شایـــد یه ماهـــی گرفتم…
بی مقدمه.بازم سلام.ببخشید
میدونم این روزازیادی هستــم
شاید یه ماهی گرفتم!
اونجا لبِ بندر هرشب
صیّاد تا صبُ میشینـه
خیره به دریا میمونــه
شاید یه ماهی ببینـه
چن ساله کارش همینه
چن ساله چِش انتظاره
شاید مثِ من تو دریـــا
گُم کرده ای دیگـه داره
یا شایدم تویِ فکــــره
من اِشتباهی گرفتــم
باید کِنارش بشینــــم
شاید یه مـــاهی گرفتم
شاید یه ماهی گرفتم….حالِتو از اون بپُرسم
تا حالِ هرجُفتِتونـــــو…واسه دوتامون بپُرسم
چن ساله چِش انتظارم..هرچند با نا اُمیـــدی
شاید یه شب رویِ دوشِ..موجا به ساحل رسیدی…
از آخَرین لنگری که
با تو از اینجا کِشیدم
تا اولین سفری که
بی تو به ساحل رسیدم
میدونی چن ساله رفته؟؟
میدونی چن تا غروبه؟؟؟
دریا نَفسامو برده….
بازم بگو دریــــــــا خوبه
صیاد بزاره من هرشب
تا صُب کنارِش میشینم
شاید یه ماهی گرفتم…
شاید یه مـــاهی ببینم
شاید یه ماهی گرفتم….حالِتو از اون بپُرسم
تا حالِ هرجُفتِتونـــــو…واسه دونامون بپُرسم
چن ساله چِش انتظارم..هرچند با نا اُمیـــدی
شاید یه شب رویِ دوشِ..موجا به ساحل رسیدی