مترسک..!!

مدتی سعادت حضور در جمع دوستان هم ترانه و نداشتم . مثه همیشه منتظر حضور و نگاههای گرم تون هستم ..

تو این دنیای گرگ و میش قصه
چقد خوبه بهم وابسته باشیم
واسه مرحم گذاشتن روی زخما
بدیم دستو بهم مردونه پاشیم

تو این دنیایی که گرگای گله
چوپون گله رو با زر خریدن
اگه حتی یه قطره خون بریـزه
به گزمه ها میگن چیزی ندیدن

بذار غصه تموم شه مرد میدون … بذار دنیا تو رو .. روو پا ببینه
اگه صدبار زمین خوردی بلند شو … بدون هر جا باشی قانون همینه

*زده آفت به این مزرعه ی سبز
تموم محصولا از ریشه خشکید
مترسک شاهد وقتی کشاورز
به جای حاصلش اشکاشو می چید

مترسک چوبیــه مزرعه ی ما
شریک گرگا و همراه باغ
*کشاورز مونده و باور نداره
مترسک عاشق بالای(بالهای )زاغ

بذار غصه تموم شه مرد میدون … بذار دنیا تو رو .. روو پا ببینه
اگه صدبار زمین خوردی بلند شو … بدون هر جا باشی قانون همینه

نشسته توی خونه فکر فرداس
زمستون بی درو گندم چی میشه
باید قحطی بشه از ریشه ساقط
جواب سفره مردم چی میشه

باید اینجا دیگه دستای یکی شه
حالا که دستــه ی گرگا زیادن
حالا که حاصل مزرعه هامون
اسیــر پنجــه وحشی بادن

بذار غصه تموم شه مرد میدون … بذار دنیا تو رو .. روو پا ببینه
اگه صدبار زمین خوردی بلند شو … بدون هر جا باشی قانون همینه

https://www.academytaraneh.com/76134کپی شد!
1773
۱۶۹

  • امیر حسین نجف آبادی کار زیبایی بود ممنون از شما
  • علی قانع سلام حسین جان.. اولا که خیلی معذرت میخام بابت تاخیرم یه مدتی نتونستم به آکادمی سر به زنم کاارتو خیلی دوس داشتم داداش محکم بودو قوی به خصوث ترجیع که از نظر من نقطه ی قوت کارت بود تبریک میگم بابت این همه توانایی فک کنم وقت زیادی پای این ترانه گذاشتی =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> موفق باشی دوست عزیز @};-
    • حسین خزایی @};- @};- @};- @};- مرسی.. علی جان مرسی از حضور و همراهی نازنینت . ببخشید مدتی نبودم و امکان حضور در جمع عزیزان هم ترانه مغدور نبود . از اینکه هستی و همراه ترانه هام حضورت بهم دلگرمی میده
  • امین شیخی سلام بسیار زیبا بود @};- @};- @};-
  • محمود محكمي درووووودها دوست من . @};- @};- @};- @};- :-x :-x :-x :-x
  • مریم صالحی آرا سلام ترانتون رو خوندم و دوست داشتم بزرگوار *زده آفت به این مزرعه ی سبز تموم محصولا از ریشه خشکید مترسک شاهد وقتی کشاورز به جای حاصلش اشکاشو می چید موفق باشید =D> =D> =D> =D>
  • سیروان مهدوی جناب خزایی بابت شعر زیباتون از شما قدردانی میکنم نکته ای نیست فقط نظر شخصی من اینه که یکم کوتاه تر بود این ترانه بیشتر دیده می شد ولی بی نهایت لذت بردم با آرزوی موفقیت شما :-)
  • امیر حسین نجف آبادی کار زیبا و قشنگی بود خیای ممنون از شما
  • محمدرضا دهقانی (wo0w harfee boood (Y
  • بهاره مقدم بذار غصه تموم شه مرد میدون … بذار دنیا تو رو .. روو پا ببینه اگه صدبار زمین خوردی بلند شو … بدون هر جا باشی قانون همینه بسیارعالی بود موفق باشید جسارتا مرهم :-S عفوبفرمایید
  • علی آونج درود وسپاس حسین نازنین بسیار زیبا بود داداشم موفق باشی وپیروز =D> @};- =D>
  • میثم ولی اللهی خیلی عالی بود، خسته نباشید. باید اینجا دیگه دستای یکی شه حالا که دستــه ی گرگا زیادن حالا که حاصل مزرعه هامون اسیــر پنجــه وحشی بادن جای حرف باقی نذاشتین، عالی @};-
  • مجید قیطانی تو این دنیایی که گرگای گله چوپون گله رو با زر خریدن اگه حتی یه قطره خون بریـزه به گزمه ها میگن چیزی ندیدن سلام داداش حسین بی نهایت زیبا خیلی حال کردم @};- @};- @};- @};- @};- =D>
  • سمیه سرتنگی تو این دنیایی که گرگای گله چوپون گله رو با زر خریدن اگه حتی یه قطره خون بریـزه به گزمه ها میگن چیزی ندیدن حین جان ترانه ات رو خوندم زیبا بود موفق باشی دوست خوبم
  • سعید اعظمی زیباست @};- شاد باشید
  • مهدي دمي‌زاده سلام دوست عزیز... اینکه مضمون اجتماعیه خوبه ولی نکته اینجاست که: مترسکو میزارن برای جلوگیری از حمله پرنده ها و کلاغا نه گرگا مترسکو توو مزرعه میزارن نه توی باغ گزمه مامور توی شهره نه توو بیابون و میشه گفت بدون زمینه سازی اومده توی ترانه ت و بعدشم رها شده از کلمه گرگ هم زیاد استفاده کردی بدون اینکه در هر بار استفاده بار معناییش عوض شه یا کارکردش متفاوت شه مانا باشی دوست من @};- البته من نظرم رو بدون خوندن نظر دوستان نوشتم که ممکنه تکراری باشه
  • مرتضی دشمیر عالییییییییییییییی بود @};- @};- @};-
  • مسعود حسنی سلام بسیار بسیار بسیار زیبا ... =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
    • مسعود حسنی راستی من با بعضی نقدها موافق نیستم و البته کودک بیسوادی بیش نیستم اینکه ترانه حتما باید ساده باشه ... چرا؟ مگه همه ی مخاطبای ترانه ها یکی و یه جورند؟ به شخصه ترانه هایی رو دوست دارم که تا لااقل چند روزی فکرم رو درگیر فهم مضمونشون میکنن و میدونم امثال من کم نیستن . من نقدها رو خوندم و با این وجود این ترانه رو از همه نظر میپسندم . تا به حال دوتا از ترانه های سایت رو انقدر پسندیدم که تو دفترچه ی همیشه همراهم ( بخوانید کشکول ) یادداشتشون کردم و این ترانه سومی خواهد بود ... @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
    • حسین خزایی @};- :-x @};- دوست من جناب حسنی عزیز البته این نظر لطف تو دوست گرامی هستش . خوشحالم که اثر من مورد پسند شما واقع شده .بنده به شخصه با این سبک ترانه بیشتر مانوس هستم . البته بیشتر در حال آموختن هستم . بسار سفر باید تا پخته شود خامی. امیدوارم بتونم در قلم های بعد بش از پیش نظر نظر مخاطب عزیز جلب کنم . .@};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • شراره مسگرچیان درود جناب خزایی عزیز ممنونم از این ترانه ی زیبا ، چند تا نکته رو در مورد ترانه می خواستم عرض کنم که دوستان فرمودن و با جوابهای شما بنده هم متوجه شدم. :-) خوشحالم که بعد از مدتها که به آکادمی سر زدم ترانه یی زیبا از شما خواندم. @};- پیروز باشید دوست من
    • حسین خزایی بنده هم به شخصه واقعا خوشحالم که حضور نازنین و ارزشمند تونو می تونم پای اثر ناچیز خودم داشته باشم . مطمئنا کلیه نکته نظرات همه عزیزان محترم و مورد بررسی قرار می گیره . توفیق باشه در قلم های بعدی نظر مخاطب عزیز بیش از پیش جلب بشه . مانا باشی .. شاد زی @};- @};- @};- @};-
  • میلاد جلیلیان تو این دنیایی که گرگای گله چوپون گله رو با زر خریدن اگه حتی یه قطره خون بریـزه به گزمه ها میگن چیزی ندیدن سلام جناب خزایی عزیز خیلی خیلی لذت بردم....درود به شما =D> =D> =D> =D> =D> زیبا و روان سروده اید برادر عزیز و شاعرم. منتظر کار های بعدی شما هستم شاد و شاعر بمانید =D> @};- =D> @};- =D> @};-
    • حسین خزایی میلاد جان خوشحالم که قلم ناچیز من مورد پسند واقع شده . امیدوارم در گام های بعدی بتونم بیش از پیش رضایت شما عزیز هم ترانه رو جلب کنم .. بر قرار باشی و شادزی @};- @};- @};- @};-
  • نیما پیر باوقار سلام حسین عزیز @};- ترانه زیبایی بود برادر با وجود دوستان آکادمی که دلسوزانه و آموزنده نقد میکنند جایگاهی برای نقد ترانتون برای خودم نمیبینم به خصوص که از نقد دوستان عزیز نهایت بهره رو بردم امیدوارم همیشه ترانه هایی حتی بهتر از این رو از شما بخونم حسین جان موفق باشید @};- @};- @};-
    • حسین خزایی نیما جان برای من به شخصه نظرات همه دوستان در هر سطح و درجه علمی باشند ارزشمند و محترم . مطمئنا نظر و حضور شما دوست عزیز هم برای من محترم و ارزشمند خواهد بووود .. البته ارزش شما بیشتر از این حرفاست .. مانا باشی و لحظه هات ترانه باروون @};- @};- @};- @};-
  • سید میلاد حسینی بسیار زیبا بود @};- @};- @};- @};- فقط من درحد نقد و ایراد گرفتن نیستم ولی جسارتا با نظر خواهر گلم معصومه قریشی موافقم در مورد این بند از ترانه: مترسک چوبیــه مزرعه ی ما شریک گرگا و همراه باغ *کشاورز مونده و باور نداره مترسک عاشق بالای(بالهای )زاغ
  • آریا صلاحی سلام حسین عزیز ترانه خیلی زیبایی بود. گفتین نقد کنیم، امّا واقعا خیلی خوب به نظرم رسید، جز اینکه فقط میتونم بگم: یه اشتباه املایی کوچیک: مرهم (مرحم) و یه جابجایی ارکان که زیاد به چشم میاد و ناخوشاینده: باید قحطی بشه از ریشه ساقط .................... بذار غصه تموم شه مرد میدون … بذار دنیا تو رو .. روو پا ببینه اگه صدبار زمین خوردی بلند شو … بدون هر جا باشی قانون همینه... =D> @};- @};-
  • رحیم ممبنی گرمسیری سلام جناب خزایی ترانه زیبایی ازتون خوندم @};- @};- @};- @};-
  • مهیا غلامی سلام جناب خزایی عزیز... از احساس سرشار ترانه ت لذت بردم...یک شور حماسی داشت...قهرمانانه و دلپذیر..آفرین.... بنده به روال عادت خودم دست به نقد هر کاری بزنم رحم نمیکنم...یعنی با کسی تعارف و خصومت شخصی عقیه ده ای ندارم و صاف و رک و پوست کنده حرفم رو میزنم اما شما سفارش شده عزیزی هستی که از درخواست کرد اگر احیانا خواستم نقدتون کنم مهربونتر باشم چون این بهترین کارتونه...منم طبق قولی که به این عزیزم دادم سعی میکنم ترانه شما رو به چشم بهترین اثرتون نقد کنم و امیدوارم از بنده به دل نگیرید...من واقعا دلم میخواست از کس دیگه ای دعوت کنید برای نقد اما یا متاسفانه یا خوشبختانه منو انتخاب فرمودید بنده هم به رسم ادب خدمت رسیدم.... جناب خزایی عزیز تو ترانه شما ما با چندین تصویر متفاوت روبرو هستیم که دوتای ازاونا شاخص ترین اوناست....تصویر گرگ و گله و تصویر مترسک و کشاورز... این دوتصویر ارتباط معنایی باهم ندارند...و لطفا سعی کنید تو ترانه به یک تصویر واحد و منسجم بپردازید...تا خواننده دچار سردرگمی نشه... تو این دنیایی که گرگای گله چوپون گله رو با زر خریدن اگه حتی یه قطره خون بریـزه به گزمه ها میگن چیزی ندیدن گرگای گله؟؟؟؟ گله گرگ نداره عزیزم ...اگر ترانه ت یک ترانه سیاسی بود میشد تصویر گرگای گله رو پذیرفت اما این یک ترانه اجتماعیه و تصویر گرگای گله خوب ننشسته و کاش میگفتی گرگای وحشی...یا هر چیز دیگه دومین نکته ای که از نظر محتوایی اصلا بهش دقت نکردی ندیده گرفته شدن یه قطره خون توسط گزمه هاست...اول اینکه منم جایی یه قطره خون بریزه به گزمه ها میگم چیزی ندیدم...شما باید میگفتی یه دریا خون یا همچین چیزی...که ندیده گرفتن خون زیاد معمولا نادرسته وگرنه قطره خون که چیزی نیست....دوما زبون ترانه ت زبون شعره ...زرخرین و گزمه و .... *زده آفت به این مزرعه ی سبز تموم محصولا از ریشه خشکید زده آفت و خشکید ....دوفعی که بکار بردی یکیش زمان ماضی نقلی و دیگری زمانش ماضی ساده....طریقه درستش /زد و خشکید/ ..یا /زده و خشکیده/ است و یه تصویر اشتباه دیگه که بکار بردی...مترسک چگونه شریک گرگ میشه؟؟؟؟ معمولا سروکار مترسکها با کلاغ و زاغ و ازین جور حیووناست ومن تناسب گرگ با مترسک و شراکت این دو را نفهمیدم اما قسمت دوم تصویرت رو دوست داشتم کشاورز مونده و باور نداره مترسک عاشق بالای(بالهای )زاغ @};- ترجیع بندت هم خوب بود برادرم.... جناب خزایی لطفا به تصاویر ترانه ت زیاد بها بده و بیشتر از خودت خلق کن...تصاویر ذهنی و انتزاعی میزان تخیل در ترانه رو بالا می بره و موضوعات تازه و بکرو بیان نشده انتخاب کن...از ساده سرودن غافل نشو...از تعقیدهای لفظی و معنوی خودداری کن...که ترانه محل نشستن و دقیق شدن بر سر تصاویر نیست و ترانه باید آنقدر عینی و گویا باشه که مخاطب دفعه اول شنیدن ...لذت ببره و سعی نکن خواننده را به کشف تصاویر مبهمی که در ذهن خودت کشف شده و مبرهنه ...واداری...که مخاطب ترانه چنین کشفی نخواهد کرد و اصولا قاعده ترانه بر ساده نویسی است.... امیدوارم مطالبی که عرض کردم در ترانه بعدی رعایت بفرمایید و چنان نباشد که از من گفتن باشه و از خودم شنیدن...به امید اون روز برادر گرامی... @};- @};- طولانی نوشتنم رو ببخش
    • حسین خزایی خانم غلامی عزیز سلام .. خسته نباشید قبل از هر چیز از افتخار حضور و اینکه قابل دونستید دعوت بنده رو پذیرفیتد کمال سپاس و تشکر رو داشته باشم . البته دوستان از بدو حضور بنده حقیر نسبت به بنده و قلم من لطف داشته و دارند . از طرف من سپاس ویژه بخاطر این ابراز لطف و حمایت حتما داشته باشید. سپس بنده به شخصه نقد و نکته نظرات مربوط به اکثر ترانه های دوستان رو بدقت خوانش داشتم . البته مدتی به دلایلی از این محیط دور بودم . اما در این اواخر در خوانش های مکرر ترانه های دوستان با شخصیت شما و قلم نقادانه شما آشنایی کامل پیدا کردم . همانطور که ملاحظه فرمودید در متن دعووت نامه دقیقا ذکر و در خواست نمودم برای ارائه نکته نظر . چون علم به این داشتم اگه قرار نقدی باشه کاملا از رو اصول و ساختار عرف خواهد بوود . نکته قابل ذکر بعدی که لازم می دونم خاطر نشان کنم اینه که اینجا محیط آاکدمی ترانه است .. محیطی برای هم اندیشی و هم فکری . قطره های از اندیشه های بزرگ و کوچک . بسیار سفر باید در این وادی تا پخته شود خامی . فقط با یک دیدگاه و نوع نگرش شما در باب نقد اندکی اختلاف نظر دارم . " من در نقد رحم نمی کنم ." خوب این نوع لهن بیان برای من نوعی که نقد را با جان و دل پذیرا هستم کاملا قابل هضم و پذیرش خواهد بووود . اما یادمون نره اینجا یک محیط برای افراد حساس با روحیه شکننده هستش . افرادی که اگه درست و زبان نرم و یا به نوعی زبان خودشون مورد نقد قرار نگیرن ممکن جبهه بگیرن و حتی این نقد شما رو به حساب غیر بذارند . با این وجودد هر چند نقد شما به جا و درست باشه ممکن تاثیر مثبت نداشته باشه ، هیچ .. شخص مورد خطاب شمار و دچار چالش کنه . البته این موضوع چون در بعضی از برخوردهایی که با سبک نقد شما و عکس العمل دوستان شاهد بودم عرض کردم. و موراد دیگه که وجود داشت .. البته قصد جسارت ندارم . به شخصه به تمام نقطه ضعف های این اثر نمیگم کاملا اما در حد گفته های شما و دیگر عزیزان واقفم و تمام تلاش خودم و برای رفع . رشد هر چه بهتر آثارم داشته باشم . سپاس از راهنمایی هاتون. بی صبرانه منتظر حضور و ارائه نکته نظرات صریح و قاطع شما در پای تک تک آثارم هستم . خوشحال میشم قابل بدونید . مطمئنا با حضور عزیزانی چون شما و حضور مستمر و مفید در این محیط در آینده به تجربیات بنده حقیر افزوده شده . رضایت کامل مخاطب خاص جلب خواهد شد . @};- @};- @};- @};- @};- @};- سبز باشید حضورتون مستدام
      • مهیا غلامی درود مجدد جناب خزایی عزیز و گرامی.... خوشحالم ازینکه روح انعطاف پذیری دارید و نقدی که بر کارتون میشه رو با آغوش باز پذیرایید... بله قربان ..قبول دارم..نه تنها اینجا بلکه شاعر توو هر محیطی حساس و شکننده هستش...شما اگر به خانه های ترانه و انجمن های ادبی تشریف برده باشید مطلع هستید که چگونه یک کار مورد نقد بیرحمانه و بی تعارف قرار می گیره...بنده خودم بسیار شده از رفتن به چنین جایی پشیمون شده و حتی گریه م گرفته که چرا کاری که خودم فکر میکنم یک شاهکاره اینقدر باید بهش ایراد بگیرند..اما با گذشت مدتی و سرودن کاری به تناسب با سطح بالاتر خودم متوجه این موضوع شده ام که چقدر اون نقد بیرحمانه و ساطری کردن شاعر به نفع خود شاعره.... هیچ بحثی دراین مورد نیست که شاید من کارم درست نباشه و نباید نقد من اینقدر تند باشه ...به هرحال نه منتقد هستم و نه کاره ای....اما تنها هدف من تحریک شاعر برای سرودن کارهایی به تناسب بهتر و بالاتره ...و در ثانی بنده تنها با کسانی کار دارم که به استعداد فوق العاده شون توو ترانه سرایی پی برده ام و میخوام ..واقعا میخوام حتی به قیمت ناراحت شدن هم که شده باشه در پی اثبات استعدادش حداقل به من باشه ... انسان را به دو روش میشه زمین زد برادرم....با لگد و با تشویق....اونی که با لگد زمین خورده برای تلافی مطمئنم بلند میشه ولی اونیکه با تشویق زمین خورده در عالم خود شیفتگی کاذب چنان غرق خواهد بود که به همان محیط هموار بی دغدغه و تکاپو عادت خواهد کرد و هرگز میل بلند شدن نخواهد داشت...بنده اگر نقد تندی برای کسی نوشتم تنها قصدم بلند شدن به تناسب محکمتر و جسورتر بوده و گرنه چه نفعی برای خودم خواهد داشت کسی ترانه ش ضعیف باشه یا قوی...منم می تونم مثل خیلی ها بیام و تنها تایید کنم و گل و لایک بذارم برم پی کار خودم.... اما چو کاری بی فضول من بر آید مرا در وی سخن گفتن نشاید وگر بینم که نا بینا و چاه است اگر خاموش بنشینم ...گناه است(سعدی) @};- @};- @};- @};- امیدوارم تونسته باشم منظورم رو برسونم....بازهم متشکرم ازینکه یاد آوری کردی که نقد تندم شاید باعث بد بینی بشه ...و بهونه ای شد پای ترانه شما توضیح بدم شاید عزیزی خوند و معذورم داشت...متشکر و ممنون از شما برادر خوبم @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
      • حسین خزایی خانم غلامی عزیز بسیار سپاس از حسن لطف شما . خوشحالم بنده حقیر و قابل این لطف و مرحمت خودتون دونستید . امیدوارم در قلم های آتی قابل این لطف و مرحمت شما باشم . دقیقا نمی دونم بگم از چه سالی این حس و روحیه ادبی در من شعله ور شد . دلنوشته های آشفته زیاد خط زدم ااما تا زمانیکه با این محیط آشنا نشده بودم هیچ گاه نمی دونستم در چه وادی به سر می برم و چه اندازه خط خطی های من با اصول و ساختار ترانه فاصله داره . به جرات می تونم بگم آکادمی ترانه تنها محیط مجازی صمیمی و گرمی هستش که اکثر اعضای اووون با وجود اینکه هیچ گونه ملاقات حضوری با هم نداشته ولی با جان و دل در پای ترانه های همدیگه حاضر شده و با ارائه نکته و نظرات و تسهیم داشته هاشون در رشد و شکوفایی هر چی بهتر همدیگه گام بر می دارند . پیرو عرایض بنده در باب شیوه نقد شما لازم می دونم بگم که بنده حقیر در حدی نیستم که بخوام این شیوه نقد و تایید یا رد کنم . فقط و فقط نظر شخصی خودمو با توجه به شناختی که زا روحیات بعضی از دوستان این فضا دارم عرض کردم . وگرنه با توجه به شناختی که از شیوه نقد و ارائه نکته نظر شما در پای ترانه های دوستان شاهد بودم مطمئنا هدفی جز به قلیان انداختن استعداد خفته و تحریک به مطالعه و تلاش هر چه بیشتر دوستان نبوده و نخواهد بوود . از صراحت و صداقت شما و عزیزانی که قاطعانه و صریح بدون هیچ لفافه و اغراقی به ارائه نکته نظر و نقد اصولی می پردازند واقعا مممنونم . زیاده گویی های بنده رو ببخشید. با آرزوی بهروزی و شادکامی برای شما و همه عزیزان @};- @};- @};- @};-
      • رضا معظمی حسین جان من از خانوم غلامی خواهش کردم که کارت رو اصولی و دلسوزانه درست مثل همیشه و درست همونطور که کار خودم رو بررسی میکنن کار شما رو هم بررسی کنن و ازشون کمال تشکر رو دارم و خسته نباشید میگم خدمت ایشون. اما حسین جان میدونی چرا این کار رو کردم؟به خاطر اینکه دیدم تکون خوردی و الان بهترین موقع برای این مدل نقد بود.من ترانت رو دوس داشتم و دیدم حیفه از کنارش ساده گذشت.ترانه سرای این اثر پتانسیل بهتر شدن رو داره.این کار همونطور که دیدی خالی از نقص نیست و دوس دارم به عنوان دوستت و همکلاست در ترانه ی بعدیت شاهد یه جهش خوب باشم.میدونم که تو و بقیه دوستان همترانه به حسن نیت خانوم غلامی و امثال ایشون واقف هستید و نیاز به گفتن دوباره نداره.و حسین مرسی از اینکه انقد روحیه نقد پذیریت بالاس و واقع بینی.میدونم که مشکلی پیش نیومده اما خواستم دوستی و آرامش، محکم و پا برجا باشه :) موفق باشید هر دو عزیز @};-
      • حسین خزایی رضا جان داداش گلم واقعا نمی دونم با چه واژه ایی ممنون دار این لطف و حسن نیتت باشم تا گوشه ایی از محبتت رو جبران کرده باشم . خوشحالم که آکادمی ترانه واسطه ایی شد تا بتونم در این محیط گرم و صمیمی با عزیزان هم ترانه ایی آشنا بشم که مث اونا توو هیچ محط مجازی پیدا نمیشه . بی صبرانه منتظر ملاقات حضور دوست هم ترانه هستم . مانا باشی .. شاد زی @};- @};- :-x
      • مجید شمس حسین جان کارت رو خوندم و دوس داشتم با نظرات خانم غلامی موافقم اما بیشترین تاکید من روی همین موضوع کشاوز و مترسک و کلاغ گرگ و میشو چوپونه ببین چقدر گزینه اضافه کردی به ترانت که من باید بشینم دونه دونه براشون فکر کنم که منظور مولف از اینا چیه؟!! به نظرم میتونستی دو تا ترانه جداگانه و خوب در بیاری ازین 6 تاواژه @};- @};- @};- سربلند باشی
      • حسین خزایی مجید عزیز از وجودد این همه هزار چم در این اثر واقعا :-S :-S :-S . حتما تک تک نکته نظرات عزیزان با دقت مورد بررسی قرار میگیره تا حدالمقدور در آثار بعدی این نقطه ضعف ها وجود نداشته باشه . از محبت حضورت واقعا ممنونم . @};- @};- @};- :-x
  • امیرعلی تاج @};- =D> معلومه احساس یک کشاورز رو از نزدیک با قلبت لمس کردی و نگاه زیبات به شعر و ترانه اثرتون رو پرفروغ تر کرده @};- =D>
  • اعظم زمانی تو این دنیایی که گرگای گله چوپون گله رو با زر خریدن اگه حتی یه قطره خون بریزه به گزمه ها میگن چیزی ندیدن درود بر شما جناب خزایی از دعوت شما سپاسگزارم برای من خوندن ترانه های زیبای شما باعث افتخاره بسیار هنرمندانه،زیبا ودلنشین بود واز خواندن آن بسیار لذت بردم پاینده باشید =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};-
    • حسین خزایی خانم زمانی عزیز از ابراز لطف و حسن نظر شما نسبت به ترانه های من واقعا ممنونم . مطمئنا بدون حضور و همراهی عزیزان هم ترانه ایی چون شما چیزی نمی تونه خالق حس و ایجاد انگیزه برای خلق همچین حسی باشه .. همیشه دوستدار و ممنون دار شما نازنین های همیشه همراه هستم .. لحظه هاتون ترانه باروون و شاد زی @};- @};- @};-
  • مریم سپید مترسک چوبیــه مزرعه ی ما شریک گرگا و همراه باغ *کشاورز مونده و باور نداره مترسک عاشق بالای(بالهای )زاغ با این بند از کارتون یاد این جمله افتادم: تنهایی را وقتی فهمیدم که مترسک با التماس به کلاغ میگفت: هرچقد میخواهی بهم نوک بزن فقط پیشم بمون بسیار عالی بود دوست من =D> @};-
  • رامیار بمانی درود بر شما @};- @};-
  • سمانه نوری‌ ( ميترا ) درود بر شما دوست هم ترانه م تو این دنیایی که گرگای گله چوپون گله رو با زر خریدن اگه حتی یه قطره خون بریـزه به گزمه ها میگن چیزی ندیدن=D> =D> =D> =D>
  • علی عزیزی خیلی زیبا بود @};- لذت بردم از اینکه ما رو مهمون احساس نابت کردی ممنونم موفق و شاد باشی
  • مجید صادقی سلام حسین جان خوشحالم که هستی واقعا عالی بود لذت بردم از خوندن ترانه زیبات داداشم مرسی =D> =D> =D> =D> =D>
  • مرتضی دشمیر @};- @};- @};- @};-
  • شایان خاشعی @};- @};- @};- @};-
  • ميروحيد هاشمپور ترانه بسیار زیبا و دلنشینی بود ... آفرین =D>
  • لاله رمضانیان حسین جان ترانه ی قشنگی بود =D>
  • علیرضا محرابی زیبا بود دوست من بسیار زیبا بود پر از دلیل خندیدن باشید @};- @};- @};-
  • فرهاد عابدی @};- @};- @};-
  • فریبا سید موسوی سلام حسین عزیز .نوع نگاه خاص و استفاده از تعابیر متفاوتتو دوست داشتم .تحلیل هم باشه برای بزرگان آکادمی.موفق باشید =D> =D> @};- @};-
  • سید ایمان پورحسینی درود حسین جان :-) بودنت خیلی خوبه :-) اگه صدبار زمین خوردی بلند شو … بدون هر جا باشی قانون همینه =D> =D> پاینده باشی @};- @};- @};-
  • محمد ثلاثی سلام حسین جان تبریک میگم کار بسیار زیبایی بود دوست عزیز =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • حامد ملکی درود دوست عزیز @};-
  • علی ادریس زاده درود حسین عزیز و ممنون از دعوتت...فکر کنم کار به خوبی نقد شده...فکر پشت کار و موضوعش واسم جذابه.همینطور بند ترجیع مورد پسندمه...اما کمی ضعف تو پرداختها و وزن حس کردم.مثله: زده آفت به این مزرعه ی سبز جسارتم و ببخش دوست عزیز.شاد باشی @};-
  • مریم جلائی مترسک شاهد وقتی کشاورز / به جای حاصلش اشکاشو می چید... ### درود جناب خزایی از دعوت شما متشکرم به جرأت میتونم بگم این ترانه یکی از بهترین ترانه هایی بود که از شما خوندم.. بهتون تبریک میگم. موفق باشید و مانا @};-
  • مریم دهقان زده آفت به این مزرعه ی سبز تموم محصولا از ریشه خشکید مترسک شاهد وقتی کشاورز به جای حاصلش اشکاشو می چید @};- =D> @};-
  • سعید غلامی سلام حسین جان واقعا لذت بردم، همچین ترانه ای لازم بود =D> ازت ممنونم عزیز @};-
  • حسین موسوی تو این دنیایی که گرگای گله چوپون گله رو با زر خریدن اگه حتی یه قطره خون بریـزه به گزمه ها میگن چیزی ندیدن عالی بود آقا حسین
  • امیرعلی تاج تو این دنیای گرگ و میش قصه چقد خوبه بهم وابسته باشیم واسه مرحم گذاشتن روی زخما بدیم دستو بهم مردونه پاشیم تو این دنیایی که گرگای گله چوپون گله رو با زر خریدن اگه حتی یه قطره خون بریـزه به گزمه ها میگن چیزی ندیدن بذار غصه تموم شه مرد میدون … بذار دنیا تو رو .. روو پا ببینه اگه صدبار زمین خوردی بلند شو … بدون هر جا باشی قانون همینه *زده آفت به این مزرعه ی سبز تموم محصولا از ریشه خشکید مترسک شاهد وقتی کشاورز به جای حاصلش اشکاشو می چید مترسک چوبیــه مزرعه ی ما شریک گرگا و همراه باغ *کشاورز مونده و باور نداره مترسک عاشق بالای(بالهای )زاغ بذار غصه تموم شه مرد میدون … بذار دنیا تو رو .. روو پا ببینه اگه صدبار زمین خوردی بلند شو … بدون هر جا باشی قانون همینه نشسته توی خونه فکر فرداس زمستون بی درو گندم چی میشه باید قحطی بشه از ریشه ساقط جواب سفره مردم چی میشه باید اینجا دیگه دستای یکی شه حالا که دستــه ی گرگا زیادن حالا که حاصل مزرعه هامون اسیــر پنجــه وحشی بادن بذار غصه تموم شه مرد میدون … بذار دنیا تو رو .. روو پا ببینه اگه صدبار زمین خوردی بلند شو … بدون هر جا باشی قانون همینه =D> @};- گرمی حضورتان و صفای وجودتان هروز بیش باد @};- =D>
  • سعید ابطهی درود حسین بهتر داری میشی ولی کماکان جا به جایی ارکان زیاد داری که لطمه میزنه برقرار باشی @};-
  • رضا معظمی حسین جان سلام پسر 10 پله نسبت به آخرین کاری که ازت خوندم بهتر شدی.نقد رو میذارم به عهده ی دیگر دوستان و من فقط تشویقت میکنم =D>
  • عسل پوریونس @};- @};- =D> =D> =D>
  • رسول آدینه حسین عزیزم اومدم که تشکر کنم ازت که دوباره میتونم ببینمت فکر نمیکنم بیشتر ازنکاتی که علی شیفی عزیز گفت حرفی بخوام بزنم فقط حسین داداش گلم ازت انتظار تکرار جابجایی ارکان نمیره کارای خیلی خوبی داشتی که دیگه انتظار دوستتو ازت بالاتر برده *بدیم دستو بهم مردونه پاشیم *زده آفت به این مزرعه ی سبز -------------------------------- نکات مثبت خوبی هم داشت کارت مترسک شاهد وقتی کشاورز به جای حاصلش اشکاشو می چید =D> =D> =D>
    • حسین خزایی رسول جان مرسی از همراهی و نکته نظرات صریح و دوستانه همیشگیت .. حتما تک تک نکته شما و همه دوستان درسی برای خواهد بود ... خواهم آموخت رفیق @};- @};- @};- @};- :-x
  • جابر جعفرزاده |فــاتــح| سلام برادر لذت بردم زیبا بود =D> @};- @};- @};-
  • لاله رمضانیان تو این دنیایی که گرگای گله چوپون گله رو با زر خریدن اگه حتی یه قطره خون بریـزه به گزمه ها میگن چیزی ندیدن =D> =D> =D> =D> =D>
  • فریبا رستگار زده آفت به این مزرعه ی سبز تموم محصولا از ریشه خشکید مترسک شاهد وقتی کشاورز به جای حاصلش اشکاشو می چید باید اینجا دیگه دستا یکی شه حالا که دستــه ی گرگا زیادن حالا که حاصل مزرعه هامون اسیــر پنجــه وحشی بادن سلام آقای خزایی،خیلیی زیبا بود،لذت بردم از خوندن همه ی بیتا،مرسی ازشما. @};- @};- @};- @};- لایک تقدیم شما. @};-
  • الهه صادقي سلام برادرم... ورودتون رو بعد از مدتها خوش آمد ميگم... ترانه تون خيلي زيبا بود @};- در پناه خدا باشيد @};- @};- @};-
  • حسین موسوی @};- @};- @};-
  • کریم غمخوار به اندازه کار قبلیت ذوق زده نشدم ولی همیشه صمیمت دل نوشته های تو لذت بخش بوده برام @};-
  • علیرضا آدینه بسیار زیبا و تاثیر گذار بود . موفق باشید @};- @};- @};- @};- @};-
  • حمیده سادات غفوریان سلام آقای خزایی گرامی همیشه سعی می کنن آخر قصه رو با امید تموم کنن شما با امید شروع کردید وبا جبر ونا امیدی تموم... :-) بسیار زیبا و دلنشین . فقط دربند اول قافیه نداشتید. :-) با آرزوی سلامتی بهروزی برای شما @};- @};- @};- @};- ((رؤیــاهایـــتان حقیـــقی))
    • حمیده سادات غفوریان عذر میخوام من "پاشیم" رو "باشیم" خونده بودم قافیه درسته. :">
      • حسین خزایی خانم غفوریان عزیز خوشحالم از حضور سبز و مهربونتون .. راستش هر چی تصویر دنیا این روزای مارو مرور کردم دیدم چزی جز سایه روشن هایی بیش نیست .. این شد که این شد ... @};- @};- @};- تمام امید تو ترجح بندش تزریق کردم.. 8-> 8-> بذار غصه تموم شه مرد میدون … بذار دنیا تو رو .. روو پا ببینه اگه صدبار زمین خوردی بلند شو … بدون هر جا باشی قانون همینه @};- @};- :-x
      • حمیده سادات غفوریان خوب ترجیع بندم که غمگینه :-)
      • حسین خزایی غمی توام با امیددد :< :< :-/ :-/ ;))
    • حسین خزایی @};- @};- @};- @};-
  • آمنه نقدی پور بذار غصه تموم شه مرد میدون … بذار دنیا تو رو .. روو پا ببینه اگه صدبار زمین خوردی بلند شو … بدون هر جا باشی قانون همینه سلام آقای خزایی عزیز واقعا خوب بود و دلنشین درود بر شما =D> لایک @};- @};- @};-
  • نرگس ادهمی آقای خزایی کجا بودین جناب؟ :-( دلمون واسه ترانه هاتون تنگ میشه خب.. :-( بسیار کار ارزشمندی بود =D> @};- .. هم مضمون خوب هم پرداخت خوب @};- @};- @};- زده آفت به این مزرعه ی سبز تموم محصولا از ریشه خشکید مترسک شاهد وقتی کشاورز به جای حاصلش اشکاشو می چید =D> =D> =D> @};- @};- @};-
    • حسین خزایی خانم ادهمی عزیز ..مشغله .. کار .. سفر ... بی وفایی و .. همه و همه دست به دست هم دادن تا ما سعادت حضور در جمع دوستانو نداشته باشیم .. خوشحام که دوباره همراه هم ترانه های گلم در این فضا دوستانه هستم .. از حسن لطفت ممنونم .. ماناااا باشی @};- @};- @};-
  • احمداکملی باید اینجا دیگه دستای یکی شه حالا که دستــه ی گرگا زیادن حالا که حاصل مزرعه هامون اسیــر پنجــه وحشی بادن @};- @};- سلام حسین جان.خیلی کار خوبی بود واقعا جات خالی بود این مدت =D> =D> جاری باشی همیشه @};-
  • روناک عساری @};- ☼سلام كيا خزايي☼ @};- ترانتون رو خوندم و لذت بردم زمستون بی درو گندم چی میشه ....اين مصرع چون بايد بخونيم بي درو اِ به نظرم روون نيست توضيحاتتون هم پاي كامنتا خوندم جواب چن تا سئوالم رو گرفتم لايك تقديمتون @};-
  • علی یاری تو این دنیایی که گرگای گله چوپون گله رو با زر خریدن اگه حتی یه قطره خون بریـزه به گزمه ها میگن چیزی ندیدن خوشحالم که ازتون دوباره میخونم ترانه ی زیبایی بو حسین جان @};- @};- @};-
  • سامان جاويدان دست مریزاد حسن جان لایکی شدید @};- راستی مرحم یا مرهم :-?
  • فرزاد كشاورز عالی بود و زیبا موفق باشید @};- @};- @};- @};-
  • بهارناز اویسی درود ترانه زیبایی بود =D> =D> لایک تقدیمتون @};- @};-
  • یاسمن شکفته بذار غصه تموم شه مرد میدون … بذار دنیا تو رو .. روو پا ببینه اگه صدبار زمین خوردی بلند شو … بدون هر جا باشی قانون همینه @};- @};- همه ی ترانه زیباس... این قسمت چون امیدواری میده دوست داشتم و در کل پسندیدم موفق باشید
  • فریبا رئیسی (نرجس) زیبا خواندمتان و پسنیدیم =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • عليرضا عباسي سلام حسین جون چه خوب که بازم اینجایی برمیگردم @};- @};- @};- @};- @};-
  • امین بهاری زاده سلام ترانتون زیبا، روون و دلنشین بود...آفرین بر ذوق و قلمتون...به قولی گفتنی خوشمان آمد... =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • سعید سروی سلام فقط ۳بند اول از نظر من ناچیز زیبا بود بقیه ش حاشیه بود انگار موضوع یه باره عوض شد جسارت کردم شرمنده لایک
  • محمود خرمی فرد ترانه تون زیبا بود وحرف داشت برای گفتن =D> @};- @};- @};-
  • آزاده ربانی سلام بر شما دوست عزیز ..و صد سلام به پیام ترانه تون ..هزارن آفرین هم بر قلم زیباتون..جناب خزایی ترانه تون بسیار دلپسند بود.. لذت بردم.. بسیار هم عالی. =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
    • حسین خزایی به به استاد و بانوی هم ترانه آکادمی .. خیلی خیلی خوشحالم از حضور مهربونتون پای اثر بنده حقیر .. خوشحالم که مورد پسند استاد واقع شده .. سبز ببینمتون @};- @};- @};-
  • علی اصغر شریفی ترانه زیبا ، دلنشین و روونی بود فقط یه نکته ی محتوایی: مترسک چوبیــه مزرعه ی ما شریک گرگا و همراه باغ *کشاورز مونده و باور نداره مترسک عاشق بالای(بالهای )زاغ شریک گرگا و همراه باغ>>> متوجه این بخش نشدم؟ همراه باغه؟ درضمن گرگ معمولا به گله و احشام میزنه ،به مزرعه ای مترسک توش هست چیکار داره و ظاهرا توش گندم کشت میشه! شاید بهتر بود در بخش دوم ترانه دیگه از کلمه گرگ استفاده نمیکردید. اما کلمه زاغ رو در ادامه به جا و درست آوردید. زاغ ، آفت ، ملخ و ... این ها به مزرعه مربوط میشه. و یا حتی میتوانستی از تصویرسازی هایی مثل خشکسالی بیشتر بپردازید. البته یه جا کوتاه به قحطی اشاره کردید. *** از کلمه گرگ بیش از اندازه استفاده کردید. ***در بعضی جاها مشکل تصویرسازی وجود داشت. البته من میدونم این ترانه ، هدفش و منظورش متاسفانه رواج ظلم و همدست شدن با دزد و دزدی در این دوره زمونه ی ماست و پایمال شدن حقوق مظلوم(کشاورز) هست. این تعبیرتون زیبا بود: *زده آفت به این مزرعه ی سبز تموم محصولا از ریشه خشکید مترسک شاهد وقتی کشاورز به جای حاصلش اشکاشو می چید پراکنده گویی های بنده رو ببخشید. موفق باشید :-) @};-
    • حسین خزایی جناب شریفی عزیز بسیار درود و سپاس از حضور پرمهر و نازنینتون .. خوشحالم این اثر رضایت نسبی شما و جلب کرده .. و ناراحت از نکته ضعف های موجود . در باب نکته که فرمودید : مترسک چوبیــه مزرعه ی ما شریک گرگا و همراه باغ *کشاورز مونده و باور نداره مترسک عاشق بالای(بالهای )زاغ این بند دقیقا همون بندی بووود که مدتها ذهن منو درگیر کرده بوووود و دقیقا همین نکته هایی که در باب این بند اشاره نمودید دغدغه ذهنی من بود.. ولی اجازه بدید یک تصویر کوچیک از تعبیری که بنده مد نظر داشتم براتون عنوان کنم .. مترسک چوبیه (( شنیدی میگن چته مثه چوب خشک وایستادی زل زدی بهم یه چیزی بگو ..!!؟؟)) راستش خواستم به حضور بی فایده مترسک در مزرعه اشاره کنم .. در باب مزرعه .. منظورم یه برداشت کلی بوود .. محل زندگی کشاورز در مزرعه ایی که می تونه در کنار طیور و احشام هم باشه .. و معمولا در ورودی یا مابین محوطه این مزارع مترسک های وجود داره به عنوان سمبل ترس و پاسبان ...علاوه بر امکانات دیگه .. البته حق با شماست ... در هر ترانه دنیایی از تعابیر و تصاویر وجوود داره که هر شخصی با توجه به نوع دیدگاه .. هدف و دایره واژگان .. و در کل سوادش گروهی و انتخاب و بکار می گیره .. دوست و سرور بزرگوار .. حتما نکته های شما محترم و خواهم آموخت .. از تامل و نکته سنجیت واقعا ممنونم . @};- @};- @};- در پایاین از ابراز لطف و همراهی نازنینت ممنونم .. همیشه سبز و رفیق همراه ببینمت .. @};- @};- @};- @};- :-x
  • معصومه قریشی تو این دنیایی که گرگای گله چوپون گله رو با زر خریدن اگه حتی یه قطره خون بریـزه به گزمه ها میگن چیزی ندیدن =D> =D> =D> درود هم ترانه نبودنتون در آکادمی چشم گیر بود ؛ خوشحالم که هستید و باز هم سعادت دارم ازتون بخونم . به نظرم جزء بهترین ترانه هاتون بود و واقعا لذت بردم لایک تقدیم شما @};- @};- @};- @};- فقط جسارتا بند مترسک چوبیه مزرعه ی ما رو دوست نداشتم ؛ به سطح کار ضربه زده بود از نظر من :">
    • حسین خزایی خانم قریشی عزیز خوشحالم که به عنوان اولین مخاطب حضور نازنینتو پای ترانه ناقابلم دارم .. نظرت محترم در باره این بخش یه توضیح مختصر در پای کامنت دوست عزیزمون جناب شریفی میدم تا گزافه گویی نبوده باشه @};- @};- @};- مانا ببینمت