بی تو

بی تو من مثل شبی خالیِ از ستاره م
زمینی تاریک و سرد خالیِ از شراره م

بی تو من درختی پیر بدون میوه و برگ
زخمی از هجوم باد ، کوبه برف و تگرگ

بی تو من کویری خشک حسرتم یه قطره آب
خنده و شادی فقط واسه من رویا و خواب

بی تو من یه چشمۀ خالی از آب زلال
آینه ای شکسته از سختی و رنج و ملال

بی تو من یه برگ زرد زیر پا تو کوچه ها
اینو من میخوام بگم دنیا بی تو پوچه ها !!

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/8088کپی شد!
616
۳

درباره‌ی رضا کزازی

به نام آن که مارا آفرید برای با هم بودن پنجره ی چشمانت را بگشای و با نگاه مهربانت آرامشی به من ده همچون آرامش خواب تا که من به شکرانه آن دست بر خاک نهم و سر به اسمان کشم آنچنان که گویی سالهاست ریشه در خاک دارم. Reza.djks@yahoo.com