پدر

این ترانه رو به در خواست استاد گرامی آقای مختاری نوشتم و از همین جا دست پدرمو میبوسم و آرزوی سلامتی برای ایشون و همه پدرهارو دارم .

ای باغبون زندگیم کم شده سایت از سرم
حالا که بی سایه شدم ازهمیشه تنها ترم
سرده هوای این روزام انگار که توش امیدی نیست
تو آسمون زندگیم با رفتنت خورشیدی نیست
پدر تو خونه خالیه جای تو ای همیشه مرد
این جای خالی و دیگه با چیزی پر نمیشه کرد
پدر پیشم نبودنت درد وغم کمی که نیست
کی بعد تو مثل تو شه تو دنیا آدمی که نیست
کی حالا که خیسه چشام دست بکشه رو صورتم
تو آغوشش آرروم بشم وقتی پر از کدورتم
روز پدر به کی بگم مبارکه شادی کنم
پشتم به کی قرص باشه و احساس آزادی کنم
یه اتفاق ناگوار افتاد کی باشه استوار
ولی تو وقت تنهاییش بکوبه مشت روی دیوار
حالا که نیستی و برام دنیا فقط یه کابوسه
به خواب من یه سر بزن تا بزنم به پات بوسه
ای کوه اقتدار من الگوی ناب ناب پدر
دغدغه هات تموم شدن بی دغدغه بخواب پدر

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/79710کپی شد!
1798
۱۳