برگ
یه برگم ، خسته روی آب
پُر از دلشوره ی رفتن
یه حیرونم ، یه سرگردون
پُر از احساس دلکندن
یه دریاچه به زیر پام
یه جنگل پیشِ چشمامه
یه دنیا خاطره اینجا
تمام خواب و رویامه
دارم دل میکَنم اما
چقدر دلکندنم سخته
تمام آرزوم اینه
شاید تقدیر برگرده
یه عمر ،تقدیرم این بوده
بشم سقفی زیر بارون
برای اونکه تو جاده
شده سرگشته و حیرون
ولی حالا ، خودم اینجا
چه آسون گم شده راهم
چقدر ساده به دست باد
توو این دریاچه افتادم
دارم حس می کنم جنگل
برام دلتنگ و بی تابه
آخه تصویر هر برگش
به روی آب افتاده
همین دلبستگی خوبه
همین که با من یادش
برای حس همدردی
یه برگ دیگه ….. افتادش
ترانه سرا : سمیرا اکبرزاده