راهی ندارم غیر رفتن
با خودته میخوای بمونی
خیلی سوال کردی با چشمات
آخه تو چی میخوای بدونی
میخوای بگم چرا می رم و
میخوای بگم چرا نموندم
از بس تو این دور و زمونه
حرف محبت رو نخوندم
تو کوچه کوچه ، راه رفتم
تو هر خیابون دوره گشتم
اما نشونی از محبت
تو شهرمون پیدا نکردم
میرم از این شهر یه جای دیگه
شاید نشونی ازش ببینم
اونکه با چشماش صد تا محبت
تو این دلای یخی می کاره
اونکه با حرفاش این آدما رو
از راه بن بست بیرون میاره
از راه بن بست بیرون میاره
فریبا رستگار
سلام آقای محبیان @};- احساس زیبایی داشتکارتون ولی روون خونده نمیشد یه قسمتایی و بعضی قافیه هاتونم اشتبا بود جسارتن. :-) @};- همیشه موفق باشید.
محسن مقیمیان
با تشکر
مجید صادقی
سلام محسن جان =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};-
سمانه نوری ( ميترا )
درود بر شما محسن گرامی @};- =D>
امین بهاری زاده
@};- @};- @};- @};- @};-
سامان جاويدان
سلام خوندم کارتونو کار احساسی خوبی بود @};-
محسن مقیمیان
@};-
امیرعلی تاج
@};- @};-
فرهاد محمدیان
به امید بهترینها @};-
محسن مقیمیان
@};-
علی اصغر شریفی
@};- @};-
محسن مقیمیان
@};-
معصومه قریشی
درود محسن جان حس کار خوب بودا ؛ اما امیدوارم تو پرداخت احساساتت بهتر عمل کنی لایک @};- @};-
محسن مقیمیان
ممنون حال خوشی ندارم این روزا ببخشید مسافرم
معصومه قریشی
امیدوارم همیشه حال خوشی داشته باشید @};-
محسن مقیمیان
همین طور شما موفق باشید
علی یاری
سلام محسن جان کار خوبی بود به امید بهترین هاااا لایک @};- @};- @};- =D> =D> =D>
محسن مقیمیان
ممنون علی جان
تهِ کدوم مسیر،سرِ کدوم مزار؟
بامن بمان
امسال، سال منه ☃️
آوازِ قو
فرشته بودن