شکواییه !
من ترانه ی خوبی که بخونم لایک میکنم و کیف !!
با اجازه از خانم الهه صادقی (( این بندگی سو تفاهم بود ))
تنهام مثه باغ اناری که
سرما زده کل درختاشو
شبیه یک کودک پنج ساله
که توو حرم گم کرده باباشو
دلشورهای مادری ایدزی
وقتی که بچش توی نه ماهه
بی کس تر از نوزادی چن روزه
که توی قنداقش سر راهه
سیرم از ابعاد تن خستم
دنیای من اندازه ی من نیس
راسته که میگن زندگی کردن
تنها به یک عمر زنده بودن نیست
من وحشیه نا اهل این دنیام
تموم رویاهامو جر میدم
بیزارم از فردای خوبی که
هر شب تو فکرش زود خوابیدم
تنهام شبیه پدر پیرم
که ته تقاریشو نمیبینه
غمگین مثه سرباز صفری که
توو سنگرش هفت سین میچینه
مایوس مثله اون نهنگی که
همه رفیقاش خودکشی کردن
مثله دل بیوه زنایی که
شهر و پی ٍیک مرد میگردن
من اخر خطی رسیدم که
جایی واسه از دست دادن نیست
سیرم از ابعاد تن خستم
دنیای من اندازه ی من نیست
-
سیرم از ابعاد تن خستم دنیای من اندازه ی من نیس =D> =D> =D> . ترانه زیبایی بود =D> لایک تقدیمتون @};- @};-
-
سلام آقای نوروزی این فرم تصویر سازی ها همیشه بفرم محبوب منه، البته فکر می کنم وقتی تعدادش توی یک اثر بالا بره اون اثر دچار تزاحم تصاویر میشه و میشد از تعدا کمتری تصویر دریک ترانه استفاده کنید تا مخاطب موقع هضم تصاویر تمرکزش رو ازدست نده. چندتا سکته ی وزنی هم به روانی ترانه تون لطمه زده بود: "شبیه یک کودک پنج ساله" "تنها به یک عمر زنده بودن نیست" "تموم رویاهامو جر میدم" "تنهام شبیه پدر پیرم" "توو سنگرش هفت سین میچینه" با کمی تغییرات جزئی میتونید این سکته هارو رفع کنید. واما تصاویرتون بی برو برگرد عالی بودن وهر کردوم به تنهایی پتانسیل بالای شعری دارن. =D> =D> با آرزوی موفقیت برای شما رای تقــدیــمتان @};- @};- ((آرامــــش نصیــــبـتان))