سیگار بی کبریت
سلام بر دوستان عزیز. با اینکه مدت زیادی هست که تو آکادمی هستم ولی یه جورایی این اولین ترانه است که میزارم. منتظر نقدتون هستم
سیکارِ بی کبریت
با خاطرات دیروز، شب غصه های لبریز
بغض نبودن تو، سیگار،برگ،پاییز
تراژدیِ رفتن، فصل تنفر از من
آبان و آذر و دی، با کام سردِ بهمن
تُن صدای آروم، توو خونه بود و نبود
سهم من از نبودت، خاکستر، آتیش و دود
====================
گفتم چرا میری، گفتی: که مجبوری…
معتاد چشماتم، توو ترک این… دوری…
====================
ای که ردیف ابروت، وسواس تر از مولانا
قطران عطر موهات، سنگین تر از مونتانا
تب لبات تو سرم دریایِ چشم و تبخیر
گرمای بی سابقه است ، تنفس نفس گیر
با هر هجوم شعله توو این هوای شرجی
دارم حراج میشم بی هیچ دخل و خرجی
====================
گفتم چرا میری، گفتی: که مجبوری…
معتاد چشماتم، تو ترک این… دوری…
یا حق/.
محمدکیان احمدی- ۲۵/شهریور/۹۲
-
بهارناز اویسی تراژدیِ رفتن، فصل تنفر از من آبان و آذر و دی، با کام سردِ بهمن =D> =D> . زیبا بود =D> @};- لایکید @};- @};- @};-
-
حمیده سادات غفوریان با سلام و عرض ادب دوست گرامی ولادت با سعادت حضـرت ثامن الحجج امام رضـا(ع) رو به شما هم ترانه گرامی تبریــک عرض می کنم. وبرا تون آرزوی لحظاتی سراسر شادی، آرامــش وخوشبختی دارم. ((بهــشــت نصیــبتان))