نسیم صبح

نسیم صبح
به دنیا آمدم گویا ، شب و روزم بد احوالـــــــــم
از اون روز ازل سردم ، همش سر زنده می نالم
***
کجایی ای نسیم صبح ، کمی در کوی ما بنشیـــــن
خدا خسته شدم از درد ، تو این دنیای سر سنگین
***
چشام مثل یه رود شور ، چو دریا موج باریــده
کمر خم کردم از غصّه ، یه کوهی بر دلم چیده
***
چرا خوشحالی مادر جون ، دلم می خنده از نازت
بگو! آینده هام تاریک ، بخوان لا لا تو آوازت
***
مبارک باد درد و غم ، مبارک باد دلــــــشوری
جهان نالیده از آهم ، و هر آهم یه شب کوری
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) ۰۲/۰۱/۱۳۹۳

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/82078کپی شد!
864
۶