیه به صندلی سرد زدن روی تصویر ساكت بیرون پَرش فكرهای سردرگم در صدای بلند تلویزیون در سرش پخش می شود تصویر دست های فشرده بر گوشش ایستادن میان واگن ها روی سیگار نیمه خاموشش آخرین لحظه های خوبش را از تكاپوی شهر در بردن تویِ خوابِ عمیقِ یك كوپه خوشی هی تكان تكان خوردن فكر یك جای واقعاً تازه پَرش ذهن روی خطّ زمان هیجان توقّّف آخر توی یك ایستگاه بی پایان می زند از قطار بیرون...و دیده انگار قبلاً این جا را روی سكّو هنوز سیگاری می كشد آخرین نفسها را .......... من عاشق این شعرم...واقعا مضمونش خیلی عالیه...خیلییییییییییییییی ...اگه مضمونش رو درک نکردی بگو تا این آخری رو برات شرح کنم...واقعا معرکه است...مرسی بای
      • مسعود وزیری سلام به داداش علی کامنتت رو که خوندم یهو یه جمله اومد تو ذهنم بذار برات بنویسم علی در راه اژدها علی وارد میشود چشم علی جان ایشالا سعی میکنم بهتر بشه کارام @};- @};-
      • علی گودرزی بزمجه...این همه کامنت گذاشتم...جوابم همینه ؟؟؟ =(( =(( =(( ;)) ;)) ;))
      • مسعود وزیری ممنونم علی جان راستی ترانه پست مدرن هم داریم علی اقا @};- @};-
      • علی گودرزی ترانه ی پست مدرن نخورده به گوشم تاحالا...اما به نظرم ریتمش یه جوری بشه...آخه به پست مدرن ، کلاسیک میاد...ترانه زبان محاوره اس و یه جوریه...فکر نمیکنم جالب از آب دربیاد...یه جوری گنگ میشه...اما اگه کلاسیک باشه دیگه حرف نداره...بنظرم در سبک کلاسیک ، پست مدرن بگین بهتره...بنظرم واسه ترانه همین چهارپاره خوبه...گودبای
      • مسعود وزیری نه علی جان.ترانه های چارپاره به سبک پست مدرن هست بسیار هم زیبا.کتاب من فقط یک الکترون هستم از منصوره لمسو رو بخون @};- @};-
  • نسترن وحیدی(سورمه) سلام من در حدی نیستم که بتونم شعر ها رو نقد کنم از نظر من ترانتون قشنگ بود موفق باشین لایک بعدی از من @};- @};- @};- @};-
  • مهیا غلامی سلام و عرض ادب و احترام خدمت برادر خوبم بی مقدمه می رم سر اصل مطلب ...فقط لطفا حرفای منو از طرف یه دوست بشنو ..نقدی نیست فقط نظر شخصیمه و میدونم که دلخور نمیشی که دعوتم کردی برای نقد... تـــوی جنگم بین قلبم با خودم تــــــــوی جــنگم پای بودن باتو تـــــــوی جنگی واسه رفتن اما»»»» تو سه تا مصراع پشت سرهم توی جنگم با ... هرسه مصراع اصل مهنیش یکیه فقط کلمه هاش متفاوته برادر..و این زیبایی و گوشنوازی ترانت کم کرده هیچ رقــــم نمیشه پر کرد جاتو»»» این خوبه آفرین تـــــــوی جنگی واسه رفتن اما »»» تکرار دوباره ( توی جنگی واسه رفتن اما ) یکبار ازین تصویر استفاده میکردی کافی بود ... بـــــــــرا دل کندن ازت دیر شده خونـــــه بی لحظه بوسیدن تو یه لـــــوکیشن نفس گیر شده لوکیشن نفس گیر هم دوست نداشتم...هم راحتی تلفظ رو از ترانه گرفته و هم اینکه لوکیشن به کل ترانت نمیاد دلخوشــــــم به گرمیه دستاتو تو داری به دلخوشیم میخندی رو غــرور من اســــید میپاشی »»»» این تصویر رو قبلا جایی خوندم اما یادم نمیاد کجا و از کی :-? چشمـــــــاتو رو آرزوم میبندی مات عکساتم و بی عطر تنت زنده میشه ترس تنهایی من واسه بودنت توی این خـــونه همه ی خونه با هم میجنگن »»»» اینجا هم نامفهوم بود . چند تا نکته کلی بگم : ارتباط عمودی ترانه رو رعایت نکردی ...مثلا اوایل ترانه گفتی دارم باخودم میجنگم واسه رفتن یا نرفتن...و این رفتن یا نرفتن واز طرف تو اتفاق می افته ولی در بند آخر گفتی واسه بودنت توی این خونه ...همه خونه باهم می جنگن و یا خونه بی لحظه ی بوسیدن تو... این ارتباط عمودی شاید در نگاه اول به چشم نیاد ولی یکی از عناصر استحکام ترانه ست... استفاده از تصاویر همسو با ترانه و کلمات همخوان با کل بدنه ی ترانه هم مهمه... تو این ترانه مثلا لوکیشن و اسید پاشیدن دو تصویری بود که کاملا نشون دهنده تعمدی بودن استفاده ازین کلمه هاست.... بغیر از این یکی دومورد ایراد جزئی ...ترانت اشکالی چنان نداره و ترانه خوبی است...فقط در نوشتن و به نمایش در آوردن کارهات عجله می کنی قبلا هم بهتون عرض کرده بودم ... تمام دلخوشیهای دنیا یکجا برای شما با احترام @};-
    • مسعود وزیری حرفاتون کاملا منطقیه و هرکسی بیشتر از اینهم نقد کنه اصلا کار رو شخم هم بزنه من ناراحت نمیشم و کلی هم خوشحال میشم حرفاتون قبوله و منم گردن خم میکنم جلوی حرفاتون فقط چندتا نکنه هستش من اینکار رو خواستم جدید بگم و به قول شما تعمدی از برخی کلمات استفاده کردم که البته تحت تاثیر خانوم منصوره لمسو بود زیاد موفق نبودم توی نوشتن این ترانه ولی برای خودم راضی کننده بود هرچند پر از ایراده ولی ایشالا کم کم بهتر هم میشم @};- @};-
  • پژمان کریمی سلام. آماده ایم ... آماده! خودت گفتی نقد:D پس یه لـــــوکیشن نفس گیر شده - لوکیشن به محل فیلمبرداری میگن و باید از واژه سکانس یا پلان استفاده کنی.(کارگردانیم ناسلامتی) رو غــرور من اســــید میپاشی - این مصرع هم زیاد خوب درنیومده --- در کل کار خوبیه =D> @};- ولی کم هست و نیاز به خرده کاری داره موفق باشی
    • پژمان کریمی البته الان که دوباره خوندم لوکیشن درسته ولی جاش توی شعر درست نیست.
      • پژمان کریمی چون لوکیشن به تنهایی فقط یه مکانه و حس یا عملی رو القا نمیکنه و به قولی تا سکانسهای فیلمنامه نباشه نمیشه حسی رو منتقل کرد. در کل نمیدونم منظورم رو فهمیدی؟
      • مسعود وزیری درکل من از همین تریبون اعلام میکنم پوزش میطلبم. ;)) ;)) ;)) ممنونم پژمان جان @};- @};-
  • نازنين دهقاني خونـــــه بی لحظه بوسیدن تو یه لـــــوکیشن نفس گیر شده =D> =D> =D> تنها نقطه قوت ترانت مسعود جان توقعم ازت خيلي بيش از اينهاست واژه جنگ خيلي تكرارشده و توو ذوق ميزنه شرمنده اگر جسارتي كردم اينا نقد نيست و فقط سليقه ي شخصي بندست لايك اول @};-
    • مسعود وزیری سلام گفتم که کار هنوز خیلی جای کار داره ولی برای اینکه واژه جنگ زیاد استفاده شده فک میکنم از اسمش معلوم باشه و من میخواستم یه فضای جدیدی از ترانه رو امتحان کنم یعنی پست مدرن زیاد موفق نبودم ولی برای اولین تجربه فک نمیکنم بد بود ایشالا که بهتر میشم @};- @};-
  • یاسر بهبهانی این قسمتو کلا عوض کن : واسه بودنت توی این خـــونه همه ی خونه با هم میجنگن @};- @};- @};- @};-