(( دی اکسیـــدِ شـب بو…! ))

((بســـم الله الرحـــمـن الرحـــیــــم))

بغـض نوشته ی مشــترکی از دیانا ادریـــس زاده ی عزیز و مـن

با نهــایت احــترام تقــدیــم به
فـرامــوش شدگان واقعــی روزگار امـن ما…

شــب بو رو قضــاوت نکن از خــواب سحــر
مــَردی برو توو عمــق شـبِ تاریــــکش
هــرشـاخـه گـلـی که زووود پژمـــرده شده
از دووور نگا(ه) نکن…. برو نزدیـــکش!

یک روز همیــن گـلی که حالا زرده
با نـور نگاهــش شبُ پـرپـر می کرد
توو عصــر تعــفـّن زده ی دودآلـــود
اون یک تنه دنیـــا رو معـــطـّر می کرد!

وقــتی همـه از عطـــرخـوشـش مسـت شدن
رقــصیــدن و اون توو دسـت وپاشون گــم شد
کـم کـم ریـه هاشو ســمّ کربـن پــُر کــرد
مســمـوم نفـــس کشیــدن مــردم شـــد!!!

ما مـــردمِ اون قـصّـه ایم و اون گـل زرد
حـالا به یه کپسـول هــوا وابـــسته س
پاهاااش چهــااار چـــرخ ویـــلـچـر شـدن و
انــدازه ی کـــلّ نفـــسامـــون خسـته س!

گفتیــم به درک! حقــوق شو می گیـــره
با سهــمیـه و وام و مقــام و خــونه
امـــّا یه سـؤال؛ سهــمیـه می تونه
یک لحــظه سلامــتی شو برگـــردونه؟!!!!

بازم یه پــرِ همـــون گـل پژمــرده
به کـلّ گلســتان جهـان می ارزه
دســتای خــدا _نعوذُ بالله_ انگــار
توو لحــظه ی تلـخ چیدنش می لرزه!

شــب بو رو قضـاوت نکن از خـواب سحر
مــَردی برو توو عمـــق شـبِ تاریـــکش
هـرشاخـه گُـلی که زود پژمـــرده شده
از دووور نگا(ه) نکن… برو نزدیــــکش…!

((نگــاه های زیـــبــا نصیـــبمان))

https://www.academytaraneh.com/75659کپی شد!
2386
۱۲۱

  • امین شیخی @};- @};- @};-
  • علیرضا آدینه بسیاز زیبا و دلنشین، موفق باشید. @};-
  • امیرعلی تاج @};- =D> سرکار خانم دیانا سکوت تبحر جنابعالی در خلق چنین اثر ارزشمندی نشان از سواد بالای ادبی و توانایی جنابعالی در ترانه سرایی میباشد که ستودنیه و از سرکار خانم غفوریان هم بخاطر همراهی و همکاری در خلق این اثر معنوی کمال تشکر را دارم @};- اسایش و ارامش فعلی مدیون دلاوریهای همین عزیزان میباشد که ارمانشان مقدس و قابل احترامه @};- =D>
  • سامانه صفایی سلام حمیده سادات نازنین و همچنین دیانای عزیزم.... دوباره من بعد از مدتی اومدم و کار بسیار قشنگی از شما خوندم مثه همیشه.... @};- =D> واقعا آفرین میگم به این کار قشنگتون که بسیار ارزشمنده و فکر میکنم که در هر بازه ی زمانی این یاد آوری ها باید در جریان باشه و همیشه به خاطر بسپاریم این عزیزان رو.... برای ما انسانهای فراموش کار هراز گاهی این تلنگرها واجبه....از صمیم قلب تشکر و قدردانی میکنم ازتون.... فقط تنهاچیزی که به ذهنم رسید احساس کردم مصرع سوم بند 5 یه هجا کم داره ، یکی دوباری خوندم ،البته شاید اشتباه خوانش از من باشه!چون همیشه ترانه های بکر و ناب از شما میخونم گفتم یه اشاره ی کوچکی بکنم، امیدوارم جسارت نباشه عزیزای من .... شما همیشه بهترینید.... باز هم تبریک @};- @};- @};-
  • حامد کاوه ئیان یک روز همیــن گـلی که حالا زرده با نـور نگاهــش شبُ پـرپـر می کرد توو عصــر تعــفـّن زده ی دودآلـــود اون یک تنه دنیـــا رو معـــطـّر می کرد! @};- @};- @};-
  • رسول آدینه سلام خواهرای هنرمندم @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- میبخشید کمتر فرصت میشه بیام آکادمی بعد از مدت ها دیشب با این کار بغضم شکت فقط همین این گریه هارو دوس دارم چون واقعا ارزششو داشت غرورمو بشکنمو این موضوعو بگم دستتون درد نکنه @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • فریبا رئیسی (نرجس) =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • شاهين راشدي سلام به هر دو ترانه سرای عزیز این آکادمی واقعا و از صمیم قلبم براتون آرزوی موفقیت های بیشتر و بیشتر می کنم راجع به این کارتونم هیچی نمی تونم بگم و فقط به احترامش سکوت می کنم. سبز باشید @};- @};- @};-
  • نرگس ادهمی سلام حمیده ی عزیز و دیانای نازنین.. :-x @};- :-x @};- چه اتفاق تکان دهنده ای رو ترانه کردین =(( .. خود موضوع فی نفسه آدم رو دگرگون میکنه دیگه چه برسه همچین مضمونی رو با قلم شما دوست فهیم و با احساس و و دیانای خوش قلب و عزیز بخونیم.. @};- @};- @};- =(( شرمنده که کمی دیر کامنت گذاشتم..بابت تاخیر کامنت گذاشتن پای همچین کار زیبایی عذر خواهی میکنم.. :-( :"> @};- @};- @};- راستی حمیده عزیز بلاخره چهره ی نازت رو دیدیما :-x :-x :-x .. چرا عوضش کردی خب؟ :-(
  • سمر گرامی سلام بر دو خاتون سرشار از احساس آکادمی نمی دونم چی بنویسم با این ترانه حق مطلبو واقعاً ادا کردید زاویه ای جدید برای روایت دردی طولانی و زجرآور نگاهی نو برای خلق اثری تاثیرگذار آفرین به این نگاه زیبا =D> با درد و بغض و اشک خوندم نمی دونم چی بگم که احساس واقعی مو بیان کرده باشم... گفتنی هارو شما گفتید و حالا من مانده ام و زبانی الکن و ... بازهم ممنون لبریز ترانه ی صلح، دنیا... @};- @};- @};-
  • هادی دل روز شــب بو رو قضـاوت نکن از خـواب سحر مــَردی برو توو عمـــق شـبِ تاریـــکش =D> =D> =D> =D>
  • حسین موسوی عالی بود @};- @};- @};-
  • شهرام حقیقی @};- & @};-
  • سعید رحیمیان [-( [-(
  • سحر آرمده فوق العاده بود =D> =D> =D> =D> =D> =D>
  • امیرعلی تاج شــب بو رو قضـاوت نکن از خـواب سحر مــَردی برو توو عمـــق شـبِ تاریـــکش هـرشاخـه گُـلی که زود پژمـــرده شده از دووور نگا(ه) نکن… برو نزدیــــکش…! @};- انشالله که غرور باعث نشه یادمان برود مدیون چی هستیم @};- =D>
  • عابد صالحپور سلام بادرود بر دلاور مردان عرصه جهاد وایث @};- @};- ار به یادگاران زخم خورده روزگار غیرت ممنون از دو دوست عزیز ترانه سرایی که با ترانه های زیبا ومتفاوتشون همه رو شگفت زده میکنند این ترانه به خاطر موضوع وسبکش بدون تردید وبی درنگ لایک میگیره اما چون کار مشترکه اگه میتونستم دو تا لایک میدادم هفته دفاع مقدس بر همه کسانی که تقدس آن روزها را درک میکنند وبه آن ایمان دارند مبارک باد
  • آمنه نقدی پور شــب بو رو قضــاوت نکن از خــواب سحــر مــَردی برو توو عمــق شـبِ تاریــــکش هــرشـاخـه گـلـی که زووود پژمـــرده شده از دووور نگا(ه) نکن…. برو نزدیـــکش! یک روز همیــن گـلی که حالا زرده با نـور نگاهــش شبُ پـرپـر می کرد توو عصــر تعــفـّن زده ی دودآلـــود اون یک تنه دنیـــا رو معـــطـّر می کرد! وقــتی همـه از عطـــرخـوشـش مسـت شدن رقــصیــدن و اون توو دسـت وپاشون گــم شد کـم کـم ریـه هاشو ســمّ کربـن پــُر کــرد مســمـوم نفـــس کشیــدن مــردم شـــد!!! ما مـــردمِ اون قـصّـه ایم و اون گـل زرد حـالا به یه کپسـول هــوا وابـــسته س پاهاااش چهــااار چـــرخ ویـــلـچـر شـدن و انــدازه ی کـــلّ نفـــسامـــون خسـته س! گفتیــم به درک! حقــوق شو می گیـــره با سهــمیـه و وام و مقــام و خــونه امـــّا یه سـؤال؛ سهــمیـه می تونه یک لحــظه سلامــتی شو برگـــردونه؟!!!! بازم یه پــرِ همـــون گـل پژمــرده به کـلّ گلســتان جهـان می ارزه دســتای خــدا _نعوذُ بالله_ انگــار توو لحــظه ی تلـخ چیدنش می لرزه! شــب بو رو قضـاوت نکن از خـواب سحر مــَردی برو توو عمـــق شـبِ تاریـــکش هـرشاخـه گُـلی که زود پژمـــرده شده از دووور نگا(ه) نکن… برو نزدیــــکش…! :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- بسیار عالی لایک
  • رحیم ممبنی گرمسیری سلام خانم غفوریان @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • معصومه قریشی گفتیــم به درک! حقــوق شو می گیـــره با سهــمیـه و وام و مقــام و خــونه امـــّا یه سـؤال؛ سهــمیـه می تونه یک لحــظه سلامــتی شو برگـــردونه؟!!!! بازم یه پــرِ همـــون گـل پژمــرده به کـلّ گلســتان جهـان می ارزه دســتای خــدا _نعوذُ بالله_ انگــار توو لحــظه ی تلـخ چیدنش می لرزه! =D> =D> =D> =D> =D> حستون ستودنیه خانما ...... :-( :-( :-( :-( :-( عالی بود و لایک @};- @};- @};- @};- @};- ببخشید ک ساکتم بدجور غمگینم کرد ترانتون :<
  • الهه صادقي اتل‌ متل‌ يه‌ بابا كه‌ اسم‌ او احمده‌ نمره‌ جانبازيهاش‌ هفتاد و پنج‌ درصده‌ ======== اونكه‌ دلاوريهاش‌ تو جبهه‌ غوغا كرده‌ حالا بياين‌ ببينين‌ كلكسيون‌ درده‌ ======== اونكه‌ تو ميدون‌ مين‌ هزار تا معبر زده‌ حالا توي‌ رختخواب‌ افتاده‌ حالش‌ بده‌ بابام‌ يادگاري‌ از خون‌ و جنگ‌ و آتيشه‌ با ياد اون‌ موقعا ذره‌ ذره‌ آب‌ ميشه‌ ======== آهاي‌ آهاي‌ گوش‌ كنين‌ درد دل‌ بابارو ميخواد بگه‌ چه‌ جوري‌ كشتند بچه‌هارو ======== «هيچ‌ ميدوني‌ يعني‌ چي‌ زخميهارو بياري‌ يكي‌ يكي‌ روبازو تو آمبولانس‌ بذاري‌ ======== درست‌ جلوي‌ چشمات‌ يه‌ خورده‌ او نطرفتر با شليك‌ مستقيم‌ ماشين‌ بشه‌ خاكستر» ======== گفتن‌ اين‌ خاطره‌ بدجوري‌ ميسوزوندش‌ با بغض‌ و ناله‌ مي‌گفت‌ كاشكي‌ كه‌ پر نبودش‌ ======== آي‌ قصه‌ قصه‌ قصه‌ نون‌ و پنير و پسته‌ هيچ‌ تا حالا شنيدي‌ تانكها بشن‌ قنّاصه‌؟ ======== ميدوني‌ بعضي‌ وقتا تانكا قناصه‌ بودن‌ تا سري‌ رو ميديدن‌ اون‌ سرو مي‌پروندن‌ ======== سه‌ راه‌ شهادت‌ كجاست‌؟ ميدوني‌ دوشكا چيه‌؟ ميدوني‌ تانك‌ يعني‌ چي‌؟ يا آرپي‌جي‌ زن‌ كيه‌؟ ======== آرپي‌جي‌ زن‌ بلند شد «ومارميت‌» رو خوند تانك‌ اونو زودتر زدش‌ يه‌ جفت‌ پوتين‌ ازش‌ موند ======== يه‌ بچه‌ بسيجي‌ اونور ميدون‌ مين‌ زير شينهاي‌ تانك‌ لِه‌ شده‌ بود رو زمين‌ ======== خودم‌ تو ديده‌باني‌ با دوربين‌ قرارگاه‌ رفيقمو ميديدم‌ تو گودي‌ قتله‌گاه‌ ======== آرپي‌جي‌ تو سرش‌ خورد سرش‌ كه‌ از تن‌ پريد خودم‌ ديدم‌ چند قدم‌ بدون‌ سر مي‌دويد ======== هيچ‌ مي‌دوني‌ يه‌ گردان‌ كه‌ اسمش‌ الحديده‌ هنوزم‌ كه‌ هنوزه‌ گم‌ شده‌ ناپديده‌ ======== اتل‌ متل‌ توتوله‌ چشم‌ تو چشم‌ گلوله‌ اگر پاهات‌ نلرزيد نترسيدي‌ قبوله‌ ======== ديدم‌ كه‌ يك‌ بسيجي‌ نلرزيد اصلاً پاهاش‌ جلو گلوله‌ وايستاد زُل‌ زده‌ بود تو چشاش‌ ======== گلوله‌ هم‌ اومدو از دو چشم‌ مردونه‌ گذشت‌ و يك‌ بوسه‌ زد بوسه‌اي‌ عاشقونه‌ ======== عاشقي‌ يعني‌ اينكه‌ چشمهايي‌ كه‌ تا ديروز هزار تا مشتري‌ داشت‌ چندش‌ مياره‌ امروز ======== اما غمي‌ نداره‌ چون‌ عاشق‌ خداشه‌ بجاي‌ مردم‌ خدا مشتري‌ چشماشه‌ ======== يه‌ شب‌ كنار سنگر زير سقف‌ آسمون‌ مياي‌ پيش‌ رفيقت‌ تو اون‌ گلوله‌ بارون‌ ======== با اينكه‌ زخمي‌ شده‌ برات‌ خالي‌ مي‌بنده‌ ميگه‌ من‌ كه‌ چيزيم‌ نيست‌ درد ميكشه‌ مي‌خنده‌ ======== چفيه‌ رو ور ميداري‌ زخم‌ اونو مي‌بندي‌ با چشماي‌ پر از اشك‌ تو هم‌ به‌ اون‌ مي‌خندي‌ ======== انگاري‌ كه‌ ميدوني‌ ديگه‌ داره‌ مي‌پّره‌ دلت‌ ميگه‌ كه‌ گلچين‌ داره‌ اونو مي‌بره‌ ======== زُل‌ ميزني‌ تو چشماش‌ با سوز و آه‌ و با شرم‌ بهش‌ ميگي‌ داداش‌ جون‌ فدات‌ بشم‌ دمت‌ گرم‌ ======== ميزني‌ زير گريه‌ اونم‌ تو آغوشته‌ تو حلقه‌ دستاته‌ سرش‌ روي‌ دوشته‌ ======== چون‌ اجل‌ معلق‌ يه‌ دفعه‌ يك‌ خمپاره‌ هزار تا بذر تركش‌ توي‌ تنش‌ ميكاره‌ ======== يهو جلو چشماتو شره‌ خون‌ مي‌ گيره‌ برادر صيغه‌ايت‌ توبغلت‌ ميميره‌ ======== هيچ‌ مي‌دوني‌ چه‌ جوري‌ يواش‌ يواش‌ و كم‌كم‌ راوي‌ يك‌ خبرشي‌ يك‌ خبر پراز غم‌ ======== به‌ همسفر رفقيت‌ كه‌ صاحب‌ پسر شد بري‌ بگي‌ كه‌ بچه‌ يتيم‌ و بي‌پدر شد ======== اول‌ ميگي‌ نترسين‌ پاهاش‌ گلوله‌ خورده‌ افتاده‌ بيمارستان‌ زخمي‌ شده‌، نمرده‌ ======== زُل‌ ميزنه‌ تو چشمات‌ قلبتو مي‌سوزونه‌ يتيمي‌ بچه‌ شو از تو چشات‌ ميخونه‌ ======== درست‌ سال‌ شصت‌ و دو لحظة‌ تحويل‌ سال‌ رفته‌ بوديم‌ تو سنگر رفته‌ بوديم‌ عشق‌ و حال‌ ======== تو اون‌ شلوغ‌ پلوغي‌ همه‌ چشارو بستم‌ دستهاتوي‌ دست‌ هم‌ دورسفره‌ نشستيم‌ ======== مقلب‌ القوب‌ رو با همديگر مي‌خونديم‌ زوركي‌ نقل‌ ونبات‌ تو كام‌ هم‌ چپونديم‌ ======== همديگر و بوسيديم‌ قربون‌ هم‌ ميرفتيم‌ بعدش‌ برا همديگر جشن‌ پتو گرفتيم‌ ======== علي‌ بود و عقيلي‌ من‌ بودم‌ و مرتضي‌ سيد بود و اباالفضل‌ اميرحسين‌ و رضا ======== حالا ازاون‌ بچه‌ ها فقط‌ مرتضي‌ مونده‌ همونكه‌ گازخردل‌ صورتشو سوزونده‌ ======== آهاي‌ آهاي‌ بچه‌ ها مگه‌ قرار نذاشتيم‌ هميشه‌ با هم‌ باشيم‌ نداشتيما، نداشتيم‌ ======== بياين‌ برا مرتضي‌ كه‌ شيميايي‌ شده‌ جشن‌ پتو بگيريم‌ خيلي‌ هوايي‌ شده‌ ======== مي‌سوزه‌ و مي‌خنده‌ خيلي‌ خيلي‌ آرومه‌ به‌ من‌ ميگه‌ داداش‌ جون‌ كار منو تمومه‌... ======== مرتضي‌ منم‌ ببر يا نرو، پيشم‌ بمون‌ ميزنه‌ تو صورتش‌ داد ميزنم‌ مامان‌ جون‌ ======== مامان‌ مياد ودست‌ بابا جون‌ و ميگره‌ بابام‌ با اين‌ خاطرات‌ روزي‌ يه‌ بار ميميره‌ ======== فقط‌ خاطره‌ نيست‌ كه‌ قلب‌ اونو سوزونده‌ مصلحت‌ بعضي‌ها پشت‌ اونو شكونده‌ ======== برا بعضي‌ آدما بنده‌هاي‌ آب‌ و نون‌ قبول‌ كنين‌ به‌ خدا بابام‌ شده‌ نردبون‌ ================ ممنونم بخاطر اين درد نوشته... :-S :-( :-S :-( :-S :-( خيلي دوستون دارم.... هر دوتونو... فرشته هاي آسمون خدا :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x
    • مجید صادقی فقط میتونم بگم ممنون الهه به خاطر جاری کردن این بغض زیبا =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D>
      • الهه صادقي شعر خيلي تلخيه برادرم... :-( :-( :-( گمون كنم شاعرش زنده ياد ابوالفضل سپهر باشه... @};- @};- @};-
    • حمیده سادات غفوریان ازبس که تو بی کران تر از دریایی در وسعت این شهــر نداری جایی یک عمــر نفس کشیده انداین مردم با لـولـه ی اکسیژن تــو بـابـایی! :-( =(( :-S :-( :-S =(( سلام الـــهه ی گلم. همیشه میفهمی .... همیشه درکم می کنی .... همیشه همدل دردمی.... ممنونم که هستی مهربون ترین همدم من @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- ((آغــوش ســراســـر مهــر خــداونــد نصیـــبـتان))
  • جابر جعفرزاده |فــاتــح| سلام خواهر های عزیز و بزرگوارم احساستان بسیار زیباست واقعا کار زیبایی شده ممنونم از شما عزیزانم :-) @};- @};- @};- @};- گفتیــم به درک! حقــوق شو می گیـــره با سهــمیـه و وام و مقــام و خــونه امـــّا یه سـؤال؛ سهــمیـه می تونه یک لحــظه سلامــتی شو برگـــردونه؟!!!! :
  • مجید صادقی سلام بر هر دو عزیز هر چی از زیبایی و دردی و واقعیتی که تو کارتون بود بگم کمه واقعا جای تقدیر داره این گونه قدر شناس بودن بسیار زیبا بود مخصوصا اینجاش که متاسفانه ما تو جامعه زیاد میشنویم گفتیــم به درک! حقــوق شو می گیـــره با سهــمیـه و وام و مقــام و خــونه امـــّا یه سـؤال؛ سهــمیـه می تونه یک لحــظه سلامــتی شو برگـــردونه؟!!!! =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D>
  • پیمان خسروی هر شاخه گلی که زود.... سلام....خاص و زیبا.... @};- @};-
  • محمود خرمی فرد زیبا بود @};-
  • سید ایمان پورحسینی درود بانو @};- @};- @};- @};-
  • فریبا رستگار =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> سلام به هردوبانوی مهربونم :-x :-x :-x عالی وعالی وعالی بود،چقدر ذوق زدم کردم ازخوندن واژه به واژه ی این کار،قلم وتفکر هردو عزیز رودوست دارم. شــب بو رو قضـاوت نکن از خـواب سحر مــَردی برو توو عمـــق شـبِ تاریـــکش هـرشاخـه گُـلی که زود پژمـــرده شده از دووور نگا(ه) نکن… برو نزدیــــکش @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • آیدین صبور به شدت ازت تشکر می کنم، بابت تقدیمی که اینfار در ابتدای ترانه به درستی انجام دادی و باعث شدی از درست در آمدن حدسم کلی ذوق کنم. تعلیق مهم ترین نکته برای جذاب کردن قصه ست و شما این رو به خوبی بلدید و توو این کار بهتر از همیشه انجام دادین . ترانتون احتیاجی به تحلیل من نداره چون رک تر از همیشه حرف می زنه. باهاش زندگی کردم و فهمیدم. دســتای خــدا _نعوذُ بالله_ انگــار توو لحــظه ی تلـخ چیدنش می لرزه! ( درد آور و به شکل غریبی زیبا بود.) این انتظار شریفانه مرگ رو در انتهای رنج به خوبی به تصویر کشیدین. به قول سامان جاویدان دست مریزاد. خوشحالم که کسانی هستند که نگاهشون رو سی صد و شصت درجه می چرخونن تا درد و ببینن ولی از خودشون غافل نمی شن. @};-
    • دیانا سکوت خوشحالم كه كارو دوست داشتي دوست من ممنونم @};- @};- @};-
    • حمیده سادات غفوریان سلام آقای صبــور گرامی اتفاقا موقع نوشتن مقدمه دقیقا اون توصیه ی شما توی ذهنم بودکه گفتید باید به مخاطب فرصت کشف بدی. :-) خوشحالم که در برداشتن این قدم خیلی خیلی کوچک برای ادای یک دین خیلی خیلی بزرگ موفق بودیم ممنونم از محبّت بی دریغ همیشگی شما @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- ((لحــظه لحــظه هایتان لبریز عطــر اســتجـابت))
  • علی یاری یک روز همیــن گـلی که حالا زرده با نـور نگاهــش شبُ پـرپـر می کرد توو عصــر تعــفـّن زده ی دودآلـــود اون یک تنه دنیـــا رو معـــطـّر می کرد! واقعا عالی بود تقدیم به بانوی پر ترانه @};- @};- @};- @};- @};-
  • بهروز دولت آبادی درود به هر دوی شما @};-
  • هادی دل روز @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • علیرضا روشنی درود بر شما... تبریک میگم بهتون بابت این کار ارزشی؛ امیدوارم مورد قبول درگاه حق تعالی واقع بشه اجرتون با آقا امام زمان (عج) انشالله که زیر سایه ی خداوند و مقام معظم رهبری زندگی پاینده ای داشته باشین... به امید موفقیتهای روز افزون @};-
  • روناک عساری :-x ☼سلام حمیده عزیز☼ :-x به تو و دیانای مهربونم تبریک میگم که با قلم زیباتون مثه همیشه شاهکار کردید @};- @};- ترانه داستانی رو روایت کرد که بسیار تکان دهنده بود این خیلی خوبه که به موضوعات مختلف می پردازید و رسالت قلم خود را به جا می آورید @};- ممنون از شما بابت خلق این اثر :-x :-x :-x لایک تقدیم هر دو بزرگوار @};-
  • مریم سپید خیلی عالی بود... =D> من به لحظه لحظه ی دردی که این عزیزان کشیدن و میکشن واقفم... این عزیزان از همه چیز گذشتن تا ایران،ایران بمونه و ایرانی،ایرانی.... فقط کاش میشد قضیه رو از اون ور هم نگاه کرد.... از خدایی نکرده حق کشی هایی که میشه....، سوء استفاده ها و ..... و در کل اقداماتی که ارزش کار این عزیزان رو پیش بعضی اذهان خدشه دار میکنه... بیخیال ...خیلی زیبا سرودین @};-
    • دیانا سکوت حضورشما عاليه مريم جانم :-x :-x :-x وقت زيادي براي نوشتن اين كار نداشتيم چون من مسافر بودم همين حس قشنگ و ناب هم از حميده ي عزيز گرفتم تا اين ترانه رو با هم نوشتيم انشا الله بزودي از زواياي ديگه هم در وصف اين عزيزان بزرگوار مي نويسيم ممنون كه هستي گلم @};- @};- @};-
    • حمیده سادات غفوریان سلام مریــم عزیز حق باشماست دوست گلم. این ماجرا چندین بعد و زاویه داره و فکر می کنم رسالت ما دراین میان اینه که سعی کنیم درهر شرایطی منصفانه به ماجرا نگاه کنیم.... ممنونم از همراهی پرمهرت دوست گلم @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- ((سرنوشت تان بهاری))
  • مسعود حسنی @};- @};- @};- @};- @};- =D> =D> =D> =D> =D>
  • عليرضا عباسي خانوم غفوریان و خانوم ادریس زاده موفق و پیروز باشید @};- @};-
  • خاطره جمشيدی سلام دوستان خیلی زیبا بود خیلی دوس داشتمش @};- @};- @};- @};- تبریک میگم موفق باشید @};-
  • تيام كارگرعرب بسيار زيبا بود انصافا ادم با اين پرداخت زيبا بغض ميكنه و وقتي كه ياد كسايي ميافته كه حتي حقوق و ...... رو هم دريافت نميكنن بابت جانبازيشون! به هردو عزيز درود ميفرستم @};- @};- @};-
    • دیانا سکوت سلام تيام جان ممنون از حسن نظرت گل بانو :-x :-x @};- @};- @};-
    • حمیده سادات غفوریان سـلام تیــام عزیزم حق باتوئه خیلی از همین کسانی که جونشونو برای آسایش ما گذاشتن الان بی ادعا و بیصدا دارن آخرین نفس هاشون می کشن وما حتی نمی دونیم هستن :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-S :-S ممنونم از حضور مهربونت دوست خوبم @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- ((دعـــاهــایــتان مســـتجاب))
  • امین بهاری زاده سلام مضمون کار و کلا خود کار رو بسیار بسیار دوست داشتم...بابت خلق این اثر به هر دو عزیز به نوبه ی خودم تبریک میگم... =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • سامان جاويدان سلام خانم غفوریان خوندم کارتونو ومثل همیشه لذت بردم دست مریزاد . @};-
    • دیانا سکوت خانم غفوريان عالي هستن =D> =D> =D> =D> :-x ممنون كه هستي سامان عزيز @};- @};- @};-
      • سامان جاويدان همینطور شما دیانای عزیز ببخش اگه اسم شریفتونو جا انداختم :-S :-S :-S @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
    • حمیده سادات غفوریان سلام آقای جاویــدان گرامی توی ترانه ی مشترک من و دیانا نداریم انقدر یکی هستیم که اسم هرکدوممون رو بگید انگار هردومون روگفتید :-) ممنونیم ازحضور پرمهــرشما @};- @};- @};- @};- ((سرنوشـت تان قشنـــگ))
  • فرزاد كشاورز موضوع ترانه عالی بود و اسم ترانه و تشبیه جانبازان عزیز به شب بو عالی بود دست مریزاد بر هر دو بانو لذت بردم بازم یه پــرِ همـــون گـل پژمــرده به کـلّ گلســتان جهـان می ارزه دســتای خــدا _نعوذُ بالله_ انگــار توو لحــظه ی تلـخ چیدنش می لرزه! @};- @};-
  • آزاده ربانی سلام ..بسیار مضون عالی یی رو عالی کار کردین آفرین ..یه ذاویه ای رو دیدید و نشون دادید که از اذهان مغفول مانده بود ..بسیار هم عالی. =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- =D> :-x
    • دیانا سکوت سلام آزاده جانم :-x :-x :-x ممنون از نگاه زيبات بانو @};- @};- @};-
    • حمیده سادات غفوریان ســلام آزاده بانوی گل :-x :-x این حقیقت تلخ و زنده توو جامعه ی ما متاسفانه اکثر اوقات از یکی دو منظر قضاوت میشه :-( :-S من ودیانا سعی کردیم همونطور که شما فرمودید حقیقتو از زاویه ی جدیدی هم نشون بدیم . خوشحالیم که معتقدید موفق بودیم :-) ممنونم از حضــور ارزشــمنــدشمـا @};- @};- @};- @};- ((خوشــبخــتی دوجهـــان نصیـــبتان))
  • احمداکملی شــب بو رو قضـاوت نکن از خـواب سحر مــَردی برو توو عمـــق شـبِ تاریـــکش هـرشاخـه گُـلی که زود پژمـــرده شده از دووور نگا(ه) نکن… برو نزدیــــکش…! =D> =D> =D> =D> =D> =(( =(( =(( =(( =(( =(( =D> =D> =D> هیچی ندارم بگم فقط احساستون همیشه گرم وجاری بی نهایت زیباست @};-
  • مصطفی یگانه باخواندن ِاین ترانه دلگیرشدم ازجان خودم گذشتم و سیرشدم شب بو ی شما عطر گل محمدی است بانو یه شبه هزارسال ییرشدم @};- @};- @};-
  • علی ادریس زاده حتما کاره مشترکی که عزیزه دلت که مسیره رو به اوجش روشنه با ترانه سرای محبوبت که تصاویرش بکرو روح نوازه آمیخته میشه حرفی جز تعریف و لذت بردن نمیمونه =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> شاد و سلامت باشین @};- @};- @};-
    • دیانا سکوت سلام داداش گلم ممنون كه هستي عزيزم :-x :"> @};-
    • حمیده سادات غفوریان ســلام آقای ادریــس زاده ی گرامی بیستون را عشـــق کند و شهـــرتش فــرهــاد برد... وقتی یک اثر ارزشی به ثمر میشینه یعنی بی شک صاحب حقیقی اون اثربهش نظرداشته . من و دیانا واقعا خوشحالیم که یک قدم کوچیک برای ادای یک دین بزرگ برداشتیم. :-) ممنونم از همــراهی مهــربان شما @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- ((ســـرنوشــت تان بهـــشــت))
  • فریبا سید موسوی سلام گلای نازنینم .حمیده ی عزیزم ، دیانای مهربون و خوش فکرم ..اساتید گرامی من ..واقعن با خوندن این کار بسیار بسیار زیبا سراپای وجودم پر از بغض شد ..زبونم قاصره از تمجید و تحسین این ترانه ی زیبا ..در مورد جانبازان جنگ تحمیلی ترانه های زیادی شنیده بودم ولی تا به حال کاری به این شورانگیزی و با احساسی نشنیده بودم ..با ظرافت و زیبایی تمام این عزیزان رو به شب بو که فقط توو دل شبها به عطرافشونی و اظهار وجود میپردازند تشبیه کردید ..یادمه یه روز ترانه ای با کارآکتر محبوبه ی شب داشتم می نوشتم و استاد خوبم حمیده جون گفت آخه این محبوبه ی شب چه تشبیهی وچه کاربردی از نظر محتوایی توو شعرت داره شاید اون موقع واقعن جواب قانع کننده ای برای خودم وایشون نداشتم ولی الان با عمق وجودم توصیه شو درک کردم والحق که هر ترانه کلاس درسیه برای من و امثال من .. دیانای خوب و عزیزم =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- حمیده ی گلم =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
    • فریبا سید موسوی وقــتی همـه از عطـــرخـوشـش مسـت شدن رقــصیــدن و اون توو دسـت وپاشون گــم شد کـم کـم ریـه هاشو ســمّ کربـن پــُر کــرد مســمـوم نفـــس کشیــدن مــردم شـــد!!! =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> ما مـــردمِ اون قـصّـه ایم و اون گـل زرد حـالا به یه کپسـول هــوا وابـــسته س پاهاااش چهــااار چـــرخ ویـــلـچـر شـدن و انــدازه ی کـــلّ نفـــسامـــون خسـته س! =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> گفتیــم به درک! حقــوق شو می گیـــره با سهــمیـه و وام و مقــام و خــونه امـــّا یه سـؤال؛ سهــمیـه می تونه یک لحــظه سلامــتی شو برگـــردونه؟!!!! =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D>
      • دیانا سکوت :-x :-x :-x :-x :-x :-x سلام عزيز دلم :-x :-x :-x :-x :-x :-x ممنون كه هستي @};- @};- @};-
    • حمیده سادات غفوریان سلام فریبای مهــربون و همیــشه همــراه :-x :-x :-x :-x از صــدای بغــض آلودت ازپشت تلفن فهمیدم که این ترانه چقدر قلبتو لرزونده :-S دل بزرگی میخواد که بتونی با اندوه دیگران گریه کنی :-( می دونم که درداین ترانه برای توهم غریبه نیست و همین بیشتر قلبتو جریحه دار میکنه :-S :-S و خدارو شکر می کنیم که من ودیانا با نوشتن این دلنوشته ی کوچیک یک قدم خیلی خیلی کوچیک برای یادآوری مظلومیت و بزرگواری کسانی که آرامش نفس های امرزمون رو مدیونشون هستیم، برداشتیم. پیشنهاد در نظر گرفتن شـب بو برای این ترانه از دیانای عزیز و بود همونطور که مثل همیشه بیشتر زحمتو اون کشیدومن فقط از دور همراه بودم :"> :"> اختیار داری فریبا بانو من حالا حالاها باید پیش شما درس پس بدم :"> :"> ممنونم که کنارمون هستی همیشه مهربون... همیشه آگاه... همیشه با احساس.... @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- ((هـــرآنــچه نامـــش خوشبخــتی است نصیـــبتان))
  • لاله رمضانیان kheyliiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii khub bud =D> =D> =D>
  • علی اصغر شریفی خیلی زیبا بود :-) @};-
  • بهارناز اویسی شــب بو رو قضـاوت نکن از خـواب سحر مــَردی برو توو عمـــق شـبِ تاریـــکش هـرشاخـه گُـلی که زود پژمـــرده شده از دووور نگا(ه) نکن… برو نزدیــــکش…! =D> =D> =D> . عااااالی @};- لایک تقدیمتون @};- @};- @};-
  • آریا صلاحی @};- @};- @};- @};- درود بر هردوی شما عزیزان...
  • وحید قبادی حس عجیبی پیدا کردم، ترانه ای با این مضمون دارم که متاسفانه عزیزان چند وقت پیش تایید نکردن برای انتشار تو آکادمی و چون میدونم اشعار خان.م غفوریان و کسی از دست نمیده و چون حس عجیبی بهم مستولی شده اینج مینویسمش! بي بال و پر (Lyrics By VG) ديگه حسي نمونده از تموم خلق بيزارم از اين سرفه براي چرک توي حلق بيزارم دو تا ترکش تو دستامه که بي بال و پرم کرده يه کپسول پهلوي تختي که از عادت ورم کرده يه موجي کنج ذهن من هر از گاهي غزل خونه که از بس واضحه انگار که خونه عمق ميدونه به ياد اون پلاکايي که آويزن روی طاقچه هميشه خيسي چشمام ميباره روي اين باغچه ندارم هيچ گله اما شبام بي خواب و داغونه نميشم دل خوش هيچ کس تو اين دنياي وارونه دلم ميسوزه از پايي که رو مين کاش جا ميموند تا شايد لا اقل اسم روي اين کوچه ها ميموند Monday; 1392/04/17 OR 08/01/2013; 17:36,,, VG سبز باشید و نویسا خانم غفوریان! @};-
  • سعیده پورمحمد سلام حميده ي عزيزم و دياناي نازنينم خاص ترين،بكر ترين و زيباترين كاري بود كه در تمام اين مدت ازتون خوندم و از صميم قلب بهتون تبريك مي گم كه با اين سرعت دارين قله هاي ترانه رو فتح مي كنين. حميده جان آفرين عزيزم،آفرين به تو و قلمت كه هيچ حرفي براي گفتن باقي نمي ذاره و فقط و فقط مي شه ازش لذت برد. اونقد با اين كارتون هيجان زده شدم كه نمي دونم چجوري بايد بنويسم كه شايسته ي اين شاهكار باشه! @};- @};- @};- :-x
    • سعیده پورمحمد دوستان اين گلي كه پاي كارا مي ذارم كامنت موقته! دوباره برمي گردم... :-)
    • حمیده سادات غفوریان سلام سعیــده ی عزیزم ما بهت تبریک میگیم که برای درک حقایق تلخ روزگارمون انقدر هوشیار و آگاهی. 8-> خوشحالیم که ماحصل بغض مشترک دیانای عزیز ومن رو با قلبت لمس کردی و فهمیدی. 8-> 8-> ممنونم از حضور ومحبّت همیشگیت دوست گلم @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- ((ســـرنوشــت تان بهـــشــت))